به روز شده در
کد خبر: ۱۱۹۴۸

بازی پلیس خوب و پلیس بد زیر آفتاب

در هفته‌های اخیر، موضوع مذاکره میان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا بار دیگر به یکی از محورهای اصلی تحولات دیپلماتیک ایران و جهان بدل شده است. در این میان، یکی از پرسش‌های مهم و تعیین‌کننده، نحوه مواجهه اسرائیل -به‌ویژه شخص بنیامین نتانیاهو‌- با این تحولات و میزان هماهنگی او با دولت دونالد ترامپ است.

بازی پلیس خوب و پلیس بد زیر آفتاب
شرق

روزنامه شرق در گزارشی نوشت:

در هفته‌های اخیر، موضوع مذاکره میان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا بار دیگر به یکی از محورهای اصلی تحولات دیپلماتیک ایران و جهان بدل شده است. در این میان، یکی از پرسش‌های مهم و تعیین‌کننده، نحوه مواجهه اسرائیل -به‌ویژه شخص بنیامین نتانیاهو‌- با این تحولات و میزان هماهنگی او با دولت دونالد ترامپ است.

اسرائیل که همواره مخالف سرسخت هرگونه نزدیکی میان تهران و واشنگتن بوده، اکنون در موقعیتی حساس قرار گرفته است؛ به‌ویژه آنکه نشانه‌هایی از بروز اختلاف میان مواضع ترامپ و نتانیاهو بر سر مذاکره با ایران مشاهده شده است. موضوعی که مقامات و رسانه‌های ایران به آن پرداخته‌اند؛ از عباس عراقچی تا محمدباقر قالیباف و کیهان. در اینجا در پی آن هستیم تا با بررسی دقیق شواهد موجود، به این پرسش‌ها پاسخ دهیم‌ که آیا واقعا میان ترامپ و نتانیاهو در قبال مذاکره با ایران اختلاف وجود دارد؟ اگر چنین اختلافی دیده می‌شود، آیا واقعی است یا بخشی از یک تقسیم کار حساب‌شده میان دو متحد قدیمی؟

نشانه‌های بروز  اختلاف

 

۱. لحظه اعلام آمادگی ترامپ برای مذاکره در حضور نتانیاهو اولین نشانه‌های این اختلاف در جلسه مشترک نتانیاهو و ترامپ در اتاق بیضی کاخ سفید دیده شد. این دیدار از سوی رسانه‌ها به شکل مستقیم منتشر شد و رفتار نتانیاهو در این دیدار مرکز توجه رسانه‌ها قرار گرفت. رسانه‌های بین‌المللی از ‌جمله نیویورک‌تایمز، گاردین و واشنگتن‌پست، در گزارش‌های خود به حالتی از «شگفتی و ناخرسندی» در چهره نتانیاهو اشاره کردند. اگرچه بعدها مقامات اسرائیلی ادعا کردند که پیشاپیش از محتوای کلی سخنان ترامپ اطلاع داشته‌اند، اما هم منابع دیپلماتیک و هم تحلیلگران برجسته تأکید کردند که میزان صراحت و نحوه بیان ترامپ فراتر از انتظا‌ر اسرائیلی‌ها بود. نتانیاهو‌ که از معماران اصلی سیاست فشار حداکثری علیه ایران محسوب می‌شود، انتظار نداشت ‌در چنین سطحی، آمادگی برای گفت‌وگو از سوی کاخ سفید اعلام شود؛ آن‌هم با حالتی که ترامپ برای این گفت‌وگوها هیچ پیش‌شرطی‌ ارائه نکرد. این واقعه نخستین نشانه از نوعی شکاف در تاکتیک‌های دو طرف بود.

۲. توییت صریح سید‌عباس عراقچی

روز دوشنبه، هشتم اردیبهشت ۱۴۰۴، سید‌عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران، در توییتی به زبان انگلیسی نوشت: «واضح است که اسرائیل در تلاش است سیاست ایرانِ آمریکا را به کاخ سفید دیکته کند. واکنش هیستریک نتانیاهو به هرگونه حرکت به سوی دیپلماسی با ایران، نشان‌دهنده ترس آنها از ازدست‌دادن کنترل بر دستور کار است».

این توییت‌ در‌واقع می‌تواند بازتاب تحلیل نهادهای تصمیم‌ساز ایرانی درباره تحولات جاری باشد. عراقچی در این بیان صریح خود نشان می‌دهد که در نگاه دیپلمات‌های ایرانی، اسرائیل و شخص نتانیاهو در تلاش‌اند هرگونه روند دیپلماتیک میان تهران و واشنگتن را متوقف یا منحرف کنند. این ارزیابی، خود نشان‌دهنده وجود نوعی شکاف در مناسبات تاکتیکی میان اسرائیل و ایالات متحده است.

۳. تیتر و تحلیل روزنامه کیهان

روز سه‌شنبه نهم اردیبهشت ۱۴۰۴، روزنامه کیهان در گزارش تیتر اول خود نوشت: «ترامپ به دنبال مذاکره ـ نتانیاهو به دنبال پارس‌کردن!». در متن این گزارش، کیهان بر این نکته تأکید می‌کند که هرچند در ظاهر‌ ترامپ خواهان گفت‌وگو با ایران است و نتانیاهو به‌شدت با آن مخالفت می‌کند، اما این وضعیت الزاما به معنای وجود اختلاف واقعی نیست. به تعبیر این روزنامه، ترامپ و نتانیاهو با تقسیم نقش‌های متفاوت، به دنبال تحکیم فشار بر ایران هستند؛ ترامپ چهره مذاکره‌کننده را به نمایش می‌گذارد تا امتیاز بگیرد، در‌حالی‌که نتانیاهو با شدت و حدت، فضای تهدید و خصومت را حفظ می‌کند تا ایران از موضع ضعف وارد گفت‌وگو شود. آخرین نشانه از این‌دست در اظهارات محمد‌باقر قالیباف در صبح روز سه‌شنبه 9 اردیبهشت‌ دیده شد. قالیباف در این میان در‌واقع در سمت کیهان قرار گرفته است. با‌این‌حال، سخن قالیباف هم نشان می‌دهد که از نگاه او ‌فاصله‌ای میان این دو دیده می‌شود، اما تأکید دارد که این فاصله واقعی نیست. وقتی قالیباف می‌گوید «فریب بازی پلیس خوب و پلیس بد را نمی‌خوریم»، به این معناست که اصل دوگانگی در میان رفتار ترامپ و اسرائیل را تأیید می‌کند.

اختلاف واقعی یا تقسیم کار؟

سناریوی اول: اختلاف واقعی

بر‌اساس برخی شواهد و تحلیل‌ها، می‌توان فرض کرد که اختلاف میان ترامپ و نتانیاهو واقعی است. در این چارچوب، نکات زیر درخور توجه است:

• نگرانی اسرائیل از کاهش فشار: اسرائیل بر این باور است که هرگونه مذاکره مستقیم، حتی بدون نتیجه فوری، ممکن است فشار سیاسی، اقتصادی و بین‌المللی بر ایران را کاهش دهد و در درازمدت به تغییر موازنه قوا در منطقه منجر شود. از این منظر، صرف آغاز مذاکرات یک شکست برای راهبرد اسرائیل تلقی می‌شود.

• اختلاف در محاسبه هزینه‌ها: ترامپ ممکن است برای دستیابی به توافقی نمادین با ایران، انگیزه‌هایی داشته باشد که در محاسبات اسرائیل جای نمی‌گیرد. این اختلاف در اهداف کوتاه‌مدت‌ می‌تواند به بروز شکاف‌های تاکتیکی دامن بزند.

• نشانه‌های آشکار عصبانیت نتانیاهو: واکنش‌های تند، مواضع رسمی اسرائیل و تلاش‌های رسانه‌ای و بعضا عملی برای تخریب هرگونه فضای دیپلماتیک میان ایران و آمریکا، همگی نشانه‌هایی از یک نارضایتی واقعی است.

سناریوی دوم: تقسیم کار آگاهانه

در برابر این تحلیل، فرضیه دیگری نیز وجود دارد که اتفاقا نزد برخی تحلیلگران منطقه‌ای محبوب‌تر است؛ ترامپ و نتانیاهو‌ با آگاهی کامل، تقسیم نقش کرده‌اند تا فشار مضاعفی بر ایران وارد کنند. در این چارچوب:

• سابقه رفتار مشابه: پیش‌تر در موضوعات دیگر (مانند انتقال سفارت آمریکا به بیت‌المقدس یا تصویب تحریم‌های جدید)، چنین تقسیم کارهایی میان آمریکا و اسرائیل دیده شده است.

• بازی چماق و هویج: ترامپ با نمایش چهره‌ای نرم‌تر و آماده مذاکره، نقش «هویج» را ایفا می‌کند، در‌حالی‌که نتانیاهو‌ با تهدید مستمر به حمله و فشار، نقش «چماق» را بر عهده دارد.

• هدف حفظ فشار بدون تحمیل هزینه به آمریکا: این تاکتیک به ترامپ اجازه می‌دهد بدون وارد‌شدن به یک درگیری نظامی پرهزینه، ایران را پای میز مذاکره بکشاند، در‌حالی‌که اسرائیل هزینه تهدید و فشار را بر دوش می‌کشد.

جمع‌بندی نهایی

با جمع‌بندی شواهد موجود می‌توان گفت:

• نشانه‌های شایان توجهی از وجود اختلاف میان ترامپ و نتانیاهو در قبال نحوه برخورد با ایران وجود دارد. این نشانه‌ها در رفتار علنی، اظهارات مقامات ایرانی و تحلیل رسانه‌های داخلی ایران مشهود است.

• با‌این‌حال، ماهیت این اختلاف را باید محدود به تاکتیک‌ها دانست، نه به اهداف استراتژیک. هر دو طرف‌ همچنان خواهان محدودسازی قدرت ایران در منطقه و جلوگیری از تقویت جایگاه تهران هستند.

• بر همین اساس، می‌توان فرض کرد که حتی اگر اختلافاتی در روش دیده شود، این اختلافات‌ در مقطع کنونی است‌. از آنجا که اختلافات می‌تواند تاکتیکی باشد، ممکن است به‌راحتی هم از میان برداشته شود.

واقعیت این است که ترامپ به‌خوبی می‌داند که برای تأثیرگذاری در خاورمیانه، نیاز به لابی صهیونیستی دارد، اما در عین حال نمی‌خواهد هر روز دستورالعمل‌هایی را که نتانیاهو برایش تعیین می‌کند، اجرا کند. او نمی‌خواهد به یک «عروسک خیمه‌شب‌بازی» برای نتانیاهو تبدیل شود. در مقابل اسرائیل همیشه خواسته‌ بازیگران آمریکایی در منطقه طبق نقشه او عمل کنند و دستور کار فعالیت‌های واشنگتن در خاورمیانه را اسرائیل تعیین کند. آنچه تهران باید فارغ از عملیات روانی در رسانه‌ها در حقیقت دریابد، این است که آیا ترامپ قادر است از تله نتانیاهو فرار کند؟ یا آنکه اسرائیل با توسل به منابع و امکاناتش، همان‌طورکه دولت‌های قبلی آمریکا را وادار به همراهی با خود کرد، این بار نیز موفق خواهد شد؟

 

برچسب ها

ارسال نظر

آخرین اخبار