جایگاه روحانی در تحولات سیاسی ایران
حسن روحانی از جمله چهرههای سیاسی است که از میان انقلابیون دهه ۵۰ و ۶۰ برخاسته و از فضای رمانتیک آن دوران عبور کرده است. برای او، مسائل و سوژههای سیاسی و اجتماعی اکنون واقعیتهایی ملموس و عینی هستند.

پیمان خواجوی در یادداشتی در روزنامه آرمان امروز نوشت :
حسن روحانی از جمله چهرههای سیاسی است که از میان انقلابیون دهه ۵۰ و ۶۰ برخاسته و از فضای رمانتیک آن دوران عبور کرده است. برای او، مسائل و سوژههای سیاسی و اجتماعی اکنون واقعیتهایی ملموس و عینی هستند. روحانی در اغلب صحنههای مهم تحولات سیاسی و اجتماعی ایران از سال ۱۳۵۷ تاکنون حضور داشته و در مقاطع مختلف مسئولیتهای مهمی بر عهده داشته است.
از سوی دیگر، بسیاری از مفاهیم امروزی همچون روابط بینالملل، توسعه اقتصادی، مسائل پولی و بانکی و همچنین امور نظامی برای روحانی به مفاهیمی فنی و تخصصی تبدیل شدهاند؛ مفاهیمی که پشتوانه نظری و مدیریتی دارند. در واقع، آنچه مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی تلاش داشت با عنوان «تکنوکراسی» در کشور نهادینه کند، شاید برجستهترین ثمرهاش در شخصیت و عملکرد دکتر حسن روحانی دیده میشود.
به باور تحلیلگران، امروز باید به جایگاه روحانی در روند تحولات کشور توجه ویژه داشت. روند بحرانهایی که گریبانگیر کشور است، به مرحلهای رسیده که نماد حل و فصل آنها در نگاه بسیاری از ناظران، حسن روحانی است. از آغاز پرونده هستهای ایران و تلاش برای حل آن در دو دهه گذشته، یکی از ارکان اصلی گفتوگو با جامعه بینالمللی روحانی بوده است؛ شخصیتی که هم در حوزه نظری و هم در عرصه اجرایی عملکرد مشخصی دارد و از تیمی آگاه و باتجربه بهره میبرد.
روحانی تنها فردی نیست که صرفاً در فضای رسانهای موضعی بگیرد و عبور کند؛ او بر جزئیات و روندهای گذشته تا امروز تسلط کامل دارد. با این حال، جریانهای تندرو تاکنون نتوانستهاند فرصت حذف او را به دست آورند. به گفته برخی ناظران، برای حذف روحانی نیاز به شرایطی مشابه سال ۱۳۸۸ است؛ فضایی که در آن تندروها بتوانند با عبور از قوانین و مطالبات اجتماعی، سناریوی حذف را اجرا کنند. با وجود تمایل برخی جریانها برای حذف او، زمینه و ابزار لازم برای این اقدام در اختیار آنان نیست.
فضای عمومی جامعه نیز از گفتمان تندروها عبور کرده و اکنون بهدنبال یافتن راهحلهایی واقعی برای مشکلات اقتصادی و معیشتی است؛ مسائلی که بهصورت مستقیم بر سفره مردم اثر گذاشته است. در چنین شرایطی، حسن روحانی میتواند نقش مؤثری در شفافسازی داشته باشد؛ از جمله در بیان واقعیتهای پنهان، فرصتهای از دسترفته کشور برای حل بحرانها و رقابتهای داخلی که مانع حل مسائل بینالمللی ایران شدهاند.
به نظر میرسد روحانی در موقعیتی ویژه قرار دارد و میتواند در روشنتر شدن افکار عمومی و باز کردن گرههای کشور نقشآفرینی کند. امید است روند تحولات به سمتی پیش رود که جامعه آگاهتر شود و آنچه به خیر و صلاح مردم است، تحقق یابد.