منتظر غرق شدن فرعون باشیم!
در برخی اسناد تاریخی نام «نارمر» به عنوان اولین فرعون و «سزاریون» به عنوان آخرین فرعون ذکر شده است لیکن در زمان ما و از میان مدعیان پیروی از حضرت موسی(ع) فرعونی سربرآورده که روی فرعون زمان موسای نبی را سفید کرده است!

مهدی فضائلی در یادداشتی در روزنامه جام جم نوشت:
در برخی اسناد تاریخی نام «نارمر» به عنوان اولین فرعون و «سزاریون» به عنوان آخرین فرعون ذکر شده است لیکن در زمان ما و از میان مدعیان پیروی از حضرت موسی(ع) فرعونی سربرآورده که روی فرعون زمان موسای نبی را سفید کرده است!
اگر فرعون زمان حضرت موسی(ع) صرفا نوزادان پسر را به قتل میرساند، فرعون زمان ما نهتنها نوزادان دختر و پسر بلکه مادران و پدرانشان را هم ددمنشانه نه به تیغ که بهگلوله، ترکش، آوار و آتش میسپارد!فرعون زمان ما بهتازگی سخنانی در کنفرانس سندیکای خبری یهودیان (JNS) در قدس غربی ابراز داشته که از آن بوی «انا ربکم الاعلی» استشمام میشود.در لابهلای سطور رجزخوانی اخیر نتانیاهو علاوهبر نکاتی که نیروهای امنیتی با ارزیابی صحت و سقم آنها میتوانند بهرهبرداریهای حرفهای خود را داشته باشند، اعترافات مهمی نیز وجود دارد که نخوت فرعونی او مانع مراقبت و پیشگیری از بیان آنها شده که شاید آنچه بهعنوان غافلگیری موساد از این اظهارات مطرح شد، علاوهبر افشای برخی نکات اطلاعاتی، به این موارد نیز برگردد.
۱. نتانیاهو با اشاره به ترور سیدحسن نصرالله، سیدالشهدای جبهه مقاومت، میگوید: «این مسأله مطرح بود که آیا هدف قرار دادن او میتواند جنگی را شعلهور کند؟ آیا میتواند حزبالله را وارد جنگ کند؟»
این سخنان بهوضوح نشان میدهد رژیم غاصب، بهرغم شاخ و شانه کشیدنهایش، مهمترین نگرانی و هراسش برای اجرای آن ترور، عواقب آن و بهطور مشخص بروز جنگ بوده و آمادگی لازم برای یک جنگ تمامعیار حتی از سوی حزبالله را نداشته است!
در ادامه این اظهارات، ترس از این مسأله بازهم خود را نمایان میکند از جمله اذعان به مخالفت برخی اعضای کابینه و عدم اجماع درباره این عملیات.
۲. نخستوزیر منحوس رژیم صهیونیستی در ادامه میگوید: «وقتی اطلاعات جدیدی دریافت کردم - گزارشی ۸۰ صفحهای درباره نصرالله - آن را با دقت خواندم. به این نتیجه رسیدم که او باید از میان برداشته شود. بهویژه متوجه شدم که نصرالله بیشتر ایران را خط میدهد تا اینکه ایران او را کنترل کند.»
این عبارات نیز صرفنظر از خباثتآمیز بودنش، بر ادعای چندین ساله این رژیم مبنی بر نیابتی بودن حزبالله خط بطلان میکشد و سید مقاومت را شخصیتی مستقل، صاحبنظر و دارای ارادهای قوی معرفی میکند.
۳. سومین نکته قابلتوجه این اظهارات، اشتباه محاسباتی رژیم صهیونیستی در ارزیابی نتیجه ترور سیدحسن نصرالله است؛ آنجا که میگوید: «او (سیدحسن نصرالله) محور محور بود و حذف او به معنای شکستن کل محور میشد».
در سنگین بودن ضربه شهادت سید مقاومت تردیدی نیست و داغش تا همیشه بردل مجاهدان و دلبستگان جبهه مقاومت خواهد ماند اما تداوم عملیاتها توسط حزبالله لبنان، حماس، جهاد اسلامی و انصارالله یمن که بعضا همچنان نیز ادامه دارد، بهوضوح ثابت کرد رژیمصهیونیستی هنوز شناخت درستی از مقاومت ندارد و آن را وابسته به افراد میداند. سیدحسن نصرالله شهید شد ولی شهادتش نهتنها محور مقاومت را نشکست، بلکه ایمان به این راه و انگیزه تداوم آن را بیش از پیش کرد. جبهه مقاومت، علاوهبر انگیزههای پرقدرت گذشته برای مبارزه با رژیم صهیونیستی، امروز انگیزه انتقام فرماندهان حماسهساز مقاومت بهویژه مجاهد کبیر سیدحسن نصرالله را نیز پیدا کرده است.