جنگ آمپولهای لاغری
تفکر رایج این است که کاهش وزن باید سخت باشد: ورزش، رژیم غذایی و اراده زیاد. گزارشگر گاردین مینویسد، این تلاشها ستودنیاند و استفاده از دارو، برعکس، به چشم میانبُر و حتی «تنبلی» دیده میشود. شاید برای همین خیلیها مصرف دارو را پنهان میکنند.

روزنامه هم میهن در گزارشی نوشت:
«آنقدر وزن کم کردم که شوهرم فکر کرد سرطان گرفتهام.» این عنوان یکی از صدها گزارشی است که در دو سال اخیر درباره داروهای لاغری مثل اوزمپیک، مانجارو، وگووی و... در رسانههای انگلیسیزبان منتشر شده. تب تزریق آمپولهای لاغری چندماه است که به ایران هم رسیده و از 10 تا 50 میلیون تومان فروخته میشوند. سازمان غذا و دارو و پلیس فتای ایران بارها اعلام کردهاند که این داروها مجوز ندارند و درباره عواقب آنها هشدار میدهند.
در هفتههای گذشته اما منابع خارجی هم درباره عواقب روحی و جسمی این داروها هشدار دادهاند؛ داروهایی که مصرفشان با تبلیغات گسترده رسانههای جریان اصلی هر روز بیشتر میشود و مخاطب اصلیشان هم زناناند؛ زنانی که برای داشتن بدنی لاغرتر و «استاندارد»تر، تن به تزریق این داروها میدهند و برای عدهای از آنها مثل «کلر» ـ زن 50 ساله اهل برکشایر بریتانیا که یواشکی از همسرش این آمپولها را تزریق میکند ـ همراه با داغ ننگ است.
همزمان با انتشار ضررهای این داروهای لاغری، هر چندوقت یکبار نتایج پژوهشهایی درباره فواید این داروها منتشر میشود که خیال مصرفکنندگانشان را راحت کند. مثل نتایج یک پژوهش تازه که چندروز پیش منتشر شده و میگوید، داروهای GLP-1 مانند اوزمپیک (Ozempic) و وگووی (Wegovy) نهتنها در مدیریت دیابت و کاهش وزن مؤثرند، بلکه با مجموعهای از فواید دیگر هم مرتبط شدهاند؛ از کاهش خطر زوال عقل گرفته تا کمک به درمان اعتیاد. این پژوهش میگوید، این داروها میتوانند خطر ابتلا به سرطانهای مرتبط با چاقی را بهطور قابلتوجهی کاهش دهند و حتی از جراحی کاهش وزن نیز مؤثرترند.
اما معمولاً رسانههای جریان اصلی، از ضررهای این داروها ـ چه از نظر سلامتی و چه از نظر فرهنگی ـ کمتر حرف میزنند؛ از ضررهایی مانند حالت تهوع مداوم و مشکلات گوارشی که بسیاری از مصرفکنندگان این داروهای لاغری گزارش دادهاند تا بازتولید فرهنگ استانداردهای زیبایی که معمولاً بدن زنها را نشانه میگیرد. در مطالعه گستردهای که سال پیش منتشر شد و بر خطرات جدی اما کمتر موردتوجه درباره این داروها تاکید میکند، نوشته شده که این خطرات عمدتاً به دستگاه گوارش مربوط میشوند و شامل حالت تهوع، استفراغ، درد معده، سوزش سر دل و گاستروپارزی (فلج معده) هستند. فراتر از سیستم گوارشی، افرادی که داروهای GLP-1 مصرف کردهاند، در مقایسه با افرادی که داروهای دیگری برای کنترل قند خون مصرف میکردند، بیشتر در معرض ابتلا به مشکلات استخوانها و مفاصل مانند آرتریت و تاندونیت قرار داشتهاند.
هرچند در همین یکسال اخیر، دیدگاههای فعالان حقوق زنان درباره استفاده از آمپولهای لاغری بهطور گستردهای مورد بحث قرار گرفته اما همه آنها باوجود تمام مبارزات رادیکال برای نگاه مثبت به بدن زنانه، با یکدیگر همنظر نیستند. عدهای از آنها از بعضی دیدگاهها که استانداردهای زیبایی سنتی را بازتولید میکنند، نگرانند و عدهای دیگر بر حق انتخاب فردی در مدیریت سلامت شخصی تاکید میکنند.
آمپولهای یواشکی
«نتایج چشمگیر داروهای لاغری اغلب همراه با داغ ننگاند؛ انگار که اگر کسی فقط به اراده، رژیم و ورزش اکتفا نکند، دارد «تقلب» میکند. آیا به همین خاطر است که بسیاری حتی به نزدیکترین آدمهای زندگیشان هم چیزی نمیگویند؟»
این سوالی است که یکی از گزارشگران روزنامه گاردین بهتازگی در گزارشی از مخاطبانش پرسیده و داستان بعضی از زنانی که این داروهای لاغری را تزریق میکنند، روایت کرده است:
«کلر»، زن ۵۰ سالهای اهل برکشایر هر جمعهشب، صبر میکند تا همسر و پسرش به رختخواب بروند. وقتی مطمئن شد خانه در سکوت فرو رفته، پاورچین پاورچین به سمت گاراژ خانه و یک قوطی فلزی پنهان در گوشهای از این گاراژ میرود. آنجا سرد است، اما او با این سردی مشکلی ندارد. چون همینقدر هوای سرد مورد نیاز داروی اوست. درون آن قوطی، ویال یکی از داروهای GLP-1 برای کاهش وزن نگهداری میشود که باید در دمای حدود ۸ درجه سانتیگراد باقی بماند. کلر چندماه است که این دارو را بدون اطلاع خانوادهاش مصرف میکند: «تابستون سختتر میتونستم این کارو پنهان کنم.»
درحالیکه محبوبیت داروهای کاهش وزن رو به افزایش است، افراد مشهوری که ظواهری بهطرز چشمگیری متفاوت از قبلشان دارند، در فرشقرمزها یا برنامههای تلویزیونی ظاهر میشوند. اما حالا که این داروها ارزانتر و در دسترستر شدهاند، افراد عادی هم کمکم از جلوی چشمها ناپدید میشوند؛ یعنی وزن کم میکنند، اما پنهانی. خیلیها مثل «کلر»، تصمیم گرفتهاند این موضوع را حتی از نزدیکترین اعضای خانواده و دوستانشان هم مخفی نگه دارند.
در شبکههای اجتماعی، پستهایی درباره تجربه تزریق داروهای لاغری منتشر میشوند اما همهچیز در خفا انجام میشود. در گروههای ردیت (Reddit)، کسانی که بهصورت مخفی این دارو را استفاده میکنند، نکاتی را درباره محل مخفیکردن دارو برای خنک نگهداشتن و جلوگیری از کشفشدن آنها به اشتراک میگذارند؛ داخل جعبه ریمل در یخچال آرایشی، داخل سردکن شراب، پشت کشو یا درِ بطری نوشیدنی پروتئینی که میدانند هیچکس دیگر سراغش نمیرود. همچنین دروغهایی را که گفتهاند، به اشتراک میگذارند: از «شروع تمرینات ورزشی جدید» گرفته تا «دلزدگی از دسر». آنها همچنین درباره چالشهایی که از مخفیکردن کاهش وزن از اطرافیانشان پدید آمده، صحبت میکنند. یکی از کاربران تیکتاک اعتراف کرده: «شوهرم فکر کرده بود سرطان دارم.»
چرا این همه مخفیکاری؟
گزارشگر گاردین در ادامه این گزارش پرسیده، چرا مردم دوست دارند مصرف این داروها را پنهان کنند؟ چرا چنین چیزی که ظاهراً کماهمیت است، باید اینقدر محرمانه بماند؟ او با چندنفر از این کاربران مخفیکار بهطور ناشناس گفتوگو کرده تا دلیل انتخاب آنها برای سکوتشان روشن شود.
«کلر» میگوید، چندسال پیش متوجه شد که اضافه وزن، حرکت کردن را برایش سخت کرده. وقتی تصمیم گرفت تزریق GLP-1 را آغاز کند، فقط به چند دوست نزدیکاش گفت، اما به همسرش نه: «نه از واکنشاش میترسیدم، نه چیزی، فقط وقتی پای تصمیمگیریهای شخصی وسط باشه، آدم بسیار درونگراییام و این یکی واقعاً برام عمیق بود.»
او دارو را از داروخانهای آنلاین تهیه کرده بود. در هفتههای اول، همان قوطی در گاراژ کافی بود، اما بعد پنهانکردن دارو سخت شد؛ چون عمده آشپزی خانه را همسرش انجام میداد: «از نیمه نوامبر بهبعد احساس گرسنگی نکردم، پس وقتی او غذای معمول را آماده میکرد، نمیتوانستم مثل قبل بخورم. اولش میگفتم امشب اشتها ندارم و او مقدار غذایم را کمتر کرد.
اما بازهم نصف همون غذای کمحجمتر رو باقی میذاشتم.» درنهایت شوهرش متوجه شد. «گفت: نمیفهمم چی کار میکنی، انگار داری خودتو مجبور میکنی کمتر بخوری. دیگه نمیشد انکار کرد.» پس او حقیقت را گفت. «گفتم: خب، حالا که پرسیدی، حدود یکماهونیمه دارم داروی کاهش وزن مصرف میکنم.» همسرش واکنش خوبی داشت و گفته بود: «آها، خب حالا منطقی شد. چرا زودتر نگفتی؟»
«الیزا»، زن ۵۰ ساله دیگری است که گاردین با او مصاحبه کرده؛ او هفت ماه است از این داروها استفاده میکند. سالهای سختی را پشتسر گذاشته، مرگ مادر و برادرش، همچنین دوران پساقاعدگی باعث اضافه وزن بیشترش شده. او فقط به یکی از دوستانش، که خودش هم دارو را مصرف میکند، این موضوع را گفته و هیچکدام از آنها به شوهرانشان چیزی نگفتهاند.
«مویرا»، زن ۵۵ ساله اهل کاتسولدز، از اکتبر سال پیش تزریق این آمپولها را شروع کرده و به هیچکس نگفته. او حالا ۱۰ کیلو وزن کم کرده. خودش میگوید: «الان دیگه نمیتونم حقیقت رو بگم، خیلی دیر شده.»
«کامرون»، مرد ۵۸ سالهای از لندن هم تصمیم گرفت به نزدیکترین دوستان و والدینش چیزی نگوید: «هنوزم نظر پدر و مادرم برام مهمه. میترسم بگن خطرناکه.»
«پائولو»، مردی که در ۳۰ سالگی در حوزه مد کار میکند، از ششماه پیش یکی از این آمپولها رامصرف کرده و تصمیم گرفته از اول همهجا این موضوع را علنی کند: «میخوام خودم زودتر بگم قبل از اینکه کسی حرف بدی بزنه.» اما حتی او هم واکنشهای منفی داشته: «یکی از دوستام دیگه باهام صحبت نکرد چون گفت از اینکه دارو مصرف میکنم ناامید شده.»
تناقض اجتماعی بزرگ
تفکر رایج این است که کاهش وزن باید سخت باشد: ورزش، رژیم غذایی و اراده زیاد. گزارشگر گاردین مینویسد، این تلاشها ستودنیاند و استفاده از دارو، برعکس، به چشم میانبُر و حتی «تنبلی» دیده میشود. شاید برای همین خیلیها مصرف دارو را پنهان میکنند. انگار استفاده از دارو نشانه ضعف است. بعضیها نه از مصرف دارو، بلکه از چاقی خودشان شرم دارند. «الیزا» میگوید: «من از چاقبودن خجالت میکشم، نه از دارو. چون فرهنگ ما طوریه که اگه مثل نائومی کمپبل نباشی، انگار آدم بدی هستی.»
«پائولو» میگوید، جامعه از آدمهای چاق انتظار رنجکشیدن دارد. «باید بری باشگاه، عرق بریزی، گریه کنی تا وزن کم شه. انگار باید مجازات بشی.»
«جولیا مولر»، پژوهشگر دانشگاه کمبریج، میگوید که از این پنهانکاریها ناراحت است، ولی متعجب نیست: «روایت رایج در رسانهها و حتی بعضی پزشکان اینه که این داروها راه آسونیان، یه میانبُر، و این طرز نگاه، انگ پررنگی ایجاد میکنه.»
گزارشگر گاردین در پایان گزارشاش نوشته که باتوجه به حساسیت موضوع وزن، شاید تعجبی نداشته باشد که بسیاری ترجیح میدهند استفاده از داروهایGLP-1 را مخفی نگه دارند. اینکه کسی داروی کاهش وزن مصرف میکند یا نه، ورزش میکند یا نه، بیشتر میخورد یا کمتر، سنگینتر است یا سبکتر، نباید به ما مربوط باشد. این باید یک انتخاب شخصی براساس دلایل شخصی باشد، بینیاز از هرگونه قضاوت از سوی دیگران. اما متأسفانه ما در چنین جهانی زندگی نمیکنیم و همین باعث میشود کسانی که پنهانی تزریق میکنند، در بنبست گرفتار شوند.
عوارضها واقعیاند
اما همه با گزارشگر روزنامه گاردین همنظر نیستند؛ روزنامهنگاران، فمینیستها، پژوهشگران و کاربران فضای مجازی که موضوعات مربوط به لاغری و زیبایی را دنبال میکنند در همین سهسالی که از شروع تزریق این آمپولهای لاغری میگذرد، بارها این موضوع را از جهات مختلف به نقد کشیدهاند.
سیانان در گزارشی به نقل از «زیاد العلی»، نویسنده یک مطالعه و مدیر تحقیقات در سیستم درمانی در سنتلوئیس، هشدار داده که با وجود فواید زیاد، این داروها بدون مشورت و تحلیل شخصی خطر-فایده نباید استفاده شوند: «عوارض جانبی این داروها واقعیاند و نمیشود برای همه یک نسخه کلی پیچید. مردم باید با پزشکشان درباره مزایا و معایب خاص وضعیت خودشان مشورت کنند.»
مطالعهای که در نشریه Nature Medicine منتشر شده، یکی از جامعترین تحقیقات درباره مزایا و خطرات کلی این داروهاست. این داروها نهتنها بر نظام سلامت و بیمه اثر گذاشتهاند، بلکه بر صنایع غذایی و حتی اقتصاد کشور دانمارک (محل شرکت سازنده اوزمپیک و وگووی) یعنی شرکت(Novo Nordisk) هم تأثیر داشتهاند. این داروها همچنین به کاهش نرخ چاقی در آمریکا در سال ۲۰۲۳ نسبت داده شدهاند؛ اولین کاهش طی بیش از یکدهه گذشته.
در این تحقیق، محققان به پروندههای حدود دو میلیون نفر مبتلا به دیابت در سیستم درمانی کهنهسربازان آمریکا (VA) از اکتبر ۲۰۱۷ تا دسامبر ۲۰۲۳ دسترسی داشتند. آنها ۲۱۶ هزار نفر مصرفکننده GLP-1 را با افرادی که داروهای دیگر کنترل قند خون مصرف میکردند، مقایسه کردند. درمجموع دادههای 2/4 میلیون نفر در این تحلیل بررسی شد. طبق این مطالعه، بیشترین افزایش خطرها مربوط به این موارد بود؛ حالت تهوع و استفراغ، سنگ کلیه، رفلاکس معده، اختلالات خواب و التهاب غیرعفونی دستگاه گوارش (باعث تهوع، اسهال، استفراغ و دلپیچه). افزایش خطر سنگ کلیه ممکن است ناشی از کاهش مصرف آب توسط بیماران باشد. العلی میگوید: «وقتی افراد روی GLP-1 هستند، نهتنها کمتر غذا میخورند، بلکه کمتر هم آب مینوشند. این کمآبی مزمن احتمالاً باعث افزایش ریسک سنگ کلیه میشود.»
لاغر شوید، زیبا بمانید
رشد سریع تقاضا برای داروهای لاغری از طریق «داستانهای موفقیت» در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشته میشود، توجه به سلامت عمومی (هم فیزیکی و هم روانی) را جلب کرده است.
وبسایت Pharmaceutical Technology که یک پلتفرم تخصصی در حوزه داروسازی است، در گزارشی نوشته که نگرانیها درباره سوءاستفاده از این داروها ـ که بهطور معمول برای درمان دیابت و چاقی تجویز میشوند ـ منجر به درخواستهایی برای نظارت بیشتر بر محتوای پزشکی و کاهش وزن، همچنین استانداردهای تبلیغاتی سختگیرانهتر در فضای آنلاین شده است. نگرانیها درباره توصیه محتوای مربوط به کاهش وزن که میتواند به افراد جوان آسیب برساند، باعث تغییراتی در سیاستها شده است. اخیراً، یوتیوب الگوریتم خود را برای جلوگیری از پیشنهاد محتوایی که سطوح خاصی از تناسب اندام، ویژگیهای بدنی و وزنهای خاص را برای کودکان ۱۳ تا ۱۷ ساله ایدهآل میکند، تغییر داده است.
با این حال، منتقدان بر این باورند که داروهای GLP-1 RA توسط سلبریتیها و تاثیرگذاران (اینفلوئنسرها) بهویژه چهرههایی همچون ایلان ماسک و اپرا وینفری، «دچار جذابیت بیجا» شدهاند. مخالفان استدلال میکنند که این افراد خطرات استفاده نادرست از داروها را توضیح نمیدهند، که منجر به فرهنگی میشود که داروهای غیرضروری را عادی میکند. این گزارش گفته این مسئله دو نوع خطر ایجاد میکند: اولاً برای سلامت فیزیکی و روانی کسانی که نیازی به این داروها ندارند و ثانیاً (در قالب کمبود دارو) برای کسانی که به این داروها نیاز دارند.
با این حال، رشد این داروها همچنین باعث ایجاد موجی از محتوا در شبکههای اجتماعی شده است که داروهای GLP-1 RA را برای کاهش وزن زیباییشناختی (نه درمانی) توصیه میکنند. در ماه ژوئن، آژانس دارویی اروپا (EMA) در مورد استفاده از داروهای لاغری هشدار داد، چون کمبود این داروها باعث شد تا دسترسی افراد نیازمند به دارو در معرض خطر قرار گیرد.
در این بیانیه نوشته شده است: «استفاده از داروهای آگونیست گیرنده GLP-1 برای کاهش وزن زیبایی در افرادی که چاقی ندارند یا افرادی که اضافهوزن دارند و مشکلات بهداشتی مرتبط با وزن ندارند، بهطور مکرر در رسانهها و شبکههای اجتماعی مطرح شده و این موضوع کمبودهای موجود را بدتر کرده است. تقاضای بالا برای این داروها موجب جذب فعالیتهای جنایی شده و خطر ورود محصولات تقلبی به بازار را افزایش داده است که عواقب جدی برای سلامت عمومی به دنبال دارد.»
فضای آنلاین: جعبه پاندورا
باتوجه به تأثیر فضای آنلاین بر سلامت روانی جوانان، «اولی پارکر»، رئیس امور خارجی در موسسه خیریه YoungMinds که برای جوانان و نوجوانان فعالیت میکند میگوید، تعداد بیسابقهای از جوانان برای کمک به مشکلات روانی خود به این موسسه ارجاع داده میشوند و فضای آنلاین یکی از عوامل اصلی این مسئله است: «این موضوع با نابرابری، فقر، تبعیض، مسکن ناپایدار و آینده نامعلوم تشدید میشود. فشارهای شدید تحصیلی را نیز به این موارد اضافه کنید؛ طبیعی است که بسیاری از جوانان در حال دستوپنجه نرم کردن با مشکلات باشند.»
آنطور که سیانان گزارش داده، رابطه بین شبکههای اجتماعی و تصویر بدنی کاربران بهخوبی مستند شده، اما پیچیده و متنوع است. طبق بعضی تحقیقات، محتوای شبکههای اجتماعی میتواند تصویر بدنی را بهبود بخشد (مانند پستهای مرتبط با جنبش بدن مثبت که نمونهای از این است)، هرچند ممکن است وضعیت موجود را هم تقویت کند.
اما بعضی از فعالان حقوق زنان معتقدند که محبوبیت این داروها میتواند استانداردهای زیبایی سنتی را تقویت کند و فشارهای اجتماعی برای لاغری را افزایش دهد. «جمیلا جمیل»، فعال فمینیست و بنیانگذار کمپین I Weigh، از منتقدان سرسخت تبلیغ محصولات لاغری از سوی سلبریتیهاست. او بارها درباره تأثیر منفی این تبلیغات بر سلامت روانی زنان، بهویژه نوجوانان، هشدار داده است.
این کمپین از سوی جمیل، بازیگر و فعال اجتماعی بریتانیایی، در سال ۲۰۱۸ راهاندازی شد و بهعنوان پاسخی به فرهنگ غالبی که ارزش زنان را براساس وزن یا ظاهرشان میسنجد، شکل گرفت. جمیل با مشاهده تصویری از خانواده کارداشیان که وزن هر یک از اعضاء را نشان میداد، تصمیم گرفت پلتفرمی ایجاد کند که در آن افراد بتوانند ارزشهای واقعی خود را مانند روابط، موفقیتها، تجربیات و ویژگیهای شخصیتی به اشتراک بگذارند و از تمرکز بر ظاهر فیزیکی فاصله بگیرند.
«I Weigh» بهسرعت به یک حرکت جهانی تبدیل شد و هزاران نفر در شبکههای اجتماعی با استفاده از هشتگ #iweigh تجربیات و ارزشهای خود را به اشتراک گذاشتند. این کمپین بهعنوان «موزهای از ارزشمندی» توصیف شده که هدف آن تقویت عزتنفس و پذیرش خود است. جمیلا جمیل همچنین از این پلتفرم برای نقد صریح فرهنگ رژیمهای غذایی مضر و تبلیغات محصولات لاغری توسط سلبریتیها استفاده کرده است.
او بارها چهرههایی مانند کیم کارداشیان را بهدلیل ترویج استانداردهای غیرواقعی زیبایی و محصولات خطرناک کاهش وزن مورد انتقاد قرار داده است. در ادامه، «I Weigh» به یک جامعه آنلاین گستردهتر تبدیل شد که به مسائل مختلفی مانند سلامت روان، عدالت اجتماعی و پذیرش بدن میپردازد. این کمپین همچنین پادکستی بهنام «I Weigh with Jameela Jamil» راهاندازی کرده است که در آن جمیل با مهمانان مختلف درباره موضوعات مرتبط با سلامت روان، تصویر بدن و فعالگرایی گفتوگو میکند.
دفاعهای سطحی
«نمیتوانستم جلوی استفراغ را بگیرم. پهلو و پشتم درد میکرد و حس میکردم بدنم کاملاً در حال از کار افتادن است.» این توصیف یک زن از عوارض تزریق آمپول لاغریای است که آن را خارج از تجویز پزشک تهیه کرده بود. آنطور که در یک گزارش تحقیقی بیبیسی آمده است، تجربه او اتفاقی نادر نیست؛ پزشکان در بریتانیا میگویند، دختران نوجوانی بهخاطر مصرف غیرقانونی این محصولات به اورژانس منتقل شدهاند.
مجله «نیواستیتسمن (New Statesman) یکی از معتبرترین نشریات سیاسی و فرهنگی بریتانیاست که بهصورت هفتگی منتشر میشود و در بین سیاستمداران و روشنفکران چپگرا پرطرفدار است، در گزارشی نوشته که وقتی داروی اوزمپیک (Ozempic) و داروهای مشابه آن حدود دو سال پیش برای اولینبار وارد آگاهی عمومی شدند و بهعنوان راز آشکار افراد ثروتمند و مشهور شناخته شدند، استفاده گسترده و غیرپزشکی از آنها با شوک و نگرانی همراه بود. از آن زمان تاکنون، تغییر نگرشی رخ داده است که موجب شده استفاده از اوزمپیک بیشتر پذیرفته شود. امروزه، درباره این دارو با لحنی همدلانهتر صحبت میشود.
در شبکههای اجتماعی مانند تیکتاک و اینستاگرام، ویدئوهایی محبوب شدهاند که استدلال میکنند استفاده از این داروها برای کاهش وزن، راهی برای رهایی از استانداردهای زیبایی جامعه است (البته از طریق مطابقت با همان استانداردها). هرگونه انتقاد نسبت به مصرف اوزمپیک بهعنوان حملهای ضدفمینیستی به انتخابهای شخصی زنان تلقی میشود و بعضی این کار را نوعی خودمراقبتی معرفی میکنند.
فرومهای متعددی هم به مبارزه با «شرمسارسازی کاربران اوزمپیک» اختصاص یافتهاند؛ استدلال رایج این است که مردم استفاده از اوزمپیک را راهی آسان میدانند و معتقدند، باید با اراده و تلاش به لاغری رسید. این نگاه بهشدت زنستیزانه است.» یکی از کاربران اوزمپیک در پاسخ به انتقادات گفته است: «زندگیام وقتی خیلی خوشحالتر شد که دیگر هیچ اهمیتی ندادم بقیه مردم اینترنت دربارهام چه فکر میکنند.»
افزایش استفاده از این داروها را میتوان با دادههای آماری نیز تأیید کرد: تعداد زنانی که در ایالاتمتحده در بازه سنی ۱۸ تا ۲۵ سال از داروهای لاغری استفاده میکنند، بین سالهای ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۳ به میزان خیرهکننده ۶۵۹ درصد افزایش یافته است (در مورد مردان جوان همین بازه سنی، این افزایش ۴۸۱ درصد بوده است). این روند منعکسکننده ارزشگذاری فرهنگی آمریکا بر لاغری است، که بخشی از آن ناشی از «قربانیشدن» و سختیهایی است که برای دستیابی به آن متحمل میشویم.
اما دفاعهای زبانی سطحی از داروهای لاغری، خطرات واقعی این دارو را کمرنگ جلوه میدهند. عوارض جانبی رایج بهعنوان مشکلات ناچیز تلقی میشوند، گویی مشکلات گوارشی مداوم یا حالت تهوع شدید چیزی نیستند که زندگی را مختل کنند. درحالیکه بسیاری از کاربران گزارش دادهاند همین «عوارض خفیف» کیفیت زندگیشان را بهکلی نابود کرده است.
درمجموع اگرچه تحولات اجتماعی و گفتمانهای فمینیستی در نحوه برداشت عمومی از داروهای کاهش وزن مانند اوزمپیک تأثیر گذاشتهاند، اما نباید فراموش کرد که این داروها در وهله اول برای درمان بیماریهای متابولیک طراحی شدهاند، نه بهعنوان ابزار مقابله با استانداردهای زیبایی. مصرف غیرپزشکی و گسترده آن، بهویژه در میان جوانان، نیازمند بررسی دقیقتر از منظر اخلاقی، پزشکی و اجتماعی است.
موضوع نگرانکنندهتر، هجوم هزاران نفر است که ادعا میکنند افزایش استفاده از اوزمپیک (Ozempic) بهنوعی خبری خوب برای زنان است. درنتیجه تغییرهای اخیر در نحوه صحبتمان درباره استانداردهای زیبایی -تغییری که بهجای نقد وسواس اجتماعیمان نسبت به لاغری و زیبایی، به سوی نادیدهگرفتن آنها متمایل شده- بهطور عجیبی به جایی رسیدهایم که استدلالهایی شبهفمینیستی ارائه میشود که درواقع همان وضعیت موجود را تقویت میکنند.
این پدیده بخشی قابل پیشبینی از جریان گستردهتر فمینیسم موج سوم است؛ جایی که ساختارهای پدرسالارانهای که به زنان آسیب میزنند مورد انتقاد قرار میگیرند، اما نتیجهگیری نهایی (بهصورت ضمنی یا آشکار) این است که توان یا امکان چندانی برای چالش یا تغییر آنها نداریم؛ رویکردی که اکنون باعث میشود به میزان موفقیت گفتمانهای رادیکال یا مبتنی بر پذیرش بدن در سالهای اخیر شک کنیم.
اینکه بگوییم همه باید فوراً و کاملاً خود را از فشارهای اجتماعی در رابطه با وزن و زیبایی رها کنند، سادهانگارانه است؛ هیچکس نمیتواند بهسادگی از بند شرطیسازی اجتماعی که سالها در آن رشد کرده، بگریزد. اما نمیتوانیم همچنان وانمود کنیم که بهایی برای پافشاری بر وسواس لاغری پرداخت نمیکنیم. جهانی بهتر، مهربانتر و انسانیتر را نمیتوان—even privately— با مرکز قرار دادن این دید محدود از زیبایی به دست آورد.
سایت «کانورزیشن» هم با طرح سوالی درباره این استانداردهای زیبایی نوشته است: «امروزه قوانین تبلیغاتی در بریتانیا برای بازاریابی محصولات لاغری بسیار سختگیرانهاند. سازمان داروها و محصولات سلامت (MHRA) هم اطمینان حاصل میکند که تبلیغات دارویی با مقررات قانونی تطابق داشته باشند. اما با وجود گزارشهایی مبنی بر تبلیغات خلاف قانون در شبکههای اجتماعی و فروش آنلاین «تزریقهای لاغری» بدون بررسی کافی، ممکن است این سوال پیش بیاید که آیا زنان جوان امروز واقعاً امنتر از همتایان قرن نوزدهم و بیستم خود هستند؟»