جانسختها!
درباره خبرنگارانی که همیشه خواستهاند چشم و گوش مردم باشند

روزنامه ایران در گزارشی نوشت:
بهانه ثبت 17 مرداد در تقویم خورشیدی به نام روز خبرنگار، حمله تلخ و تروریستی طالبان در سال 1377 به کنسولگری ایران در مزارشریف افغانستان است که به شهادت محمود صارمی، خبرنگار ایرنا منجر شد. در همین راستا، روزنامه ایران در گفتوگوهایی مجزا با خبرنگاران و روزنامهنگاران باتجربه در این عرصه، این پرسش را مطرح کرده است که روزنامهنگار واقعی کیست، مشکلات و دغدغه این صنف چیست و چه چشماندازی به آینده حرفهای این حوزه دارند.
حفظ جایگاه روزنامهنگاری
«آینده شغلی خبرنگاران و روزنامهنگاران از وضع عمومی جامعه جدا نیست. خبرنگاران هم مانند کارگران و کارمندان ساده، در مضیقه معیشت هستند و مثل دیگر اقشار جامعه دغدغه عدالت اجتماعی را دارند.» این را فریدون صدیقی، روزنامهنگاری میگوید که از سال 1351 پا به عرصه مطبوعات گذاشت. فریدون صدیقی، برای اهالی رسانه نامی آشنا و قابل احترام است؛ کسی که در عرصههای مختلف روزنامهنگاری فعالیتی اثرگذار داشته است. این استاد روزنامهنگاری درباره شغل روزنامهنگاری و خبرنگاری به «ایران» میگوید: «روزنامهنگار کسی است که در چهارچوب منافع و مصالح ملی برای تحقق آنچه که وظیفه اوست، تلاش کند، بدون آنکه برای وظیفه قانونی و حق رسمی که دولت بر دوش او گذاشته است بجنگد، اعتراض یا تظاهرات کند. اما متأسفانه در چند سال اخیر به دلایل عدیدهای این موضوع نادیده گرفته شده است. در این صورت میتوان گفت روز خبرنگار وقتی معنا دارد که خبرنگار بتواند به وظیفهای که در رسانه برای او تعریف شده است عمل کند.»
او با بیان اینکه امروزه رسانههای ما اعم از رادیو، تلویزیون و مطبوعات مرجعیت و جایگاه خودشان را از دست دادهاند به «ایران» میگوید: «زمانی که رسانههای ما مطالبات 80 میلیون مخاطب؛ حدود 5/5 میلیون دانشجو، حدود 11 میلیون دانشآموز، سه میلیون دبیر آموزش و پرورش و 500 هزار نفر اساتید دانشگاه و دیگر طبقات اجتماعی را منعکس نکنند و بازتاب دهنده صدای مردم نباشند، به تدریج از مرجعیت آنها کاسته میشود و مخاطب کمکم به سوی رسانههای بیگانه کوچ میکند که بازتاب دهنده صدای آنهاست.»
به گفته این استاد دانشگاه، مهمترین مشکلی که در حال حاضر خبرنگاران با آن روبهروهستند بیکاری یا دلهره از دست دادن شغلشان است، یا به عنوان کارمند فعالیت میکنند. به عقیده این استاد دانشگاه، مهمترین وظیفه دولت بازتر کردن فضای رسانهای کشور است تا کمکم مخاطب به رسانههای کشور بازگردد. او به مصداقی در جامعه امروز اشاره میکند و میگوید: «اگر رسانههای ما بموقع هشدار میدادند و تحلیل میکردند، فساد و بحران در جامعه شکل نمیگرفت. هشدار و اطلاعرسانی بموقع در زمینه حفر چاهها در جای جای کشور، اکنون کشور را درگیر فرونشست زمین نمیکرد.»
آب در هاون کوفتن
زهرا رفیعی، روزنامهنگار باتجربه، عاشق کار روزنامهنگاری است اما بعد از 25 سال فعالیت در این عرصه، به «ایران» میگوید، اگر به عقب برگردد شاید آن را انتخاب نکند. او که تجربه حضور در حوزههای مختلف اجتماعی و به خصوص حوزه محیط زیست را دارد، معتقد است: «در بسیاری از موارد نوشتن از دغدغهها و مسائل جامعه «آب در هاون کوفتن» است. روزگاری گمان میکردم که نوشتن از مسائل و دغدغههای جامعه میتواند مفید باشد، اما گذر زمان به من ثابت کرد که یک عمر برای تغییر کافی نیست و باید سالها و بلکه نسلها بگذرد تا تغییرات بزرگ و خوبی اتفاق بیفتد. در حوزه محیط زیست هم همین گونه است و برای رسیدن به نقطه مطلوب راه بسیار زیادی در پیش است.»
به اعتقاد او «رسالت روزنامهنگاری، تاباندن نور بر وجوه تاریک مسائل است. پیدا کردن دریچه امید برای همه افراد در حوزههای مختلف و تلاش برای رساندن افراد جامعه به حقشان و رساندن صدای آنها بخصوص طبقهای که صدایشان شنیده نمیشود به گوش مسئولان و همگان است. به عنوان مثال در حوزه محیط زیست آنچه که در حفاظت از تنوع زیستی میگوییم فقط برای مسئولان نیست برای تمام مردم است، زیرا بخشی از حفاظت از تنوع زیستی بر عهده مردم است.»
به گفته او بزرگترین مشکل این حوزه، نبود انگیزه در افراد است که به این شغل بیایند: «جای جوانان در این حوزه خیلی خالی است. به نظر میرسد که نحوه اطلاعرسانی بیاثر و کماثر شده است و همچنین آورده مالی این شغل بسیار ضعیف و دارای تنش و استرس است. به همین دلیل از این شغل استقبالی نمیشود. به اعتقاد این روزنامهنگار، حرفه روزنامهنگاری تحول بسیار زیادی خواهد کرد و شاید دیگر این حرفه، از دل دانشکدههای روزنامهنگاری بیرون نیاید و آینده آن از راه دیگری تأمین شود.»
رفیعی، معتقد است وجهه خبرنگاری و روزنامهنگاری در گذشته بهتر از امروز بود و شاید دلیل آن فراگیر نبودن و در دسترس نبودن اینترنت باشد: «با فراگیری اینترنت، مردم به صورت مستقیم خبرها را دنبال میکنند، اما متأسفانه بسیاری از اخبار درگیر فیکنیوزها و شبهعلمها هستند. این در حالی است که استفاده از شبکههای اجتماعی نیازمند مهارت و سواد رسانهای است و متأسفانه با اینکه بسیاری از مردم این مهارتها را ندارند حتی این مطالب را بازنشر هم میکنند.»
خبرنگار چشم و گوش مردم است
سمیرا عالم پناه فارغالتحصیل رشته خبرنگاری و عاشق کار خبرنگاری است و بعد از 14 سال کار در این عرصه، امروز با عشق از این پیشه دفاع میکند. او که خبرنگار حوزه سیاسی است به «ایران» میگوید: «کار واقعی خبرنگاری چشم و گوش بودن مردم است و باید به دور از هر شعارزدگی، گره از مشکلات مردم باز کنیم. اگر غیر از این باشد یک دستگاه تایپ هستیم که فقط حرفها را تایپ میکند. امیدوارم که روزی این اتفاق برای خبرنگاران نیفتد.» به اعتقاد او خبرنگار دقیقاً مصداق ضربالمثل معروفی است که میگوید «سری که درد نمیکنه دستمال نمیبندند» خبرنگار همانی است که برای دنبال دردسر رفتن، به سرش دستمال میبندد.»
او چشمانداز خاصی برای آینده این حرفه متصور نیست و معتقد است که پیشبینی کردن آینده این حرفه به خصوص در کشور ما سخت است. عالم پناه میگوید: «از طرف دیگر تکنولوژی پیشرفت کرده و یکی از حرفههایی که میگویند شاید در سالهای آینده به واسطه هوش مصنوعی دستخوش تغییرات شود همین حرفه خبرنگاری است و چون در کشور ما آموزش برای خبرنگاران یا وجود ندارد یا همراه با پیشرفت تکنولوژی نیست خیلی نمیشود به آینده این شغل امیدوار بود.»
خبرنگار ورزشی و سخت جانی
مهدی همدانی، روزنامهنگار 44 ساله، کار حرفهای خود را از سال 77 آغاز کرده و اکنون در روزنامه خبر ورزشی قلم میزند. او باور دارد که کار روزنامهنگاری نیاز به ممارست و پیگیری دارد، به همین دلیل به «ایران» میگوید: «تلاش، سختکوشی و مبارزه برای کشف حقیقت است که موجب شده خودمان را به این ساختار تحمیل کنیم. اما بعد مهمتر از آن توانایی خبرنگار است.»
او معتقد است که بیش از 90 درصد خبرنگاران ورزشینویس به دلیل فضای کار، سرعت یادگیری، گستردگی و استرس کار میتوانند در حوزههای دیگر و با اشخاص دولتی و خاص مصاحبه و به عنوان خبرنگار موفق میتوانند اخبار و گزارشهای سفرهای مقامات سیاسی را به بهترین شکل ممکن مخابره کنند. چون وقتی وارد استادیوم میشوند باید همزمان، نگاهشان به متن، حاشیه، صفحات روزنامه و بموقع رساندن اخبار باشد.»
او به مشکلات و دغدغههای این حوزه میپردازد و میگوید: «مشکلات و دغدغههای خبرنگاران و روزنامهنگاران کاملاً واضح است. یکی از مشکلات بخش خصوصی وضعیت کاغذ است. حضور بیضابطه کانالهای مختلف بدون مجوز در فضای مجازی که انواع و اقسام خبرها و گزارشهای غیرواقعی را واقعی منعکس میکنند، ضربه شدیدی بر مطبوعات دارای مجوز وارد کرده است. این حرف من به معنی فیلترکردن فضای مجازی نیست، اما این موضوع به مخاطب رسانه واقعی صدمه وارد میکند. بسیاری مواقع پیش میآید که شهروند رسانه یا فیکنیوزها، اخبار دروغ را منتشر میکنند و آن خبر یا گزارش با عنوان خبر یک رسانه رسمی در فضای مجازی و جامعه دست به دست و منتشر میشود.»
همدانی میگوید: «تعدد رسانهها مهم نیست. مهم این است که رسانه رسمی دارای شناسنامه و هویت باشد. کانالهای بیشناسنامه و بدون مجوز به راحتی هر چه بخواهند منتشر و در اغلب موارد به رسانهها توهین میکنند و دردسر آن دامنگیر خبرنگار واقعی میشود. بارها پیش آمده که اهالی فوتبال با روزنامه ما تماس گرفته و از انتشار مطالبی اظهار نارضایتی و گلهمندی کردهاند و وقتی بررسی شده متوجه شدهایم که کانالها و صفحات جعلی به اسم روزنامه ما وجود دارند که مدیران این رسانه از آن بیاطلاع هستند. این موضوع برای هر رسانهای ممکن است پیش بیاید که موجب دردسر است.» به گفته او در حال گذراندن روزهای سختی هستیم و روزهای سختی در انتظارمان است: «به قول شاعر؛ شبهای هجر را گذراندیم و زندهایم/ ما را به سختجانی خود این گمان نبود»