هدیه فحاشان به دشمنان
محمدصادق جوادیحصار: برخی گروهها وقتی کم میآورند زبان به درشتگویی و فحش و ناسزا میگشایند حسین کنعانیمقدم: سکانس بعدی فحاشی در عرصه سیاسی گسترش خشونت در جامعه است

روزنامه اعتماد در گزارشی نوشت:
تبدیل هنجارهای اجتماعی و رفتاری به نوعی ناهنجاریهای عمیق اتفاقی است که اخیرا در فضای عمومی و سیاسی کشور در حال وقوع است. حیرتانگیز که این نوع فحاشیها و هتاکیها در نهادهایی ترویج و تثبیت میشود که براساس وظایف بنیادین خود باید منادی ادب و فرهنگ و اخلاق باشند. نمونه برجسته یک چنین رفتارهایی را به عینه در صدا و سیما میتوان مشاهده کرد. یک روز قائممقام سازمان صدا و سیما بلافاصله پس از جنگ 12 روزه از این تریبون ایران را به عنوان «آغُل» معرفی کرده و ایرانیان را به عنوان ساکنان در آن برمیشمارد و در روزهای بعدی، سخنرانان کلیشهای و تکراری این رسانه، هر آنچه به ذهن و زبانشان میرسد علیه دولت و کابینه بر زبان جاری میسازند. بدون اینکه نگران عواقب اظهارات و صحبتهای خود باشند. در ادامه هم نمایندگان مجلس ایران که باید نمادی از اخلاق رفیع ایرانی و اسلامی تلقی شوند، صبح از خواب بیدار شده و استاندار کاربلد دولت را به عنوان «پزشک مجاری ادرار» معرفی میکنند تا بهزعم خود او را خوار و خفیف سازند، اما هر اندازه تندروها و فحاشان و هتاکان بیشتر دهان به فحش و فضیحت میگشایند، به همان اندازه مردم از دولت و کارگزاران دولتی بیشتر حمایت کرده و آنها را بیشتر بر صدر مینشانند.
«اعتماد» طی روزهای اخیر پروندهای در نکوهش فحاشی و هتاکی در عرصه سیاسی گشوده و سراغ فعالان اقتصادی و تحلیلگران رفته تا درباره خسارات این نوع نگاه در عرصه سیاسی بحث و تبادلنظر کند. برای این روایت، محمدصادق جوادی حصار، چهره اصلاحطلب و حسین کنعانی مقدم اصولگرا، مخاطب پرسشهای «اعتماد» قرار گرفتند تا در باب فحش و هتک حرمت و ناهنجاری کلامکی در عرصه سیاسی صحبت کنند.
محمدصادق جوادیحصار: برخی گروهها وقتی کم میآورند، زبان به درشتگویی و فحش و ناسزا میگشایند
محمدصادق جوادیحصار، فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتوگو با «اعتماد» در پاسخ به این پرسش که گسترش ناهنجاریهای کلامی، بیادبیها، فحاشی و هتاکی در عرصه سیاسی چه تبعاتی برای فرهنگ و اخلاق ایرانی خواهد داشت؟ میگوید: «ادب که جمع آن آداب است و مترادف با رسوم و سنن به کار میرود در واقع هنجارهای پذیرفته شده اجتماعی را شامل میشود. هنجارها یعنی رفتارهای قاعدهمندی که اگر کسی انجام دهد، دیگران بر او خرده نمیگیرند که این کار درست نبوده است! یکی از مولفههای این گزاره، تغییرپذیری و انعطاف رفتارها و هنجارهای اجتماعی است. مثلا در دورهای از تاریخ پاره بودن شلوار و لباس نشاندهنده فقر افراد بود، اما امروز لباسهای پاره نشانه تمایز، تمکن و تفاخر است! افراد برای اینکه همراه مد باشند از لباسهای پاره بهره میبرند.»
جوادیحصار ادامه میدهد: «افراد با زبان و سخنشان سنجیده میشوند. سعدی علیهالرحمه میگفت: «تا مرد سخن نگفته باشد/ عیب و هنرش نهفته باشد». یعنی فرد چون لب میگشاید چونان صندوقی است که محتوای خود را نمایان میکند و میگوید در درونش خرمهره دارد یا جواهر نایاب. سخن سنجیده گفتن در هر عرصهای نشانه شخصیت، انسانیت و مروت افراد و گروههاست. شاهد دیگر این ماجرا، کم گفتن و گزیده گفتن است. ناصر خسرو میگوید: «کم گوی و گزیده گوی، چون دُر/ تا ز اندک تو جهان شود پُر». کم گوی و گزیدهگویی هنجاری است که آدابدانان در سلوک اجتماعی و سیاسی از آن بهره میبردند. مولوی بر این اساس میگوید: «موسیا آدابدانان دیگرند/ سوخته جان و روانان دیگرند». یعنی افراد دارای ادب با افراد معمولِ ناپختهِ ناهنجار متفاوتند.»
این فعال سیاسی اصلاحطلب با طرح این پرسش که این هنجارها چگونه شکل میگیرند؟ یادآور میشود: «هنجارها و ناهنجاریها و هتاکیها در طول زمان از 2منشا اجتماعی و فرهنگی سرچشمه میگرفتند؛ نخست، دستگاههای حاکمه و دیگر دانشمندان و طبقه علما و اهل فضیلت. هر اندازه علما سنجیدهتر و عالمانهتر سخن میگفتند، مردم در تقلید و پیروی از آنها سنجیدهتر و متخلقتر به اخلاق نیکان خود رفتار میکردند. هر زمان هم کسی ناهنجاری و فحاشی و هتاکی میکرد، به بداخلاقی زبانزد و انگشتنما میشد. بر این اساس است که سعدی میگوید ادب را از بیادبان آموخته است. یعنی بیادب به سرعت انگشتنما میشد، چراکه جامعه مبادی آداب پسندیده و هنجارهای پذیرفته شده بود. یکی از هنجارهایی که جامعه ایرانی همواره به آن تمسک میجست، منابر، تریبونهای عمومی، سخنرانیها و صحبتهای دانشمندان (جز حکما و فرمانداران و...) است. امروز در جامعه ایرانی، منابر و تریبونهای متعدد و متعرض و متناقضی در حال هنجارسازی هتاکی و فحاشی هستند. وقتی تلویزیون را باز میکنید و در آن از بالا و پایین مملکت دیگری را فحش میدهد در حال هنجارسازی فحش و هتک حرمت است. وقتی یک خطیب جمعه، یک روحانی نام آشنا از تریبون نمازجمعه بهتان میزند، هتاکی میکند و فحش میدهد در حال لکهدار کردن هنجارهای اجتماعی و سیاسی است. وقتی قائممقام صدا و سیما ایران را آغل و مردم ایران را ساکنان در آغل خطاب میکند در حال ترویج ناهنجاری کلامی است.»
جوادیحصار یادآور میشود: «مجموعه آداب و رسوم و سنن پذیرفته شده ایرانی و قدیمی با پشتوانه فرهنگ ملی ما این روزها دستخوش تغییر و دگرگونی است. افراد و جریاناتی در این کشور، فحش دادن و سخن ناروا را رفتار نابخردانه نمیدانند، بلکه طرف مقابل و رقیب خود را مستحق اینگونه سخن گفتنها میدانند. نهادها و ارگانهایی که قاعدتا باید خود را برای هنجارسازی مکلف و موظف بدانند در حال ترویج رفتارهای ناهنجار و فحاشی هستند. صدا و سیما، تریبونهای نمازجمعه و برخی سخنرانان تندرو و...از جمله این ساختارها هستند.
وقتی مدام نفرتپراکنی میشود، به این فحش داده میشود و حرمت مسوول دیگری هتک میشود، جامعه دچار تناقض میشود. بنابراین اولین کار این است که هنجارهای اجتماعی که در حال تغییر هستند باید مدیریت، بازآفرینی و بازتولید شوند تا هنجارهای اجتماعی و سیاسی ما ارتقا پیدا کنند نه اینکه دچار نزول و فرود شوند. فرهنگ سیاسی باید در گفتوگو، بیان، گفتار و نوشتار، زبان و سخنرانیها ملاک و معیار باشد. همانطور که هزار سال است، فردوسی و سعدی و مولوی و...شاقول زبان فارسی شدهاند، امروز هم نیازمند شاقولهایی از آداب و فرهنگ و سنن اجتماعی و اخلاق و مدارای سیاسی هستیم تا عموم جامعه از آن بهرهمند شوند.»
او میگوید: «یکی از بلایای امروز ما در جامعه رواج نابخردی و شیوع فحاشی و هتاکی ناپختگان است. افرادی که ظرفیت و تحمل سخن و عملکرد طرف مقابل را ندارند در مسند نقد مینشینند و چون در محاکات و مجادلات کلامی کم میآورند، زبان به درشتگویی و فحش و ناسزاگویی میگشایند. متاسفانه این نوع هتاکیها و فحاشیها و ناسزاگوییها در حال فرهنگ شدن است.
بر خردمندان جامعه است که از صدر تا ذیل جامعه شاقولهایی بسازند تا مردم بر اساس آن رفتار کنند. مردم بر دین فرمانروایان، سیاستمداران و عالمان خود هستند. اگر ببینند یک سیاستمدار فحش میدهد و تمسخر میکند مردم هم تبعیت میکنند و اگر رفتار خردمندانه و مودبانه ببینند، آدابدان میشوند.هتک حرمت رییسجمهور و دولتی که بر سر کار است جز اینکه به ظرفیتهای کشور آسیب بزند، فایده دیگری ندارد.»
حسین کنعانیمقدم: سکانس بعدی فحاشی در عرصه سیاسی، گسترش خشونت در جامعه است
اما باید دید چهرههای اصولگرا چگونه میاندیشند؟ آیا آنها فحاشیها، ناسزاگوییها و هتاکیهای برخی همحزبیهای خود را تایید یا از این نوع رفتارها اعلام برائت میکنند. حسین کنعانیمقدم، فعال سیاسی اصولگرا در گفتوگو با «اعتماد» درباره این نوع هتک حرمتها علیه رییسجمهور و دولت میگوید: «قطعا در سپهر سیاسی کشور، کنشگران عمومی از هر جناحی که باشند و هر تفکر و عقیدهای که داشته باشند، باید یکسری اصول را رعایت کنند. به خصوص در حوزه مسائل اخلاقی و اخلاق سیاسی و اسلامی، وقتی نخبگان ایران و فعالان سیاسی به عرصههای پرخاشگری و عبور از خطوط قرمز اخلاقی ورود میکنند، این هتاکیها به جامعه نیز تسری پیدا میکند. به خصوص وقتی سیاستمداران ایرانی تصور میکنند با ادبیات چالهمیدانی میتوانند محبوبیت هم کسب کرده و دنبالکنندههای بیشتری پیدا کنند این خطر جدیتر میشود. در واقع زمانی که برخی افراد و گروهها، میداندار تمسخر و فحاشی میشوند این را برای خود نشانه محبوبیت میدانند. در حالی که وقتی فعالان سیاسی خطوط اخلاقی و انسانی را رعایت نمیکنند، نخستین صدمه وارده به گوینده ناسزا خواهد بود. فردی که نتواند چارچوبهای اخلاقی را رعایت کند، حرفهایش در جامعه مسموع نخواهد بود و مردم در بلندمدت چنین سیاستمدارانی را پس میزنند.»
کنعانیمقدم ادامه میدهد: «با اظهارات و هتاکیهایی که در جامعه رایج شده است، دورنمای روشنی به چشم نمیخورد. برخی فعالان سیاسی که تصور میکنند، از طریق خراب کردن دیگران و با فحاشی میتوانند خود را اثبات کنند، در حال ارتکاب اشتباه استراتژیک هستند. تجربه تاریخی ایران ثابت کرده که سیاستمدارانی که اخلاق را رعایت نمیکنند هرگز بهرهای از اعتماد عمومی و همراهی مردم نخواهند داشت. اما این نوع رفتارها جدا از تبعات خسارتباری که برای فرد هتاک دارد، نظام سیاسی و مسوولان رده بالای کشور را نیز با مساله نااطمینانی و بیاعتمادی مواجه میسازند. هزینه چنین فضای بیاعتمادی را جدای از کنشگران سیاسی بداخلاق، نهایتا مردم و کشور خواهند پرداخت.
مردم باید به مسوولان نظام خود اعتماد داشته و به عنوان یک الگو و اسطوره به آنها نگاه کنند. کاری که در زمان شاه، برخی روزنامهها انجام میدادند و بداخلاقی را ترویج میکردند نباید باب شود.» او در بیان مصادیقی از این نوع رفتارهای ناهنجار میگوید: «به عنوان نمونه اخیرا فیلمی از جانب آقای رسایی پخش شد که در آن میگوید فلان استاندار دولت، متخصص مجاری ادرار و...است! این نوع گفتمان هر چند ممکن است ترند و در فضای مجازی وایرال شود، اما بداخلاقی سیاسی است . به هر حال استاندار مازندران پزشک متخصص و تحصیلکردهای است که عملکرد مناسبی از خود به جای گذاشته. او جایگاه خاص خود را دارد و باید به او احترام گذاشته شود. نباید با چنین الفاظی به ترور شخصیتی افراد اقدام کرد. اگر آقای استاندار عملکرد اشتباهی داشته رسایی و همفکران او خوب است، نقد عالمانه از عملکرد داشته باشند و فلان تصمیم و عمل او را نقد کنند.
اما اینکه با الفاظ رکیک و فحاشی، نسبت به شخصیت یک مدیر ارشد دولتی حمله شود، قابل قبول نیست.» کنعانیمقدم در پاسخ به این پرسش «اعتماد» که این نوع رفتارها چه تبعاتی دارد؟ میگوید: «اولین صدمه از تمسخر رییسجمهور، دولت و اعضای کابینهاش و استفاده از بیانات ناشایست را خود فرد هتاک و فحاش و همفکران او خواهند دید. در مراحل بعد این اخلاق است که در جامعه آسیب میبیند. جامعه به سمت ابتذال سیاسی و اجتماعی سوق پیدا میکند. سکانس نهایی چنین فرآیندی در جامعه بروز خشونت و رفتارهای غیرمتعارف در بستر جامعه خواهد بود. اینکه مردم در خیابان با کوچکترین عاملی، پرخاشگری و دعوا و درگیری ایجاد میکنند، بخشی از آن ناشی از فحاشی و هتاکی فعالان سیاسی در عالیترین سطوح تصمیمگیری و سیاستگذاری است.»