ترس اسراییل از دیپلماسی ابتکار عمل ایران در میدان
محمد صادق جوادی حصار: دیپلماسی میدان انزوا و شکست اسراییل است حشمتالله فلاحتپیشه: ناامنی به عمق و جان زندگی مردم اسراییل نفوذ کرده است

روزنامه اعتماد در گزارشی نوشت:
در چهارمین روز از تهاجم ظالمانه اسراییل به ایران، همچنان معادلات در سطح میدانی تعیین میشوند. هر حرکت و تهاجم اسراییل با پاسخ کوبنده ایران مواجه میشود. چشم در برابر چشم، دست در برابر دست و حمله در برابر حمله. اگر اسراییل به مخازن انرژی ایران حمله کند، ایران مخازن حیفا را میزند. اگر به نیروگاههای ایران حمله کند ایران هم مقابله به مثل کرده و نیروگاههای این رژیم را هدف قرار میدهد. اما واقع آن است که از آغاز مذاکرات دوجانبه ایران و امریکا بسیاری از تحلیلگران در خفا و آشکار اعلام میکردند، اسراییل به عنوان مهمترین مخالف مذاکرات، نهایت تلاش و کوشش خود را معطوف به بن بست رساندن مذاکرات خواهد کرد تا بهزعم خود سایر کشورهای غربی از جمله امریکا را مجاب به درگیری نظامی با ایران کند. این لابیها و تلاشها سرانجام به نتیجه رسید و اسراییل با چراغ سبز امریکا تهاجم ناجوانمردانهای را علیه ایران آغاز کرد. اما تصوری که اسراییل از حمله برقآسا علیه ایران داشت، با حملات موشکی ایران به سرزمینهای اشغالی بر باد رفت و ایران موازنه متفاوتی را در سطح منطقه شکل داد. در این شرایط اما دستیابی به پلنهای بعدی دارای اهمیت ویژهای است. تحلیلگران معتقدند ایران در عین ایجاد موازنه در عرصه میدانی باید تلاش کند تا مسیرهای مذاکره را برقرار نگه دارد. به اعتقاد جوادی حصار و فلاحتپیشه هر زمان که ایران مسیرهای مذاکره و گفتوگو با غرب را برقرار نگه داشته اسراییل بیشتر منزوی شده و مشکلات بیشتری را تجربه کرده است و هر زمان که از مسیر دیپلماسی و گفتوگو فاصله گرفته، اسراییل فرصت بیشتری برای عرض اندام پیدا کرده است. «اعتماد» برای ارزیابی دقیقتر این موضوع سراغ تحلیلگران سیاسی کشور رفته و از آنها پرسیده که برای عبور از بحران فعلی چه باید کرد؟
محمدصادق جوادی حصار: دیپلماسی میدان انزوا و شکست اسراییل است
محمدصادق جوادی حصار، فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتوگو با «اعتماد» درباره بحران اخیر میگوید: «بهطور کلی هر اندازه ایران بیشتر به دیپلماسی نزدیک شده است، اسراییل احساس خطر بیشتری کرده است. البته لازم است کمی درباره تعریف طرفهای مختلف از مفاهیمی چون دیپلماسی و گفتوگو و تفاهم صحبت شود. اصولا دیپلماسی خود یک نوع مبارزه فعال است. مبارزه منطق با منطق. جدال قدرت از دو سو با ابزار استدلال، چانهزنی و حتی ارعاب و البته تسلط بر شگردهای سیاستورزی، پای میز مذاکرات. روشن و آشکار است که اسراییلیها و امریکاییها از وضعیت روبه رشد، تواناییهای علمی و ظرفیتهای تخصصی ایران خشنود نیستند، به خصوص در حوزه تواناییهای دفاعی، رزمی و نظامی ایران ناخشنودند. از همه ابزارها استفاده میکنند تا روند رو به رشد ایران را متوقف کنند.» جوادی حصار ادامه میدهد: «ایران اما به عنوان یک اکوسیستم و اندامواره، مختصات لازم برای تداوم حیات و شکوفایی را دارد. عقل دارد، قلب دارد، چشم و گوش دارد در عین حال عارضه و بیماری و... هم دارد. مانند هر ساختار دیگری برخی دیگر از کشورها به عنوان اکوسیستم رقیب تلاش میکنند این اندامواره را یا به نفع خود به کار بگیرند و برده خود سازند یا اینکه در صورت عدم همراهی آن را از میان ببرند. این دشمنان زمانی میتوانند به ایران هجمه بیشتری وارد ساخته و او را ناگزیر از دفاع کنند که از چند جانب دچار کاستی و کمبود شده باشد. اول، انرژی لازم را برای دفاع و تداوم حیات نداشته باشد. سپس وقتی توانایی لازم را نداشت و از بازوان لازم برای دفاع برخوردار نبود، زمینه تهاجم و حمله به این اندامواره را فراهم سازد.» او با اشاره به ظرفیتهای پایان ناپذیر وطندوستی و ایمان ملت میگوید: «اما لطف خدای بزرگ در درون این مجموعه ذخایری از انرژیهای ویژه را قرار داده که در شرایط بحرانی هم میتواند مقابله و مقاومت کند. طمع ورزان طمع کردهاند، مهاجمان هجمه کردند، اما ذخیرهای که ناشی از یک قوت قلبی، ایمانی و انرژی روحی است یکبار دیگر خودنمایی کرد و مردم را به تفکر و مقابله دعوت کرد. امروز وقت وحدت ملی برای مقابله با میکروبی است که با هدف خاص به سمت قلب ایران حمله کرده است. میتوانیم خودمان را بازسازی و بازیابی کنیم. اگر پادزهر امید به این تن تزریق شود. در این صورت میتوان به سرعت بافتهای فرسوده را احیا کرد و ایران دوباره از بستر آشفتگی به سمت رفتارهای منطقی سوق داد. آقایان خانمها ما میتوانیم از این مرحله و این بحران هم عبور کنیم.»
حشمتالله فلاحتپیشه: ناامنی به عمق و جان زندگی مردم اسراییل نفود کرده است
حشمتالله فلاحتپیشه، تحلیلگر مسائل سیاسی از زاویه دیگری به این بحث ورود کرده و میگوید: «شخصا به عنوان فردی که سالها قربانی افراطیگریهای زیانبار کشور هستم، معتقدم امروز زمان دفاع و جنگ و مقابله است. در این برهه مردم باید از کسانی که جان بر کف در برابر اسراییل ایستادهاند حمایت کنند. در طول 22 سالی که در فضای سیاسی حاضر بودهام، دیدهام برخی افراد و جریانات تلاش میکنند فتنه جنگ را به سمت ایران هدایت کنند. در طول این سالها، همواره نوعی لمپنیزم سیاسی را بزرگترین آفت سیاسی خارجی و داخلی کشور ارزیابی میکنم. در این شرایط در عین حال که شخصا از مردم دعوت میکنم که در چنین شرایطی به منافع ایران توجه کنند، اما از مقامات سیاسی و تصمیمسازان کشور نیز میخواهم حداقل در این شرایط جنگی مانع از آسیبهای بیشتر لمپنیزم سیاسی به منافع ملی شوند.» فلاحتپیشه یادآور میشود: «لمپنهای سیاسی همان افراد و جریاناتی هستند که یکسری ادعاهای بیاساس و ویرانگر را مطرح میکنند. ادعاهای بیاساسی که بهانههایی برای کشاندن جنگ علیه ایران را فراهم کرد. همین امروز هم این افراد و جریانات درباره موضوعاتی چون خروج از NPT، بستن تنگه هرمز و موارد اینچنینی رجز میخوانند، بدون اینکه توجه کنند این حاشیهسازیها باعث اتحاد سایر کشورها در برابر ایران میشود. این تندروها در همان مسیری حرکت میکنند که نتانیاهو طلب میکند. گسترش جنگ و ایجاد نوعی محاصره علیه ایران، بزرگترین آمال و آرزوی نتانیاهو است.» او با اشاره به اینکه جنگ در حال نزدیک شدن به ابعاد منحوستر و خطرناکتر است، یادآور میشود: «شاهدیم که اسراییل غیرنظامیان را هدف قرار میدهد و صهیونیستها ناکامی خودشان برای ایجاد امنیت در اسراییل را بر سر مردم تهران خالی میکنند. گزارهای که صهیونیستها از ابتدا باید محاسبه میکردند، تفاوت عمق استراتژیک دو کشور است. موشکهای ایران با سر جنگی سنگین بر خاک اسراییل فرود میآید. هر موشکی که به زمین میخورد بیش از یکسوم خاک اسراییل این لرزه را احساس میکند. در صورتی که عمق استراتژیک ایران 80برابر اسراییل است.» فلاحتپیشه میگوید: «همین تفاوتها باعث شده ناامنی به عمق جان و زندگی مردم اسراییل نفوذ کند. این روند ناشی از شکست توهم جنگ یکطرفه اسراییل است. در عین حال صهیونیستها سعی میکنند با حمله به بیمارستان فارابی در کرمانشاه، حمله به مناطق مسکونی در تهران و کرج، تبریز و سایر شهرها ضعفهای خود را بپوشانند. معتقدم صهیونیستها به دلیل نفوذ در ایران که بیشتر نفوذ سیاستی است، توانستند از عنصر غافلگیری استفاده کنند.» او با اظهار تاسف نسبت به برخی تصمیمات میگوید: «در شرایطی که مقامات اسراییلی سرگرم برنامهریزی برای حمله به ایران بودند، در ایران موضوع سگگردانی به عنوان مساله اصلی مطرح شده بود. اغلب شوراهای تامین کشور نمایندگان، نیروی انتظامی و... درگیر پدیده انحرافی به نام سگ گردانی بودند. امروز اما ایران از مراحل مقدماتی گذشته و به مرحله مقابله به مثل رسیده است. آنچه که اسراییلیها روی آن حساب کرده بودند، تحمیل نوعی ناآرامی در ایران بود. اما این ناآرامی به اسراییل منتقل شد.» این فعال سیاسی میگوید: «هر اندازه اسراییلیها بیشتر اهداف غیرنظامی را هدف قرار میدهند، در ایران وحدت بیشتری علیه اسراییل شکل میگیرد. اظهار اخیر ترامپ درخصوص اینکه جنگ باید خودش تمام شود، غیرانسانیترین واکنش امریکا به یک جنگ ویرانگر است. نقشی که ترامپ در آن نقش داشت. ترامپ در پاسخ به میانجیگران میگوید باید جنگ خودش تمام شود. این جنگ خود به خود تمام نمیشود و رویههای سختتری در این جنگ شکل میگیرد. ایرانیها هم ابزارهای کشندهتری دارند که در صورت استفاده از آن آسیب بیشتری در فضای منطقه شکل میگیرد. معتقدم بهتر است ساز و کارهای مذاکره بر یک بنیاد منطقیتر شکل بگیرد تا قبل از اینکه جنگ به مرحله انتحاریتر برسد، امکان پایان دادن به جنگ فراهم شود.» فلاحتپیشه در پاسخ به این پرسش «اعتماد» که اسراییل ادعا میکند بر آسمان تهران مسلط است؟ آیا چنین ادعایی از منظر استراتژیک ممکن است؟ میگوید: «اینها بخشی از تبلیغات جنگ است. در تبلیغات جنگ موارد مختلفی مطرح میشود. طرفین نقاط قوت و ضعفی دارند اما فکر میکنم بسیاری از ادعاهای اسراییلیها از جمله کمینهسازی آمار تلفات اسراییلیها بخشی از تبلیغات جنگی است که اسراییلیها مطرح میکنند. نتانیاهو به دنبال اقناع امریکا و اروپا بود که چند روزه ایران را پای میز مذاکره میکشاند. این ادعا در شرایط یکطرفه قابل اثبات است اما امروز ایران در برابر هر حمله طرف مقابل، حمله متقابلی میکند.» فلاحتپیشه یادآور میشود: «ادعای اسراییل مبنی بر یکطرفه بودن جنگ ازجمله ادعای تسلط بر آسمان ایران در راستای سیاستهای گذشته نتانیاهو دنبال میشود. مساله آخر این است که ایران در حال جنگ با رژیمی است که بزرگترین جنایتهای جنگ جهانی دوم را علیه فلسطین، لبنان و سوریه و... مطرح کرده است. ملتهای منطقه از اسراییل کینه دارند، اینکه ایران توانسته توازن جنگ را در شرایط مقابله به مثل حفظ کند، یک توفیق محسوب میشود. همین امر باعث به وجود آوردن تظاهرات دهها هزار نفری در منطقه و جهان به نفع ایران شده است.»