EN
به روز شده در
کد خبر: ۴۶۸۳۲

جنگ در غزه پایان می یابد؟

هر طرحی—از جمله ابتکار آمریکا—باید علاوه بر توقف جنگ، شامل رفع کامل محاصره، تضمین امنیت طرفین، بازسازی جامع و ایجاد مسیرهای پایدار برای حل اختلافات باشد. توافق فقط به عنوان «آتش‌بس موقت» باقی خواهد ماند و دیر یا زود دوباره به میدان جنگ باز می گردد.

جنگ در غزه پایان می یابد؟
اطلاعات

محمود رضا امینی  در یادداشتی در روزنامه اطلاعات نوشت:

 جنگ غزه پس از ماه‌ها نبرد فرسایشی، با ورود ابتکارهای سیاسی تازه به مرحله‌ای حساس رسیده است. طرح ۲۰ ماده‌ای ترامپ و بیانیه اخیر حماس، نقطه عطفی در کشاکش نظامی–سیاسی این بحران محسوب می‌شوند. برای نخستین بار پس از آغاز این دور از درگیری‌ها، حماس نه صرفاً در مقام مقاومت میدانی، بلکه به عنوان کنشگری فعال در مذاکرات بین‌المللی ظاهر شد و با کلیات طرح آمریکا موافقت کرد، هرچند بر جزئیات نیازمند چانه‌زنی تاکید دارد. این تحولات در کنار مواضع اسرائیل، کشورهای عربی و ترکیه  و فشارهای امنیتی–اقتصادی جهان، آینده جنگ و صلح در غزه را به شدت پیچیده کرده است.

 ۱. راهبردهای آمریکا ؛  از مدیریت بحران تا مهندسی صلح

ایالات متحده به‌ویژه تحت فضای انتخاباتی ترامپ، در پی تثبیت تصویر «صلح‌آور» در خاورمیانه است. طرح ترامپ، با محوریت پایان فوری جنگ، خروج کامل نیروهای اسرائیل از غزه، آزادی گروگان‌ها  و ورود گسترده کمک‌های انسانی، از نظر تبلیغاتی به آمریکا امکان می‌دهد همزمان نقش میانجی و قدرت مسلط را بازی کند.

 

 

از منظر تاکتیکی، واشنگتن به دنبال ایجاد موازنه‌ای میان امنیت اسرائیل و بازسازی غزه است، به گونه‌ای که ظرفیت نظامی حماس محدود اما زیرساخت‌های غیرنظامی احیا شود  . این رویکرد، علاوه بر جنبه‌های انسانی، منافعی اقتصادی و ژئوپولیتیکی داردمانند: مهار نفوذ ایران در پرونده فلسطین، مدیریت روابط با کشورهای عربی  و کاهش تنش‌هایی که بازار انرژی را متاثر کرده‌اند.

۲. مواضع اسرائیل  ؛ امنیت سخت و صلح کنترل‌شده

اسرائیل، حتی در صورت پذیرش کلیات طرح آمریکا، به دنبال تضمین‌های امنیتی قوی است. راهبرد کلان تل‌آویو در بحران غزه، ترکیبی از جنگ بازدارنده و صلح مشروط است.

در تاکتیک‌های نظامی، عملیات‌های نقطه‌ای علیه رهبران میدانی حماس، نابودی تونل‌های زیرزمینی  و کنترل دقیق جریان کالا و افراد به غزه از ابزارهای اصلی به شمار می‌روند. اسرائیل نگران آن است که عقب‌نشینی کامل، زمینه بازسازی سریع توان نظامی حماس را فراهم کند؛ از این رو، تمایل دارد هر توافق صلح، شامل سازوکار نظارت بین‌المللی و مشارکت قدرت‌های منطقه در تامین امنیت مرزها باشد.

 

 

۳. حماس ؛ ازمقاومت محض تامقاومت–دیپلماسی

بیانیه اخیر حماس نقطه تفاوت آشکاری با مواضع پیشین داشت. این جنبش با پذیرش کلیات طرح ترامپ، عملاً به مسیر مذاکره وارد شد. حماس، در این توافقات بالقوه، به سه هدف راهبردی می‌اندیشد:

 -پایان محاصره و خروج کامل نیروهای اسرائیلی

-بازسازی زیرساخت‌ها و بازگشت آوارگان

-حفظ هویت مقاومت و برگ‌های فشار در صورت شکست صلح

از نگاه تاکتیکی، موافقت با کلیات طرح، بخشی از سیاست «تنفس استراتژیک» حماس است؛ یعنی در شرایط فرسایش نیرو و منابع، توقف جنگ و تقویت توان داخلی از طریق کمک‌های خارجی و حمایت مردم. در سطح رسانه‌ای، این موضعگیری جایگاه حماس را نزد افکار عمومی بین‌المللی به عنوان طرفی معقولتر تثبیت می‌کند.

 

 

 ۴. کشورهای عربی  ؛ میانجیگری با محور امنیت و اقتصاد

کشورهای عربی، به ویژه مصر، قطر و عربستان  به شکل مستقیم یا غیرمستقیم در مسیر توافق صلح فعال شده‌اند. راهبرد کلان آنها کاهش ریسک بحران‌های امنیتی و انسانی است که می‌تواند موج جدیدی از مهاجرت و بی‌ثباتی را به جهان عرب تحمیل کند.

قطر و مصر به طور خاص بر حل پرونده گروگان‌ها و کمکرسانی بی‌وقفه تاکید دارند، زیرا در عین داشتن روابط با حماس، باید در روابط خود با آمریکا و اسرائیل نیز موازنه ایجاد کنند. عربستان هم با توجه به گفتگوهای جاری برای عادی‌سازی روابط با تل‌آویو، مایل است صلح غزه به عنوان پیش‌شرط پیشروی مذاکرات استفاده شود.

 

 

۵. ترکیه ؛ سیاست تکیه‌گاه مقاومت و گفتگو

ترکیه، تحت راهبرد «قدرت نرم منطقه‌ای»، سعی دارد نقش حامی مردم غزه و منتقد سیاست‌های اسرائیل را ایفا کند، در حالی که رابطه اقتصادی و امنیتی خود با تل‌آویو را قطع نمی‌کند. تاکتیک‌های دیپلماسی ترکیه در این بحران شامل:

فشار رسانه‌ای بر اسرائیل برای عقب‌نشینی، ارائه پیشنهادهای  کمکرسانی و بازسازی و حفظ کانال‌های ارتباطی با حماس و تشویق به مذاکره است.

هدف آنکارا، ارتقای جایگاه بین‌المللی ترکیه به عنوان بازیگر محوری در حل بحران‌های انسانی منطقه است.

۶. وضعیت های احتمالی  

با توجه به مواضع بازیگران، سه سناریوی عمده برای آینده بحران غزه قابل تصور است:

الف) صلح نسبی و طولانی‌مدت  :

اجرای کلیات طرح ترامپ با اکراه اسرائیل و همراهی نسبی حماس، تحت نظارت بین‌المللی. این مسیر مستلزم کنترل مرزها، کمک‌رسانی گسترده، و بازسازی مرحله‌ای است.

 ب) آتش‌بس کوتاه‌مدت و بازگشت به جنگ:

در این حالت، توافق اولیه اجرا می‌شود اما نبود تضمین‌های امنیتی یا سیاسی باعث فروپاشی آن می‌ شود و طرفین به دور جدید درگیری بازمی‌گردند.

 ج) ادامه جنگ فرسایشی بدون توافق:  

شکست طرح‌ها و تداوم محاصره  که پیامد آن افزایش بحران انسانی و احتمال مداخله بیشتر بازیگران خارجی است.

  ۷. پیامدهای استراتژیک  

پذیرش کلیات طرح ترامپ توسط حماس، فارغ از موفقیت یا شکست نهایی، نشاندهنده تغییر فضای تاکتیکی در مقاومت فلسطین است. این امر می‌تواند با ایجاد شکاف در هسته سخت‌مقاومت یا بالعکس، با افزایش مشروعیت بین‌المللی حماس همراه شود.

آمریکا تلاش دارد از این توافق به عنوان برگی برنده در رقابت انتخاباتی و تثبیت نقش هژمونیک خود در منطقه بهره‌برداری کند. اسرائیل نیز با استفاده از فضای مذاکرات، توان بازدارندگی خود را تقویت  و در بازسازی معادلات امنیتی غزه نقش ایفا می‌کند.

در سطح منطقه، کشورهای عربی و ترکیه نیز فرصت یافته‌اند که با ایفای نقش میانجی یا حامی، قدرت نرم خود را در تحولات خاورمیانه گسترش دهند.

نتیجه و توصیه

بحران غزه در این برهه، بیش از هر زمان دیگر، ترکیبی از جنگ سخت و نرم است. همزمان با ادامه تهدیدات نظامی، میدان دیپلماسی فعال شده است و بازیگران اصلی در پی کسب امتیاز از فضای توافق هستند. تجربه نشان داده است که صلح پایدار تنها زمانی تحقق می‌یابد که ساختار امنیتی، اقتصادی و اجتماعی غزه به شکل واقعی تغییر کند.

به همین دلیل، هر طرحی—از جمله ابتکار آمریکا—باید علاوه بر توقف جنگ، شامل رفع کامل محاصره، تضمین امنیت طرفین، بازسازی جامع  و ایجاد مسیرهای پایدار برای حل اختلافات 

باشد. بدون این عناصر، توافق فقط به عنوان «آتش‌بس موقت» باقی خواهد ماند و دیر یا زود دوباره به میدان جنگ باز خواهد گشت.

 

برچسب ها

ارسال نظر

آخرین اخبار