خاک در چشم هیرمند
صدای سرفههای ممتد، تنها نشانه زندگی است. تمام روز، باد روی زمینهای خشک و خاکهای تشنه شدت میگیرد، طوفان شروع و آسمان تیره و تارمیشود، خانهها در شن مدفون شدهاند و گرد و خاک تهماندههای زندگی را میبلعد.

روزنامه ایران در گزارشی نوشت:
صدای سرفههای ممتد، تنها نشانه زندگی است. تمام روز، باد روی زمینهای خشک و خاکهای تشنه شدت میگیرد، طوفان شروع و آسمان تیره و تارمیشود، خانهها در شن مدفون شدهاند و گرد و خاک تهماندههای زندگی را میبلعد. در هیرمند و زهک خیلیها به سل مبتلا شده و خیلیها هم از دیار آبا و اجدادیشان، حاشیهنشین شهرهای دیگر شدهاند. این قصه مردمی است که خشکسالی، جانشان را به لب رسانده اما صدایشان جایی شنیده نمیشود.
«حکایت ما هم شده قصه هزار و یک شب، هنوز زخم قبلی خوب نشده، زخم دیگری میخوریم اما چه کنیم که پایبند این آب و خاک شدهایم. جوانهایمان که دست و پای رفتن داشتهاند، عطای اینجا را به لقایش بخشیدهاند و راهی دیار غربت شدهاند و ما هم که توان رفتن نداریم، اینجا ماندهایم تا بمیریم. بیشتر از 20 سال است که بیآبی، هر روز آوار جدیدی بر سرمان میریزد. تالاب خشک شده، کارمان را از دست دادهایم، آب نداریم، نان نداریم، خانههایمان زیر خروارها خاک مدفون شده و حتی از یک دم نفس هم محروم شدهایم. تنها چیزی که اینجا زیاد است، شنهای داغ است که راه نفسمان را بسته!»
اینها حرفهای «اسلام» است که بیشتر از 70 سال دارد و هم روزهای پرآبی هیرمند را دیده و هم خشکسالی و طوفانهای شن را؛ قبلاً اینطوری نبود، بادهای 120 روزه که شروع میشد، خوشحال بودیم چون هوا خنکتر شده و کشاورزی رونق میگرفت، اما حالا باد که شروع میشود، گرد گرفتاری روی شهر میپاشد.
نه هزینه درمان داریم،
نه پولی برای مهاجرت
او که این روزها نه نای ماندن دارد و نه پای رفتن، ادامه میدهد:«همین پارسال بود که دختر 12 ساله همسایه مریض شد. اول فکر میکردیم گرد و خاک گلویش را زخم کرده و اگر چند روزی شربت بخورد، سرفههایش قطع میشود اما نشد، هر روز بدتر و بدتر شد. دست پدرش خالی بود اما با هم کمک کردیم و بچه را به بیمارستان بردیم. کاش نمیبردیم! میدانید آنجا به ما چه گفتند؟ بچه سل گرفته و خیلی هم دیر مراجعه کردهایم. دیگر بقیهاش هم که معلوم است.»
این شهروند سیستانی از حال و روز عجیب و سخت مردمش برای زندگی در طوفان میگوید:«بزودی زیر تلی از خاک مدفون میشویم و تنها اقدام مسئولان، کاهش ساعت کاری ادارات است. چرا هیچ کس فکر نمیکند درد مردم سیستان این نیست. همه نظارهگرهستند و نمیدانند اینجا قلب پایتخت نیست که به راحتی با مترو و بیآرتی تردد کنیم. خدا نکند اینجا نفس کسی تنگ شود، چون نزدیکترین بیمارستان ۶۰ کیلومتر با ما فاصله دارد و در طوفان وسیلهای هم برای رسیدن به آنجا وجود ندارد. ادارات و حتی کل شهرستان تعطیل شود یا نشود، چه تأثیری به حال مردم دارد؟ بیشتر از 80 هزار نفر در خاک زندگی میکنند و روزها حتی نانی هم برای خوردن ندارند!»
سیستان در بزنگاهی حساس قرار دارد
«محسن حیدری»، مدیرکل هواشناسی سیستان و بلوچستان هم با تشریح وضعیت استان میگوید:«وزش باد شدید همراه با گرد و خاک در شمال استان تا جمعه این هفته (نهم خردادماه) ادامه دارد اما میدانیم که گرد و غبار موقتی بوده و هشدار سطح نارنجی صادر شده و خطر وقوع طوفان گرد و خاک در مناطق مستعد کاملاً جدی است. بر این اساس باید مبنای تصمیمگیریهای استان را بر اساس این موضوع قرار دهیم و نگاهی جدی به شرایط داشته باشیم.»
وی ادامه میدهد:«در کنار تداوم وزش باد، احتمال اختلال در ترددهای جادهای، لغو پروازها و وقوع تصادفهای ناشی از کاهش دید نیز افزایش یافته است؛ مخاطراتی که تنها با آمادگی میدانی قابل مهارند.»
مدیرکل هواشناسی سیستان و بلوچستان میافزاید:«مخاطرهانگیزترین نکته این است که این وضعیت نه اتفاقی نادر، بلکه بخشی از الگوی تکرارشونده اقلیم سیستان است؛ الگویی که هر سال پررنگتر و تهدیدآمیزتر میشود و استمرار این روند، پیامی به روشنی اینکه مقابله با پدیده گرد و غبار، بدون اصلاح مدیریت منابع آب، احیای تالاب هامون و مهار بادهای موسمی ممکن نیست، در پی دارد. باید توجه داشت، اکنون سیستان در بزنگاهی حساس قرار دارد که با اجرای برنامههای جدی و همهجانبه برای مقابله با بیابانزایی و تغییرات اقلیمی، مسیر توسعه پایدار را در پیش خواهد گرفت.»
مسئولان محلی سیستان نیز از تشکیل ستاد مدیریت بحران در فرمانداری و آمادهباش اداره برق، آب و فاضلاب، هلال احمر و راه و شهرسازی میگویند اما تأیید میکنند که گلایههای مردم بجاست و هیچ اقدام حمایتیای اعم از توزیع اقلام خوراکی، آب و... انجام نشده است.
شرایط مردم را درک میکنیم،
اما امکانات محدود است
«مجید محبی» مدیر کل مدیریت بحران استانداری سیستان و بلوچستان در خصوص اینکه در شرایط فعلی چه اقداماتی برای برای مردم انجام شده است به «ایران» میگوید:«مشکلات مطرح شده از سوی مردم به دور از واقعیت نیست اما آنها اطمینان داشته باشند مسئولان هم پیگیر حل مشکلات هستند و تلاش دارند با اجرای طرحهای بلندمدت آنها را رفع کنند. باید متوجه باشیم که دلیل اصلی، خشک شدن هامون و همکاری نکردن کشور همسایه در خصوص پرداخت حقابه است.» وی با تأکید بر اینکه با توجه به امکانات موجود اقدامات مناسبی انجام شده است، میافزاید:«امکانات محدود است اما نمیتوان گفت هیچ چیز وجود ندارد. خشکسالی بیش از 3 دهه همه استان را تحت تأثیر قرار داده و باید عزم ملی برای رفع آسیب های آن ایجاد شود.»
محبی خاطرنشان میکند:«دولت تلاش دارد با اجرای طرحهای حمایتی از جمله نصب پنلهای خورشیدی و... جایگزینی را برای معیشت آسیبدیده ناشی از خشکسالی در منطقه ایجاد کند. در این زمینه قرارگاه امام حسن، قرارگاه غدیر و آستان قدس در بحث آبرسانی سکوهایی را تعبیه کردهاند تا مردم مشکلی در خصوص تأمین آب نداشته باشند. همچنین طرحهای دیگری از جمله انتقال و... نیز در دست پیگیری است و دولت حمایتهای خوبی از آن داشته اما طوفانها زندگی مردم را تحت تأثیر قرار داده است و باید نگاهی ویژه به این استان شکل گیرد.»
مدیر کل مدیریت بحران استانداری سیستان و بلوچستان تأکید میکند:«پیگیریهای خاصی در سطح ملی انجام نشده و تنها کاری که انجام دادهایم این بوده که در زمان بحران، قطعی برق در این مناطق نداشته باشیم چون میدانیم شرایط غیرقابل تحمل است، اما مردم هم در نظر داشته باشند که این شرایط در استان تقریباً دائمی شده و امکانات محدود است. ما سختی شرایط زندگی را درک میکنیم. اگر در برخی استانها طوفان گرد و غبار محدود به چندین روز است، اما در سیستان و بلوچستان این موضوع در همه فصول سال وجود دارد.»
مشکل منطقه سیستان، یک مسأله استانی یا محلی نیست
«حیدر رمن» دستیار فرماندار شهرستان هیرمند نیز در این زمینه با تأکید بر وضعیت اضطراری مردم به «ایران» میگوید: «طوفان مسأله امروز و دیروز استان نیست و هر ساله ریزگردها در زابل و دیگر مناطق شمالی استان مشکلات زیادی را برای مردم به وجود میآورند. البته طرحهای مناسبی برای بهبود معیشت مردم با همکاری دولت پیگیری شده اما واقعیت این است که این اقدامات در سطح استانی بوده و اگر میخواهیم به داد مردم برسیم، باید نگاهی ملی به این شرایط داشته باشیم.» وی ادامه میدهد:«مشکل منطقه سیستان، صرفاً یک مسأله استانی یا محلی نیست. این موضوع باید در سطح وزارتخانهها، دولت و مجلس شورای اسلامی به صورت جدی پیگیری تا نتیجه مطلوب حاصل شود.»
وی خشک شدن تالاب هامون و وصول نشدن حقابه را یکی از ریشههای اصلی این بحران دانسته و تأکید میکند:«خشک شدن تالاب هامون به دلیل جلوگیری از ورود حقابه سیستان توسط افغانستان، علت اصلی پرواز ریزگردها و افزایش مشکلات تنفسی در منطقه است.»
دستیار فرماندار شهرستان هیرمند با اشاره به برخی اقدامات صورت گرفته، میافزاید:«طرحهایی برای مهار گرد و غبار اجرا شده اما هیچکدام نتیجه مطلوبی به دنبال نداشته است. بهعنوان مثال در برخی مناطق، مالچپاشی شده که نه تنها کافی نیست، بلکه به محیطزیست نیز آسیب میزند. یکی دیگر از طرحها، ایجاد کمربند سبز با کاشت درختچههای مقاوم بود که به دلیل نبود منابع آبی و تداوم خشکسالی، این پروژه نیز عملاً شکست خورد.»