«پزشکیان»؛ رییسجمهور صادق و خطا باور
در روزهای اخیر، برخی چهرههای تندرو بار دیگر دولت مسعود پزشکیان را به «ضعیفنمایی» متهم کردهاند. آنان معتقدند که رئیسجمهور با تأکید مکرر بر مشکلات و کمبودها، چهرهای ناتوان از دولت خود نشان میدهد.

روزنامه آرمان امروز در گزارشی نوشت:
در روزهای اخیر، برخی چهرههای تندرو بار دیگر دولت مسعود پزشکیان را به «ضعیفنمایی» متهم کردهاند. آنان معتقدند که رئیسجمهور با تأکید مکرر بر مشکلات و کمبودها، چهرهای ناتوان از دولت خود نشان میدهد.
با این حال، تحلیلها حاکی از آن است که این رویکرد پزشکیان نه نشانه ضعف، بلکه تلاشی برای واقعنمایی و بیان صادقانه وضعیت موجود کشور است. پزشکیان در دوره پیشین نیز بدون پنهانکاری، از عملکرد دولت سیزدهم سخن گفته و در عین حال از ارائه آمار نادرست پرهیز کرده بود. به باور ناظران، اکنون نیز او واقعیتهایی مانند نرخ تورم یا رشد فقر را بهدرستی به جامعه منتقل میکند، بیآنکه بخواهد مسئولیتها را از دوش دولت خود بردارد.
انتقاد اخیر از سوی مخالفان در حالی مطرح شده که آمار رسمی نشان میدهد حدود ۳۶ درصد از جمعیت کشور زیر خط فقر قرار دارند؛ آماری که نه محصول یک سال، بلکه نتیجه بیش از دو دهه کمکاری و ضعف ساختاری در اقتصاد است. بر همین اساس، بیان صادقانه مشکلات و تبیین ریشههای آن، شرط نخست برای یافتن راهحلهای پایدار تلقی میشود.
پزشکیان به عنوان استاد دانشگاه و فردی با سابقه علمی، بر روش مسئلهشناسی علمی تأکید دارد؛ روشی که در علم پزشکی نیز به کار میرود. همانگونه که پزشک برای تشخیص دقیق، از آزمایشها و بررسیهای اولیه و ثانویه استفاده میکند، سیاستگذار نیز باید ابتدا مسئله را شناسایی و سپس برای درمان آن اقدام کند. این همان «روش علمی در سیاستورزی» است که پزشکیان در سخنان و عملکرد خود بر آن پای میفشارد.
از منظر فلسفی نیز، اندیشمندانی چون کارل پوپر در نظریه «خردگرایی انتقادی» تأکید دارند که پذیرش خطا، لازمه اصلاح و پیشرفت است. در همین چارچوب، پزشکیان با پذیرش وجود خطاها و ضعفها، نهتنها از مسئولیت شانه خالی نمیکند، بلکه تلاش میکند جامعه را در مسیر شناخت و حل مسئله قرار دهد.
بیان مشکلات و ضعفها، بهجای آنکه «ضعیفنمایی» تلقی شود، نوعی «خطابآگاهی و صداقت سیاسی» است. سیاستمدار در قبال مردم وظیفه دارد واقعیتها را بیان کند و همزمان برای رفع آنها راهکار ارائه دهد. پذیرش و درک عمق مشکلات، از جمله در حوزههای روانی و اجتماعی، زمینهساز تدوین سیاستهای مؤثرتر است.
بهاینترتیب، آنچه برخی منتقدان از آن بهعنوان ضعیفنمایی یاد میکنند، در واقع نشانهای از شفافیت، خردگرایی و باور به اصلاح در نظام سیاسی است؛ رویکردی که میتواند اعتماد عمومی را افزایش دهد و فرهنگ صداقت را در مدیریت کشور نهادینه کند.
در روزهای اخیر بحث درباره ضرورت بازسازی اعتماد اجتماعی از طریق صداقت سیاسی بار دیگر در فضای عمومی و رسانهای کشور پررنگ شده است. امیرمحمد اعظمنژاد، استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه علوم سیاسی، در گفتوگو با آرمان امروز بر این باور است که صداقت در بیان واقعیتهای جامعه، مهمترین سرمایه سیاستمداران در دوران بحران اعتماد عمومی است.
به گفته او، یکی از آسیبهای اصلی در روابط میان دولت و جامعه در سالهای اخیر، گسست اعتماد متقابل بوده است. مردم در اثر تجربههای مکرر از وعدههای محققنشده و پنهانکاری در بیان واقعیتهای اقتصادی و اجتماعی، نسبت به گفتار رسمی بیاعتماد شدهاند. اعظمنژاد میگوید بازسازی این سرمایه از مسیر وعدههای تازه ممکن نیست؛ بلکه باید از مسیر رفتار صادقانه و شفاف عبور کند.
اعظمنژاد با اشاره به تجربه دولتهای موفق در جهان میافزاید: دولتهایی که در شرایط بحرانی، واقعیتها را بیپرده با مردم در میان گذاشتند، توانستند مشارکت عمومی را در عبور از بحران جلب کنند. به اعتقاد او، صداقت در گفتار سیاسی، مشارکت اجتماعی را تقویت و حس تعلق شهروندان به دولت را افزایش میدهد.
وی صداقت سیاسی را نه نشانه ضعف، بلکه جلوهای از بلوغ سیاسی و درک مسئولیت اجتماعی میداند. به گفته او، سیاستمداری که از گفتن واقعیت نمیهراسد، در واقع به شعور جمعی جامعه احترام میگذارد و از مردم شریک حل مسئله میسازد. چنین صداقتی، زمینهساز گفتوگوی اجتماعی، تحمل سیاسی و در نهایت بازسازی سرمایه اعتماد ملی است.
اعظمنژاد در پایان تأکید میکند: صداقت، در کنار شفافیت و پاسخگویی، سه پایه اصلی بازسازی اعتماد اجتماعی در ایران امروزند؛ و اگر این سه رکن در گفتار و رفتار سیاستمداران نهادینه شود، جامعه مسیر امید و همراهی را دوباره خواهد پیمود.