به روز شده در
کد خبر: ۲۱۹۲۱

تصویر «کودکان شهید»؛ سندهای بی‌عدالتی جهان

تصویر کشته‌شدن کودکان در هر جنگ و در پی هر تهاجم نظامی، سیاه‌ترین صحنه‌ای‌ است که تاریخ بشر به خود دیده. تفاوتی نمی‌کند این کودکان در غزه کشته شوند یا در اوکراین جان ببازند، در قلب تهران باشند یا نقطه‌ای دیگر از جهان؛ انتشار تصاویر مرگ آن‌ها، هر وجدان بیداری را به درد می‌آورد.

تصویر «کودکان شهید»؛ سندهای بی‌عدالتی جهان
آرمان امروز

روزنامه آرمان امروز در گزارشی نوشت:

تصویر کشته‌شدن کودکان در هر جنگ و در پی هر تهاجم نظامی، سیاه‌ترین صحنه‌ای‌ است که تاریخ بشر به خود دیده. تفاوتی نمی‌کند این کودکان در غزه کشته شوند یا در اوکراین جان ببازند، در قلب تهران باشند یا نقطه‌ای دیگر از جهان؛ انتشار تصاویر مرگ آن‌ها، هر وجدان بیداری را به درد می‌آورد. اگر بخواهیم تنها به دو نمونه از این تصاویر تلخ که جهان را تکان دادند اشاره کنیم، هنوز تصویر دلخراش پیکر بی‌جان کودک سه‌ساله‌ سوریه ای که امواج دریا به ساحل ترکیه آوردند، از یاد نرفته است؛ کودکی که همچون فرشته‌ای مظلوم، آرام بر ساحل آرمیده بود و جهانی را در بهتی عمیق فرو برد. اکنون اگر آن تصویر را کنار تصویر کودک ایرانی بگذاریم که با موهای مشکی و بالش صورتی‌رنگ، زیر آوار و سنگ‌ها مدفون شده، ابعاد فاجعه و مظلومیت این کودکان، بیش از پیش نمایان می‌شود.

کودکان غزه نیز نیازی به توصیف ندارند؛ تصویر آوارگی، گرسنگی و کشته‌شدن آن‌ها، از سیاه‌ترین جلوه‌های جهان معاصر است. مرگ حدود ۱۷ هزار کودک در جنگ غزه، و تنها در دو روز اخیر، جان‌باختن بیش از ۲۵ کودک در پی حمله به خاک ایران، آن‌هم توسط رژیمی که بارها نشان داده برای رسیدن به اهداف سیاسی خود از هیچ جنایتی ابا ندارد، تنها یک پیام دارد: رژیم صهیونیستی، برخلاف روایتی که از مظلومیت خود در اردوگاه‌های آشویتس ارائه می‌دهد، در جنگ‌های خود، کودکان را نخستین و بی‌پناه‌ترین قربانیان قرار داده است. این واقعیت دردناک، نه‌تنها لکه‌ای ننگین بر تاریخ سیاست‌ورزی جهان است، بلکه آینه‌ای‌ست برای سنجش عمق انسانیت در دنیای امروز.

بیش از ۲۵ کودکان، قربانی جناب

فقط چند ساعت پس از شکسته شدن سکوت صبحگاهی تهران با انفجارهای مهیب نیاز بود که عکس های کودکان کشته شده، مردم را به شوک و بهتی عمیق فرو ببرد. روز گذشته اعلام شد که در پی حمله‌ رژیم صیهونیستی به ساختمانی در شهرک شهید چمران تهران، ۶۰ نفر از جمله ۲۰ کودک در جان خود را از دست دادند و  حدود ۱۰ کودک هنوز زیر آوار هستند و امدادگران تلاش می‌کنند که این پیکرها را پیدا کنند. شهیده مهیا نیکزاد، پرنیا عباسی و خواهرش، شهید امیرعلی امینی، یاران قاسمیان کودکی ۲ ساله (که متاسفانه نام  کوچک‌ترین شهید ایران را از آن خود کرد!) و… ده ها شهید و شهیده، این واقعیت را نشان می دهد که به شکست نظام‌های بین‌المللی در حفاظت از حقوق انسانی بازمی‌گردد. سازمان‌هایی که به‌ظاهر برای پاسداری از کرامت انسان و به‌ویژه حقوق کودک تأسیس شده‌اند، در عمل یا دچار بی‌عملی‌اند یا در برخورد با قدرت‌های جهانی گرفتار سیاست‌زدگی شده‌اند. وقتی مرگ هزاران کودک در غزه تنها در قالب آمار گزارش می‌شود و رسانه‌های جریان اصلی از نمایش واقعیت‌ها طفره می‌روند، عملاً سکوتی پنهان اما مؤثر در مشروعیت‌بخشی به خشونت شکل می‌گیرد. یک فعال حقوق کودک در این رابطه با خبرنگار «آرمان امروز» می گوید: «در این میان، نقش رسانه‌ها و افکار عمومی جهانی نیز قابل تأمل است. تصویری که از کشته شدن یک کودک منتشر می‌شود، می‌تواند برای لحظه‌ای جهان را در شوک فرو ببرد، اما اگر این شوک به کنش تبدیل نشود، تبدیل به مصرفی احساسی و گذرا می‌شود که نه سیاست‌گذار را به پاسخ‌گویی وادار می‌کند، نه مهاجم را متوقف.» مونیکا نادی در ادامه می فزاید: «زمانی که جان یک کودک در خاورمیانه یا جهان جنوب و حالا ایران، کمتر از کودک اروپایی ارزش‌گذاری می‌شود، عدالت جهانی بی‌معناست. این تبعیض در واکنش‌ها، نتیجه سازوکاری است که در آن، قدرت سیاسی و اقتصادی، بر حقیقت انسانی می‌چربد. از منظر حقوق بین‌الملل، کشتار کودکان در جریان جنگ‌ها و حملات نظامی نه‌تنها فاجعه‌ای انسانی، بلکه نقض صریح چندین معاهده و سند الزام‌آور جهانی است. بر اساس «کنوانسیون حقوق کودک» مصوب سازمان ملل در سال ۱۹۸۹، که تقریباً تمامی کشورهای جهان از جمله رژیم صهیونیستی آن را امضا کرده‌اند، کودکان باید از هرگونه آسیب فیزیکی، روانی، سوء‌استفاده و استفاده در مخاصمات مسلحانه مصون بمانند.

ماده ۳۸ این کنوانسیون به‌صراحت تأکید می‌کند که دولت‌ها موظف‌اند در درگیری‌های مسلحانه از کودکان محافظت کنند و هیچ‌گونه حمله‌ای نباید جان یا سلامت آن‌ها را به خطر اندازد. با این حال، آنچه در میدان عمل می‌بینیم، فاصله‌ای عمیق با این تعهدات حقوقی دارد. کشته شدن بیش از ۱۷ هزار کودک در جنگ غزه، آوارگی گسترده، بمباران خانه‌ها و مدارس، یا جان‌باختن کودکان در حمله به مناطق غیرنظامی در ایران، نه استثنا، بلکه نمود بارز نقض سیستماتیک حقوق بشر و حقوق بشردوستانه است. طبق «کنوانسیون چهارم ژنو»، که اصول رفتار با غیرنظامیان در زمان جنگ را تعیین می‌کند، حمله به غیرنظامیان به‌ویژه کودکان  جنایت جنگی محسوب می‌شود. با این حال، نظام بین‌المللی موجود، در برخورد با ناقضان این حقوق، اغلب یا سکوت می‌کند یا صرفاً به بیانیه‌های غیرالزام‌آور بسنده می‌نماید. دادگاه‌های بین‌المللی مانند دیوان کیفری بین‌المللی (ICC) نیز با وجود صلاحیت برای رسیدگی به جنایات جنگی، در برابر بازیگران قدرتمند و حامیان آن‌ها، عمدتاً منفعل‌اند یا تحت فشارهای سیاسی قرار می‌گیرند. همین ناکارآمدی‌ها باعث می‌شود که دولت‌هایی که از حمایت قدرت‌های بزرگ برخوردارند، احساس مصونیت کنند و بدون هراس از مجازات، به تکرار جنایت علیه غیرنظامیان، به‌ویژه کودکان، ادامه دهند.»

در پایان باید گفت که کودکان کشته‌شده و شهید، سندهای خاموشی هستند از بی‌عدالتی جهانی؛ اما آن‌ها می‌توانند منشأ بیداری شوند، اگر جهان بخواهد واقعیت را نه با فیلتر منافع، بلکه با عینک انسانیت ببیند.

 

ارسال نظر

آخرین اخبار