جبهه شرقی علیه اسنپ بک
در حالی که حدود سه هفته تا پایان مهلت 30 روزه رأیگیری حساس شورای امنیت سازمان ملل درباره فعالسازی مکانیسم ماشه (اسنپبک) علیه ایران باقی مانده، تهران با تکیه بر حمایت قاطع دیپلماتیک روسیه و چین، درصدد مقابله با فشارهای غرب است.

روزنامه ایران در گزارشی نوشت:
در حالی که حدود سه هفته تا پایان مهلت 30 روزه رأیگیری حساس شورای امنیت سازمان ملل درباره فعالسازی مکانیسم ماشه (اسنپبک) علیه ایران باقی مانده، تهران با تکیه بر حمایت قاطع دیپلماتیک روسیه و چین، درصدد مقابله با فشارهای غرب است. در راستای حمایت از ایران، روسیه و چین پیشنهادی مشترک برای تعویق ششماهه اجرای قطعنامه ۲۲۳۱ ارائه کردهاند تا با ایجاد فرصت برای گفتوگوهای سازنده، از بازگشت خودکار تحریمهای پیشین سازمان ملل جلوگیری شود.
ایران با تشکیل یک جبهه دیپلماتیک شرقی، با همراهی روسیه و چین، تلاش میکند این سازوکار را خنثی یا دستکم به تأخیر بیندازد. در نامه مشترک تهران، مسکو و پکن به دبیرکل سازمان ملل و رئیس شورای امنیت، اقدام اروپا فاقد هرگونه مبنای حقوقی و اقدامی مخرب سیاسی خوانده شده و تأکید شده که چنین حرکتی نه تنها مشروعیت ندارد، بلکه تلاش میکند شورای امنیت را به ابزاری برای سلطه سیاسی تبدیل کند.
ایران در این نبرد، تمرکز خود را بر همراهسازی دیگر اعضای دائم و غیر دائم شورای امنیت، از جمله الجزایر و پاکستان، قرار داده است؛ کشورهایی که اگرچه قدرت حقوقی محدودی دارند، اما میتوانند به لحاظ سیاسی، یک جبهه گستردهتر ایجاد کرده و فشار روانی قابل توجهی بر اروپا و آمریکا وارد کنند. این دیپلماسی هدفمند، ریشه در منافع ژئوپلیتیکی مشترک و شکافهای عمیق جهانی پس از جنگ اوکراین دارد؛ شکافی که روسیه و چین به عنوان دو قدرت عمده در برابر هژمونی غربی، با حمایت از ایران، تلاش میکنند تعادل را در عرصه بینالملل حفظ کنند و در عین حال فضای مذاکرات را باز نگاه دارند.
پس از جنگ ۱۲ روزه و حمله مستقیم ایالات متحده به تأسیسات هستهای فردو و نطنز، روابط تهران با آمریکا، فرانسه و بریتانیا بشدت تیره شده و امکان ممانعت از وتوی آنها محدود است. با این حال، همراهسازی اعضای دیگر شورا و شکلدهی به یک جبهه شرقی، فرصتی ایجاد میکند تا ایران با شکستن اجماع غربی و برجستهکردن نامشروع بودن اقدام اروپا، مشروعیت ادعای تروئیکای اروپایی را زیر سؤال ببرد و فضای لازم برای دیپلماسی چندجانبه و گفتوگوهای آینده را حفظ کند.
این حرکت تهران نه تنها از منظر سیاسی و ژئوپلیتیکی اهمیت دارد، بلکه به لحاظ حقوقی نیز گامی مهم در تقویت جایگاه ایران در عرصه بینالمللی به شمار میرود؛ چرا که نشان میدهد پذیرش رفتارهای گزینشی در اجرای تعهدات بینالمللی میتواند بنیانهای حقوق بینالملل و امنیت جمعی را تضعیف کند و دیپلماسی چندجانبه را به چالش بکشد.
روسیه و چین سپر دیپلماتیک ایران
محمود شوری
عضو شورای علمی ایراس
در حالی که تنها سه هفته تا رأیگیری در شورای امنیت سازمان ملل متحد بر سر فعالسازی مکانیسم ماشه (اسنپبک) علیه ایران باقی مانده، تهران با اتکا به حمایتهای دیپلماتیک روسیه و چین، تلاش میکند تا تأثیرات این سازوکار را خنثی یا به تعویق بیندازد. این همکاری نه تنها ریشه در منافع مشترک ژئوپلیتیکی دارد، بلکه نشاندهنده یک جبههبندی نوین در نظام بینالملل است که ایران را در موقعیتی قدرتمندتر قرار میدهد. همراهی روسیه و چین با ایران، انگیزههای عمیقی دارد که از شکافهای جهانی پس از جنگ اوکراین نشأت میگیرد و میتواند ابزاری برای فضاسازی سیاسی علیه غرب باشد.
روسیه و چین، به عنوان دو قدرت عمده در برابر هژمونی غربی، انگیزههای روشنی برای حمایت از ایران در برابر مکانیسم ماشه دارند. پس از جنگ اوکراین، جهان شاهد یک شکاف ژئوپلیتیکی عمیق شده است؛ جایی که روسیه در یک سوی ماجرا قرار گرفته و کشورهای اروپایی و آمریکایی در سوی دیگر. این شکاف نه تنها سیاسی، بلکه ژئواکونومیک است و جهان را به سمت یک «جهانیسازی تقسیمشده» سوق داده، جایی که وابستگیهای متقابل اقتصادی جای خود را به بلوکبندیهای جدید دادهاند. ایران، که به دلیل تحریمهای غربی ناگزیر به سمت شرق گرایش یافته، در این بلوک شرقی جایگاهی طبیعی یافته است.
روسیه، تحت فشارهای ناشی از جنگ اوکراین، به دنبال تقویت ائتلافهایی است که بتواند تعادل را در برابر غرب حفظ کند، و ایران یکی از شرکای کلیدی در این زمینه است. در عین حال چین، به عنوان پلی میان دو بلوک شرقی و غربی، تلاش میکند شکافها را پر کند، اما همزمان منافع خود را در حفظ ثبات خاورمیانه و مقابله با یکجانبهگرایی آمریکا پیش میبرد.
انگیزه چین برای همراهی با ایران، ریشه در حفظ نظم بینالمللی چندجانبه دارد؛ جایی که پکن نمیخواهد اجازه دهد که بکارگیری مکانیسم ماشه از سوی اروپا که بارها از سوی پکن غیرمشروع تلقی شده به ابزاری برای سلطه غربی تبدیل شود. این حمایت به ایران کمک میکند تا از نفوذ چین در برابر اروپا و آمریکا از ظرفیت محدود شورای امنیت بهره ببرد. روسیه و چین برای حمایت از ایران ترکیبی از دیپلماسی مستقیم و غیرمستقیم به کار گرفتهاند تا اجرای مکانیسم را به تعویق بیندازند و فرصتهایی برای مذاکرات جدید ایجاد کنند.
در این بین جلب حمایت کشورهای غیر دائم شورا مانند الجزایر و پاکستان به عنوان دو کشور مهم جهان عرب و اسلام میتواند نشان دهد که جهان فراتر از دیدگاه غربی است. این کشورها، هرچند تأثیر حقوقی محدودی دارند، اما به لحاظ سیاسی میتوانند یک جبهه گستردهتر ایجاد کنند و فشار روانی بر اروپا و آمریکا وارد آورند. بیانیه مشترک اخیر وزرای خارجه سه کشورایران، روسیه وچین در کنار حمایتهای پاکستان و الجزایر از مواضع ایران نمونهای از این همگرایی است که نشانگر از بین رفتن انگاره ایران ضعیف در ذهن کشورهای منطقه و قدرتهای جهانی است.
شکستن اجماع غربی؛
دستاورد تهران برای بیاعتبار کردن ادعاهای اروپا
علی مسعودیان
پژوهشگر ارشد حقوق بینالملل
در شرایط حساس کنونی و نظر به آغاز فرآیند اسنپبک از جانب کشورهای اروپایی «عضو» یا «مشارکت کننده» در برجام، مذاکرات جمهوری اسلامی ایران با طرفهای اروپایی برجام و نیز ایالات متحده (به صورت غیر مستقیم)، نقش بسیار تعیینکننده در سرنوشت قطعنامه مرتبط با سازوکار موسوم به «اسنپبک» ایفا میکند. این سازوکار در صورت فعال شدن قادر است تمامی تحریمهای شورای امنیت را بهطور خودکار علیه ایران بازگرداند. از این رو تلاش دیپلماتیک برای جلوگیری از شکلگیری اجماع به زیان ایران اکنون در اولویت اول سیاست خارجی قرار دارد.
مطابق ماده ۲۷ منشور ملل متحد، شورای امنیت ۱۵ عضو دارد که شامل ۵ عضو دائم (آمریکا، روسیه، چین، فرانسه و بریتانیا) و ۱۰ عضو غیردائم است. برای تصویب هر قطعنامه، دستکم ۹ رأی مثبت لازم است و در موضوعات ماهوی، آرای مثبت همه اعضای دائم نیز ضرورت دارد. این همان حقی است که به «وتو» معروف است و به هر عضو دائم امکان میدهد به تنهایی جلوی تصویب قطعنامه را بگیرد.
طبق قطعنامه 2231، وقتی یکی از اعضای مشارکتکننده در برجام (مانند کشورهای اروپایی) نامهای مبنی بر «عدم پایبندی قابلتوجه» ایران به تعهدات برجامی به رئیس شورای امنیت ارائه میکند، فرآیند اسنپبک فعال میشود. درپی این نامه قطعنامه ای بهمنظور جلوگیری از بازگشت تحریمها پیشنهاد میشود.
اگر قطعنامه ادامه تعلیق تحریمها تصویب نشود، تحریمهای پیشین سازمان ملل که تحت قطعنامههای 1696، 1737، 1747، 1803، 1835 و 1929 از سال 2006 تا 2010 وضع شده بودند، بهصورت خودکار بازمیگردند.
در این چهارچوب به طور کلی وزن اصلی کار ایران باید معطوف به جلوگیری از وتوی دستورکار شورا از سوی 5عضو دائم باشد. اما در شرایط کنونی و با توجه به واقعیتهای موجود در عرصه سیاسی و بویژه بعد از جنگ ۱۲ روزه که مشارکت مستقیم ایالات متحده آمریکا در حمله نظامی به تأسیسات هستهای فردو و نطنز صورت گرفت روابط ایران با آمریکا، فرانسه و انگلیس بشدت رو به تیرگی گذاشته شده و میتوان گفت که ممانعت از وتوی آن امکان ناپذیر است.
با این حال تلاشهای ایران در چهارچوب همراهسازی حداکثری کشورهای دائم و غیر دائم شورای امنیت از جمله چین، روسیه، الجزایر و پاکستان اقدام قابل توجهی است که میتواند به لحاظ سیاسی مشروعیت اقدام اروپا در مورد ادعای «عدم پایبندی قابلتوجه» ایران به تعهدات برجامی را زیر سؤال ببرد. ذکر این نکته ضروری است که شورای امنیت سازمان ملل بر خلاف مجمع عمومی نمادی از تبلور اراده همه دولتهای عضو نیست و انتقادات جدی از این منظر به سازوکار آن وارد است. از این رو هر گونه تلاش ایران برای شکستن اتفاق نظر در مورد ادعای تروئیکای اروپایی میتواند به عنوان یک دستاورد در عرصه سیاسی و تاحدی حقوقی مدنظر واقع شود.