به روز شده در
کد خبر: ۱۶۱۹۴

سهمیه‌ها در کنکور چه بلایی سر دانشگاه و دانشجو می‌آورد؟

دکتر محمود نیلی احمد آبادی رئیس اسبق دانشگاه تهران در تحلیلی درباره سهمیه بندی کنکور گفت: قاطعانه معتقدم سهمیه‌بندی‌ها ناعادلانه است؛ زیرا مبنای علمی ندارند

سهمیه‌ها در کنکور چه بلایی سر دانشگاه و دانشجو می‌آورد؟
اطلاعات

روزنامه اطلاعات گفتگوئی را با دکتر محمود نیلی احمدآبادی منتشر کرده است:

سال گذشته، کتاب «جامعه، دانشگاه و دانایی»؛ تاریخ شفاهی دانشگاه تهران به روایت دکتر محمود نیلی احمدآبادی، رئیس اسبق دانشگاه تهران توسط انتشارات مؤسسه اطلاعات، چاپ و روانه بازار شد.

هفته گذشته در پی حضور دکتر نیلی در غرفه روزنامه اطلاعات در سی‌وششمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، با ایشان گفتگویی پیرامون آخرین اثرشان  و مسائل دانشگاه‌های ایران انجام دادیم که مشروح آن را در اینجا می‌خوانید. باشد که آیندگان با گذر از موانعی که بدان‌ها اشاره می‌شود، راه توسعه ایران و تولید و ترویج علم را هموارتر و به‌روزتر بپیمایند.

* نام این کتاب نشان می‌دهد شما برای خواننده، هرمی با این سه رکن ترسیم کرده‌اید و به ارتباط و تأثیر مستقیم میان جامعه و دانشگاه و دانایی باور دارید. توضیح دهید چگونه این منظور را با روایت تاریخ شفاهی دانشگاه تهران، محقق کرده‌اید؟ 

 

 

این روزها بحث تمدن و توسعه خیلی مطرح است. اگر به گذشته نگاه کنیم درمی‌یابیم که توسعه دو پایه اصلی داشته: یکی علم و دیگری فرهنگ. دانشگاه قطعا یکی از متولیان تولید و توسعه و ترویج علم در جامعه است و نقش بی‌بدیلی در توسعه فرهنگ دارد. از زمان تأسیس دانشگاه جندی شاپور تا امروز، نهاد دانشگاه  همیشه چنین جایگاهی داشته‌است. لذا اگر می‌خواهیم آینده را بسازیم و اگر به دنبال ایجاد یک تمدن درست هستیم، قطعا باید به دانشگاه توجه کنیم.

این کتاب می‌گوید که دانشگاه برای جامعه چه می‌کند و ارتباط جامعه با دانشگاه چگونه است و دانشگاه چه نقشی در توسعه دانایی و فرهنگ و اخلاق دارد.

البته اذعان دارم که این کتاب قاصر است از این که به‌تنهایی بتواند وسعت و عظمت دانشگاه تهران را به عنوان یک دانشگاه مادر به تصویر بکشد؛ ولی به لطف دوستان آقایان دکتر عباس قنبری باغستان، احمدرضا خضری و حسین میرزایی (اعضای هیأت علمی دانشگاه تهران) و معاونان این دانشگاه سعی شده گوشه‌ای از این عظمت بیان شود؛ و دقیقا به همین دلیل از لحاظ استناد و دقت در نقل مطالب، کتاب بسیار معتبر و موثق است.

* اصولا تاریخ نگاری بخشی از جریان علم محسوب می‌شود و از این لحاظ کتاب خیلی ارزشمند است. 

برویم سراغ دومین محور این گفتگو: از نظر شما بزرگ‌ترین آسیبی که در حال حاضر آموزش عالی ایران را رنج می‌دهد چیست؟

دانشگاه‌ها در زمان قبل انقلاب در تحولات اجتماعی و اتفاقاتی که می‌افتاد نقش داشتند و بسیار جلوتر از جامعه بودند (البته الان هم چنین است). آن زمان برخی از دانشجویان و حتی متفکران خارج دانشگاه، تحولات را نمی‌پسندیدند و در واقع نگاه منفی و فاصله با دانشگاه از آنجا شکل گرفت. بعد از انقلاب این روند، شدت یافت. به این معنا که آن اختلاف نظرها وارد صحنه اجرایی و سیاسی کشور شد. سپس انقلاب فرهنگی شکل گرفت که به دنیال هدایت دانشگاه به سمت درگیری‌های انقلاب بود. البته جریان‌های چپ و افراط آنها در سوءاستفاده از دانشگاه در آن زمان نیز در این مسأله بی‌تأثیر نبود. در مجموع حرکت در جهت هماهنگ کردن دانشگاه با تفکرات انقلاب فرهنگی بود. بعد بحث اسلامی کردن دانشگاه  پیش آمد که سعی می‌شد با تحول در علوم انسانی، دانشگاه در راستای تفکری خاص قرار گیرد.

همه این مسائل نشان می‌دهد برخی از نگرش‌ها همواره سعی کرده دانشگاه را به سمتی خاص هدایت کند و علم چون چارچوب خودش را دارد، با این برخوردها اصطکاک پیدا می‌کند.

 

 

*داستان برکناری شما چه بود؟ چرا نامه برای آزادی کسری نوری در سال ۱۴۰۰ موجب برکناری شما شد؟

راستش این دو اتفاق همزمان بود و فکر می‌کنم از قبل تصمیم گرفته بودند که رؤسای دانشگاه‌ها عوض شوند و خب دانشگاه تهران در صدر بود. من تا همین امروز هم واقعا نفهمیدم که دلیل آن حکم برای من چه بود.

در ضمن من فقط برای آقای کسری نوری نامه ننوشتم. خیلی از دانشجویان وقتی با مسائل امنیتی و سیاسی مواجه می‌شدند سعی می‌کردیم به آنها کمک کنیم تا وکیل بگیرند و به مقام قضایی فضای دانشگاه را توضیح بدهیم تا بداند اگر دانشجو در فضای دانشگاه چیزی می‌گوید، با آنچه شما در فضای جامعه در نظر می‌گیرید یا می‌شنوید فرق دارد. دانشگاه فضایی است که افراد باید بتوانند راحت حرف بزنند. ما وظیفه داریم به دانشجویان بیاموزیم و کمک کنیم که سر کلاس راحت سؤال بپرسند و حرف بزنند. حتی باید بتوانند به مسائل بدیهی اعتراض کنند؛ مسائل سیاسی جای خود. لذا در آن چارچوب کمکشان می‌کردیم.

وقتی نامه من برای آقای کسری نوری منتشر شد و همزمان شد با تغییرات رئیس دانشگا و رسانه‌ها آن‌گونه تعبیر کردند که دلیل حکم برکناری من ، آن نامه بوده. این در حالی است که من پیش از آن هم به دفعات و شخصا با رؤسای قوه قضاییه درباره مسائل بچه‌ها صحبت کرده‌بودم.

 

 

خلاصه این که تا این لحظه نمی‌دانم چرا برای من چنین حکمی آمد اما به نظر من چنینی تصمیمی قبل از آن گرفته شده بود. البته اتفاق بدی نبود؛ چون من دیگر نمی‌توانستم با آن سیستم و تفکر کار کنم. اگر قرار باشد دانشجو و هیأت علمی تحمیل شود که نمی‌توان کار کرد. حتی برای ناراحتی من از تحمیل یک هیأت علمی، حکم تعلیق ۵ ساله به من دادند و ... پس قطعا دیگر خودم هم نمی‌توانستم بمانم و کار کنم و از این بابت از آنها که برکنارم کردند متشکرم.

*درباره سهمیه‌ها نظر شما چیست؟ با توجه به این که بخش زیادی از خانواده‌ها احساس ناعدالتی عجیبی به وجود سهمیه‌ها به‌ویژه سهمیه ایثارگران.دارند و حتی به وزیر علوم هم در این باره اعتراض کردند؛ آیا قبول دارید که این سهمیه‌ها کیفیت آموزش و به دنبال آن کیفیت جذب را پایین می‌آورند؟

تا جایی که من خبر دارم سهمیه‌ها می‌توانستند با کسب ۷۰درصد نمره آخرین فرد قبولی پذیرفته شود  و این امتیاز، ضربه بزرگی زد به دانشگاه.

من بارها گفتم هنوز نمی‌دانم با چه شیوه‌ای دانشجو در دانشگاه پذیرفته می‌شود؛ زیرا این‌قدر  سیستم سازمان سنجش پیچیده است که متوجه نشدم روال کارشان چیست.

 

 

از طرف دیگر قاطعانه معتقدم سهمیه‌بندی‌ها ناعادلانه است؛ زیرا مبنای علمی ندارند. ایجاد یک رابطه بین کمبودها و عدم دسترسی‌ها با فراهم کردن شرایط برای یک سری دیگر، خیلی علمی  نیست؛ ضمن این که بعضی‌ها سوءاستفاده می‌کنند و مثلا برای این که از سهمیه مناطق استفاده کنند، می‌روند چند سال در منطقه ۳ درس می‌خوانند که البته این رفتار یک آسیب و مسأله اجتماعی است. سهمیه‌های دیگر هم خیلی مشکل ایجاد کردند. زمانی آقای قاضی‌زاده هاشمی که وزیر بهداشت بود، خودش گفت نفر اول و نفر پنجاه‌هزارم کنکور پزشکی، کنار هم در کلاس نشسته‌اند.

این اتفاق و سهمیه‌ها چندین تأثیر دارند: یکی این که فرصت یک سری را محدود می‌کنیم و حقشان ضایع می‌شود. من خودم را می‌گذارم جای جوان ۱۸ ساله‌ای که فکر می‌کند این صندلی حق او بوده ولی یک نفر دیگر جای اون نشسته‌است. این اتفاق چه‌قدر حس کینه ایجاد می‌کند. سهمیه‌ جنسیتی هم غلط است. دانش‌آموزی در ۱۴ سالگی تصمیم می‌گیرد برود فلان دانشگاه و فلان رشته را بخواند و برای این هدفش برنامه‌ریزی می‌کند و عمرش را می‌گذارد؛ ناگهان در ۱۷ سالگی یک سهمیه جدید می‌آید و همه برنامه‌هایش به هم می‌ریزد. با این متغیرها کسی نمی‌تواند برای آینده و زندگی و اهدافش برنامه‌ریزی کند. حالا این افراد وارد دانشگاه می‎‌شوند و می‌بینند ضوابط آموزشی برای سهمیه‌ها فرق می‌کند. مثلا دانشجوی عادی با دو سال مشروط شدن اخراج می‌شود ولی سهمیه‌ای تا سه سال می‌تواند بماند. این ناعدالتی‌ها به کیفیت آموزش ضربه می‌زند.

از همه مهم‌تر این که وقتی کسی با این سیستم بالا می‌آید و وارد جامعه می‌شود، انتظار دارد در بقیه مراحل زندگی هم از شرایط ویژه برخوردار باشد و متوقع می‌شود و این حس خوبی نیست. این سیستم که فردی بتواند برای رسیدن به یک جایگاه در یک رقابت به اندازه کافی کوشش نکند، خودش را و آینده‌اش را تخریب می‌کند. ما آینده را با کوشش‌هایمان می‌سازیم و هرچه کمتر مایه بگذاریم، در آینده اندوخته و سرمایه کمتری داریم.

بنابراین سهمیه‌ها کمک به این بچه‌ها نیست. خیلی از این افراد اگر بدانند سهمیه ندارند چه بسا تلاش بیشتری بکنند و بتوانند در  همان دانشگاه و همان رشته با تلاش خودشان قبول شوند؛ منتهی وقتی از اول گفتند تو مسیر ویژه و فرصت ویژه و سهمیه داری، معلوم است که تلاش زیادی نمی‌کند .به همین دلیل از نظر من، سهمیه‌ها در درجه اول ظلم به این افراد و نیز ظلم به کسانی است که این فرصت را از آنان گرفتیم و با این کار آینده جامعه را به خطر انداختیم.

در پایان تأکید می‌کنم که کشور باید در کل آموزش عالی و روال‌های آن یک بازنگری اساسی انجام دهد. پذیرش دانشجو، جذب هیأت علمی و آیین‌نامه آموزشی و استخدام نیرو و ... هیچ کدام در اختیار دانشگاه نیست. در عوض نماینده مجلس می‌نشیند و قانون پذیرش کنکور مشخص می‌کند. یعنی ما نمی‌توانیم بفهمیم دانشجوی خوب کیست؟ این ساده‌ترین کاری است که یک استاد می‌تواند انجام بدهد. دانشجو می‌خواهد در آخر از من مدرک بگیرد و استاد قرار است به او درس بدهد. طبیعی است که من بهترین تصممیم را می‌گیرم .این تفکر و ذهنیت باعث شده آموزش عالی آنگونه که  باید در خدمت جامعه نباشد.

این دخالت‌ها باعث می‌شوند که دانشگاه مسیر خودش را نرود.

ما همیشه باید به این پرسش پاسخ بدهیم: چرا دانشگاه‌ها در خدمت جامعه نیستند؟ آیا یکی از دلایلش این نیست که دانشگاه‌ها خودشان نیستند؛ اگر باشند به طور طبیعی در خدمت جامعه خواهند بود.

 

ارسال نظر

آخرین اخبار