وضعیت روابط ایران و لبنان؛ سوتفاهم یا بازی جدید؟!
روابط دیپلماتیک ایران و لبنان، یکی از قدیمیترین و عمیقترین پیوندهای منطقهای ایران در خاورمیانه است.
آرمان امروز در گزارشی نوشت:
روابط دیپلماتیک ایران و لبنان، یکی از قدیمیترین و عمیقترین پیوندهای منطقهای ایران در خاورمیانه است. این رابطه که ریشه در تاریخ مشترک، اشتراکات فرهنگی، مذهبی و سیاسی دارد، در دهههای گذشته فراز و نشیبهای زیادی را تجربه کرده اما همواره به عنوان یک محور استراتژیک برای تهران در منطقه عربی حفظ شده است.
با این حال، اخبار اخیر مبنی بر تأخیر در روند پذیرش سفیر جدید ایران در بیروت و شائبه هایی درباره کارشکنی وزیر خارجه لبنان، زنگ خطر را به صدا درآورده است.
سخنگوی وزارت امور خارجه ایران در نشست خبری اخیر خود، ضمن تأیید آغاز فرآیند معرفی سفیر جدید، تأکید کرد که روابط دوجانبه همچنان برقرار است، سفیر فعلی ایران در لبنان حضور دارد و سفیر جدید لبنان نیز اخیراً در تهران مستقر شده است.
او ابراز امیدواری کرد که این روند به طور طبیعی پیش رود و از بیانهایی که لبنان را از تمرکز بر حاکمیت ملی و تمامیت ارضی خود منحرف کند، پرهیز شود.
این اظهارات، نشاندهنده تلاش تهران برای حفظ آرامش در روابط است، اما نمیتواند واقعیتهای زیرپوستی را پنهان کند: تأخیر در پذیرش سفیر جدید، نشانهای از سردی نسبی در روابط و نیاز فوری به بازسازی آن است.
لبنان در سالهای اخیر با بحرانهای عمیق اقتصادی، سیاسی و امنیتی دستوپنجه نرم میکند.
فروپاشی اقتصادی، انفجار بندر بیروت، خلأ قدرت پس از استعفای دولتها و نفوذ فزاینده بازیگران خارجی، این کشور را به یکی از شکنندهترین نقاط منطقه تبدیل کرده است.
در چنین شرایطی، دولت لبنان تحت فشارهای داخلی و خارجی، تلاش میکند تعادلی میان روابط با ایران و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، به ویژه عربستان سعودی، برقرار کند. بازگشت روابط دیپلماتیک لبنان با عربستان و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، همراه با کمکهای مالی و سیاسی این کشورها، بیروت را به سمت کاهش وابستگی به تهران سوق داده است. تأخیر در پذیرش سفیر جدید ایران، هرچند ممکن است دلایل جزئی داشته باشد، اما نمیتوان آن را جدا از این تحولات ژئوپلیتیکی دانست.
این تأخیر، اگر طولانی شود، میتواند به نمادی از فاصلهگیری لبنان از ایران تبدیل شود و پیامدهای گستردهای برای منافع تهران در منطقه داشته باشد.
ایران همواره لبنان را به عنوان یک متحد استراتژیک و دروازهای به جهان عرب میدیده است. حمایت از مقاومت لبنان در برابر اسرائیل، یکی از ستونهای سیاست خارجی ایران بوده و حزبالله به عنوان قدرتمندترین نیروی سیاسی-نظامی لبنان، عملاً بخشی از این محور را تشکیل میدهد.
اما اگر روابط دیپلماتیک رسمی دچار اختلال شود، این حمایتها نیز زیر سؤال میرود و ممکن است به انزوای بیشتر در منطقه منجر شود.
در حال حاضر، کشورهای عربی با حمایت غرب، در حال بازسازی نفوذ خود در لبنان هستند. عربستان، امارات و حتی قطر، با ارائه کمکهای مالی و سیاسی، سعی در کاهش نفوذ ایران دارند.
اگر ایران نتواند روابط دیپلماتیک خود را با لبنان در سطح بالا حفظ کند، این روند تسریع خواهد شد و شکاف دیپلماتیک نه تنها میان تهران و بیروت، بلکه میان ایران و کل کشورهای عربی منطقه عمیقتر میشود.
بازسازی سریع روابط با لبنان، یک ضرورت فوری است. ایران باید با ابتکار عمل دیپلماتیک، موانع را برطرف کند و سفیر جدید را هرچه زودتر در بیروت مستقر نماید.
این اقدام نه تنها اعتماد را بازمیگرداند، بلکه سیگنال مثبتی به دیگر کشورهای منطقه ارسال میکند که تهران آماده حفظ روابط سنتی خود است.
همزمان، ایران میتواند با تمرکز بر کمکهای غیرمشروط، جایگاه خود را تقویت کند.
لبنان به شدت به چنین کمکهایی نیاز دارد و این میتواند اهرمی برای نزدیکی مجدد باشد. از سوی دیگر، پرهیز از اظهارات تند و تمرکز بر مشترکات، همانطور که سخنگوی وزارت خارجه تأکید کرد، میتواند فضای مسموم را پاکسازی کند.
اگر این فرصت از دست برود و تأخیرها ادامه یابد، شکاف دیپلماتیک میان ایران و لبنان به سرعت به یک گسست منطقهای تبدیل خواهد شد.
کشورهای حاشیه خلیج فارس از این وضعیت برای منزوی کردن بیشتر ایران استفاده خواهند کرد و ممکن است لبنان به طور کامل به سمت محور عربی-غربی متمایل شود.
این امر نه تنها تاثیرگذاری ایران در منطقه را تضعیف میکند، بلکه تحولات سرزمین های منطقه را تغییر داده و تعادل قدرت در منطقه را به ضرر تهران تغییر میدهد.
بازسازی روابط با لبنان نه یک گزینه، بلکه یک الزام استراتژیک است. ایران باید با سرعت و هوشمندی عمل کند تا این رابطه دیرپا را از خطر فروپاشی نجات دهد و مانع از تبدیل یک تأخیر اداری به یک شکاف عمیق دیپلماتیک در کل منطقه شود. زمان محدود است و هر روز تأخیر، هزینههای بیشتری به همراه دارد.