EN
به روز شده در
کد خبر: ۵۶۱۲۰

خشکسالی و ادعای دزدیده شدن ابرهای ایران

در سال‌های اخیر و هم‌زمان با تشدید خشکسالی در ایران، بار دیگر ادعاهایی درباره نقش پروژه «هارپ» در ایجاد خشکسالی‌های مصنوعی بر سر زبان‌ها افتاده است.

خشکسالی و ادعای دزدیده شدن ابرهای ایران
آرمان امروز

روزنامه آرمان امروز در گزارشی نوشت:

در سال‌های اخیر و هم‌زمان با تشدید خشکسالی در ایران، بار دیگر ادعاهایی درباره نقش پروژه «هارپ» در ایجاد خشکسالی‌های مصنوعی بر سر زبان‌ها افتاده است. این موضوع هر چند بارها از سوی متخصصان و نهادهای علمی رد شده، اما با انتشار برنامه جدید تاکر کارلسون، روزنامه‌نگار پرحاشیه آمریکایی، دوباره به یکی از بحث‌های داغ فضای رسانه‌ای تبدیل شده است. در این برنامه، کارلسون با یک اقلیم‌شناس آمریکایی به نام وینیگتون گفت‌وگو می‌کند؛ کسی که مدعی است ناتو و آمریکا سال‌هاست از فناوری‌های دستکاری آب‌وهوا برای اعمال فشار بر کشورهایی مانند ایران استفاده می‌کنند. این ادعاها از جمله حذف باران، ایجاد قحطی، برهم زدن امنیت غذایی و بی‌ثبات‌سازی جمعیتی، موج تازه‌ای از نگرانی‌ها و شایعات را ایجاد کرده است. وینیگتون در این مصاحبه می‌گوید الگوی خشکسالی‌های ایران به شکلی است که تنها هر هزار سال یک بار رخ می‌دهد و نمی‌توان آن را طبیعی دانست. چنین ادعاهایی در نگاه اول جذاب و هیجان‌انگیز به نظر می‌رسند، اما پرسش اساسی این است: آیا پشت این سخنان سند علمی و شواهد واقعی وجود دارد؟. در پاسخ به این پرسش، ضروری است به دیدگاه کارشناسان داخلی که سال‌هاست روی پدیده‌های اقلیمی ایران تحقیق کرده‌اند مراجعه کنیم. صادق ضیائیان، رئیس سابق مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی سازمان هواشناسی، قاطعانه این ادعاها را رد می‌کند. به گفته او، هارپ اساساً یک پروژه تحقیقاتی با ماهیت مخابراتی است که برای مطالعه لایه یونوسفر و توسعه سامانه‌های ارتباطی طراحی شده است. تحقیقات محدودی درباره تأثیر آن بر پارامترهای جوی انجام شده، اما هیچ‌یک از این مطالعات به نتیجه متقن و مستندی نرسیده‌اند. ضیائیان تأکید می‌کند که اگر آمریکا چنین توان شگفت‌انگیزی برای دستکاری اقلیم داشت، در وهله نخست آن را برای حل مشکلات داخلی خود به کار می‌گرفت. آمریکا طی سال‌های اخیر با خشکسالی‌های شدید، آتش‌سوزی‌های گسترده و طوفان‌های عظیم مواجه بوده است؛ پدیده‌هایی که خسارت‌های میلیاردی به بار آورده‌اند. این استاد هواشناسی اشاره می‌کند که در همین سال میلادی دو طوفان حاره‌ای مناطقی از آمریکا را ویران کرده و ده‌ها خانه و زیرساخت را از بین برده است. چگونه ممکن است کشوری قادر به حذف بارندگی ایران باشد اما نتواند از خانه‌های خود در برابر طوفان دفاع کند؟

در کنار ضیائیان، برخی کارشناسان دیگر نگاهی محتاطانه‌تر دارند. داریوش گل‌علیزاده، رئیس سابق مرکز هوا و تغییر اقلیم سازمان حفاظت محیط زیست، معتقد است که اثرات هارپ به‌طور قطعی مشخص نیست و نمی‌توان آن را به‌طور کامل رد یا تأیید کرد. او می‌گوید بررسی‌هایی در وزارت نیرو، محیط زیست و نهادهای علمی کشور انجام شده، اما هنوز هیچ‌کدام به جمع‌بندی نهایی نرسیده‌اند. به گفته گل‌علیزاده، گرچه نمی‌توان دخالت اقلیمی را به‌طور مطلق ناممکن دانست، اما شواهدی مبنی بر اینکه خشکسالی ایران ناشی از چنین دستکاری‌ای باشد، وجود ندارد. او تأکید می‌کند که خشکسالی پدیده‌ای طبیعی با چرخه‌های دیرینه است و ایران همواره در طول تاریخ خود دوره‌های خشکسالی و ترسالی را تجربه کرده است. تغییرات اقلیمی ناشی از گرمایش زمین نیز شدت این دوره‌ها را افزایش داده و موجب شده خشکسالی‌ها طولانی‌تر و شدیدتر شوند. گل‌علیزاده نیز مانند ضیائیان این نکته را مطرح می‌کند که اگر امکان دستکاری آب‌وهوا وجود داشت، آمریکا باید پیش از هر چیز از این فناوری برای رفع بحران‌های اقلیمی و کمبود آب در ایالت‌هایی چون کالیفرنیا بهره می‌گرفت. چگونه می‌توان پذیرفت کشوری که با بحران‌های واقعی آب دست‌وپنجه نرم می‌کند، توانایی کنترل سامانه‌های بارشی ایران را داشته باشد؟ دیدگاه دیگری نیز از سوی محمدحسین رامشت، عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان، مطرح شده که جنبه فلسفی‌تری دارد. او می‌گوید پروژه هارپ از ابتدا تلاشی برای رام‌سازی پدیده‌های طبیعی و کاهش اثرات سیلاب‌ها و خشکسالی‌ها بوده است. از نظر او، بشر همواره کوشیده از طبیعت الهام بگیرد، اما پروژه‌هایی مانند هارپ یک مرحله فراتر می‌روند و تلاش می‌کنند طبیعت را بازآفرینی کنند؛ یعنی انسان نه تنها در محیط دخالت می‌کند، بلکه در عصر آنتروپوسن به مرحله‌ای رسیده که می‌کوشد خود محیط را بسازد. رامشت می‌پذیرد که پژوهش‌های گسترده‌ای در کشورهای مختلف، از جمله برزیل، درباره تغییرات اقلیمی مصنوعی در حال انجام است، اما معتقد است از این موضوع نمی‌توان نتیجه گرفت که کشوری این قدرت را در اختیار دارد که اقلیم یک منطقه بزرگ را به‌صورت هدفمند و بدون اثرات جانبی شدید دستکاری کند. او همچنین یادآوری می‌کند که خشکسالی اخیر تنها ایران را درگیر نکرده، بلکه اسرائیل، ترکیه، اردن، عراق و بخش بزرگی از منطقه با کمبود بارش مواجه‌اند. بنابراین تفسیر این رویداد گسترده به‌عنوان «اقدام علیه ایران» منطقی به نظر نمی‌رسد؛ زیرا در این صورت متحدان آمریکا نیز باید از این خسارت‌ها مصون می‌ماندند.

متهم ردیف اول خشکسالی ایران

از زاویه‌ای علمی‌تر، ادعای دستکاری اقلیم با مشکلات بزرگی مواجه است. پدیده‌های جوی در لایه‌های بسیار بالایی از جو رخ می‌دهند و انرژی لازم برای تغییر مسیر یا حذف یک سامانه بارشی، بسیار فراتر از توانایی تولید انرژی حتی پیشرفته‌ترین کشورهای جهان است. برای مثال، انرژی یک طوفان متوسط معادل چندین برابر انرژی مصرفی سالانه یک کشور بزرگ است. دانشمندان می‌گویند برای کنترل چنین پدیده‌هایی باید سطحی از انرژی را در اختیار داشت که در حال حاضر تنها در مقیاس‌های نجومی قابل تصور است، نه در پروژه‌ای زمینی مانند هارپ. علاوه بر این، هیچ مقاله علمی معتبر و داوری‌شده‌ای منتشر نشده که بتواند نشان دهد هارپ قادر به ایجاد خشکسالی در مقیاس کشوری است. تمام تحقیقات منتشرشده درباره این پروژه به حوزه‌هایی مانند ارتباطات ردیابی و مطالعه یونوسفر محدود شده است. حتی اگر فرض کنیم فناوری‌هایی در این حوزه توسعه یافته باشند، هیچ کشوری نمی‌تواند بدون مواجهه با پیامدهای جهانی و غیرقابل‌کنترل، سامانه‌های طبیعی را مختل کند، زیرا جو زمین ساختاری متصل و مرتبط است و تغییر در یک منطقه می‌تواند اثرات پیش‌بینی‌ناپذیری در نقاط دیگر ایجاد کند. اگر این ادعاها سند علمی ندارند، پس چرا با هر موج خشکسالی دوباره مطرح می‌شوند؟ پاسخ در ترکیبی از عوامل روان‌شناختی، اجتماعی و مدیریتی نهفته است. خشکسالی‌های طولانی‌مدت و بحران‌های مرتبط با آب باعث شکل‌گیری احساس ناتوانی و بی‌اعتمادی عمومی می‌شود. در چنین شرایطی ذهن انسان تمایل دارد توضیحاتی ساده، خارجی و ملموس برای پدیده‌های پیچیده ارائه دهد. علاوه بر این، ضعف شفافیت در حوزه مدیریت منابع آب و انتشار دیرهنگام اطلاعات علمی، زمینه را برای رشد شایعات فراهم می‌کند. از سوی دیگر، رسانه‌های خارجی و داخلی نیز گاهی برای جلب توجه یا مقاصد سیاسی، چنین موضوعاتی را پررنگ می‌کنند. همه این عوامل سبب می‌شوند تئوری‌هایی مانند دخالت هارپ جذاب‌تر از توضیحات علمی پیچیده به نظر برسند.

پشتوانه علمی ندارد

ادعاهای مربوط به دخالت هارپ در خشکسالی ایران در حال حاضر پشتوانه علمی ندارد و اکثر متخصصان ایرانی و بین‌المللی آن را رد می‌کنند. هرچند برخی پژوهشگران معتقدند دانش بشر در آینده ممکن است امکان دستکاری برخی پدیده‌های اقلیمی را فراهم کند، اما آنچه امروز با آن روبه‌رو هستیم نه محصول پروژه‌های مخفیانه، بلکه نتیجه ترکیبی از تغییرات اقلیمی جهانی، الگوهای طبیعی خشکسالی، مدیریت نامناسب منابع آب، برداشت بیش از حد از سفره‌های زیرزمینی و افزایش دماست. التهاب رسانه‌ای اخیر بیشتر شبیه تلاش برای یافتن مقصر خارجی است تا پرداختن به ریشه‌های واقعی بحران. واقعیت این است که حتی اگر فناوری‌های اقلیمی پیشرفته نیز روزی به وجود برسند، کشورهای جهان نخست آن‌ها را برای حفظ امنیت ملی خود به کار خواهند گرفت، نه برای تحریک‌کردن اقلیم کشورهای دیگر. بنابراین آنچه بیش از همه نیازمند توجه است، تقویت مدیریت منابع آب، اصلاح الگوی مصرف، افزایش بهره‌وری کشاورزی و سازگاری با تغییرات اقلیمی است؛ مسائلی که می‌توانند تأثیر واقعی و پایدار بر آینده آب کشور داشته باشند.

 

ارسال نظر

آخرین اخبار