انتشار یک فیلم عروسی و مرز میان «حریم خصوصی» و «عرصه عمومی»
انتشار ویدئوی منتسب به مراسم عروسی دختر علی شمخانی، یکی از چهرههای سیاسی و برجسته کشور، بار دیگر پرسشهای جدی درباره مرز میان «زندگی خصوصی» و «عرصه عمومی» را پیش کشیده است.

روزنامه آرمان امروز در گزارشی نوشت:
انتشار ویدئوی منتسب به مراسم عروسی دختر علی شمخانی، یکی از چهرههای سیاسی و برجسته کشور، بار دیگر پرسشهای جدی درباره مرز میان «زندگی خصوصی» و «عرصه عمومی» را پیش کشیده است. در جهانی که هر تلفن همراه به رسانهای شخصی بدل شده، دیگر هیچ تصویری در محدودهای امن نمیماند. اما آیا هنوز چیزی به نام حریم خصوصی، با همان معنای سنتیاش وجود دارد؟. در گذشته، مفهوم حریم خصوصی بهروشنی قابل تعریف بود: محدودهای از زندگی شخصی که از دید عموم پنهان میماند و دیگران حق ورود به آن را نداشتند. اما امروز، با گسترش شبکههای اجتماعی، تلفنهای هوشمند و فضای مجازی، آن مرزها کمکم محو شدهاند. هر فرد، خواسته یا ناخواسته، زیر نگاه هزاران چشم دیجیتالی است. از مجالس خانوادگی تا سفر و خرید روزمره، همه چیز در معرض ثبت و اشتراک قرار دارد. در چنین وضعیتی، اطمینان از حفظ حریم خصوصی تقریباً ناممکن است. قوانین سنتی هم، که برای زمان دیگری نوشته شدهاند، توان حمایت مؤثر از افراد را ندارند. پرسش اینجاست: آیا باید تعریف تازهای از «حریم خصوصی» ارائه دهیم؟ در دنیایی که فناوری از مرزهای جغرافیایی و فرهنگی عبور کرده، شاید مفهوم حریم نیز باید با این تغییرات همراه شود. اگر هر فردی میتواند در چند ثانیه تصویر دیگری را ضبط و منتشر کند، آنگاه مسئولیت اخلاقی و قانونی انتشار، اهمیت بیشتری از مالکیت تصویر پیدا میکند.
مسئولیت چهرههای عمومی
در این میان، چهرههای شناختهشده (از سیاستمدار تا هنرمند) بیش از دیگران در معرض قضاوت عمومیاند. مردم از آنها انتظار دارند که میان آزادی فردی و مسئولیت اجتماعی تعادلی برقرار کنند. وقتی کسی در جایگاه قدرت یا شهرت است، طبیعی است که رفتار او زیر ذرهبین قرار گیرد. اما همین مسئولیت اجتماعی میتواند به محدودیتی سنگین برای زندگی شخصی تبدیل شود. آیا یک سیاستمدار یا مقام پیشین نمیتواند پدر یا مادری باشد که در عروسی فرزندش شرکت میکند؟ از سوی دیگر، آیا جامعه حق ندارد از افرادی که زمانی در جایگاه قدرت بودهاند انتظار سادهزیستی و رعایت نمادهای اخلاقی داشته باشد؟ پاسخ، شاید در درک دوطرفه نهفته باشد. همانگونه که نسل قدیم باید بپذیرد دنیای امروز دیگر بر اساس قواعد گذشته نمیچرخد، نسل جدید هم باید بداند آزادی، بدون مسئولیت، معنایی ندارد.
شکاف نسلها و تغییر سبک زندگی
فیلمهای مشابه، تنها بحث حریم خصوصی را مطرح نمیکنند؛ بلکه پرده از شکاف فزاینده میان نسلها نیز برمیدارند. والدینی که در دهههای گذشته با ارزشهای سنتی پرورش یافتهاند، حالا با فرزندانی روبهرو هستند که در جهانی بیمرز رشد کردهاند؛ جهانی که در آن پوشش، روابط اجتماعی و حتی نگاه به شادی، تعاریف تازهای یافته است.
برای پدر و مادری از نسل قدیم، شاید شرکت در مراسمی با موسیقی و رقص جوانان نگرانکننده یا ناپسند باشد، اما برای نسل جدید، این بخشی از جشن زندگی است. در چنین شرایطی، بسیاری از والدین میان فشار اجتماعی و میل شخصی گرفتار میشوند: از یک سو نمیخواهند در مراسم فرزندشان غایب باشند، و از سوی دیگر احساس میکنند ناچارند با فضای جدید کنار بیایند، حتی اگر از درون با آن راحت نباشند.
از جامعه بسته تا شهروند جهانی
در روزگاری نهچندان دور، مرزهای فرهنگی روشن بود؛ هر جامعه بر اساس سنتها و قواعد خود زندگی میکرد. اما امروز، جوانان ایرانی همانقدر با سبک زندگی اروپایی و آمریکایی آشنا هستند که با فرهنگ بومی خود. فضای مجازی، جهان را به یک محله تبدیل کرده است. در این میان، والدین و مسئولان باید بپذیرند که نسل جدید نهتنها در یک کشور، بلکه در یک جهان زندگی میکند. ارزشها، آرزوها و انتخابهای او حاصل ترکیب تجربههای محلی و جهانی است. از پوشش و موسیقی گرفته تا نگاه به خانواده و آزادی فردی، همه در حال بازتعریفاند.
نیاز به گفتوگوی نسلی
اگر چیزی از دل این ماجرا قابل برداشت باشد، آن دعوت به گفتوگوی صادقانه میان نسلهاست. نسل والدین باید درک کند که فرزندانش در دنیایی متفاوت رشد کردهاند و نمیتوانند صرفاً بر اساس نسخههای قدیمی زندگی کنند. در مقابل، نسل جوان نیز باید بداند که تغییر، زمانی پذیرفتنی است که با احترام به پیشزمینه فرهنگی جامعه همراه باشد. ماجرای انتشار فیلم عروسی – فارغ از درستی یا نادرستی آن – آیینهای از واقعیت اجتماعی امروز ایران است: جامعهای میان سنت و مدرنیته، میان حریم خصوصی و نظارت عمومی، میان نسل قدیم و نسل جدید. اگر این اتفاق بتواند ما را به بازاندیشی دربارهی مفهوم حریم خصوصی، مسئولیت فردی در فضای مجازی و ضرورت گفتوگوی نسلی برساند، شاید تلخیِ افشای آن کمی قابل تحملتر شود.