بیم و امید مذاکرات در دایره اقتصاد
درحالیکه توجه افکار عمومی معطوف به بحرانهای بیپایان منطقهای و رقابتهای ژئوپلیتیک قدرتهای جهانی است، دور جدیدی از مذاکرات میان ایران و آمریکا با گام نخست در عمان آغاز و جریان دارد؛ مذاکراتی که شاید هنوز به توافقی رسمی منجر نشده باشد، اما بازتاب و اثرات احتمالی آن، چه به نتیجه برسد و چه در میانه راه متوقف شود، بازیگران متعددی را در منطقه و فراتر از آن، تحت تأثیر قرار خواهد داد.

روزنامه آرمان ملی در گزارشی نوشت:
کارشناسان در فضایی مملو از ابهام و گمانهزنی، برندگان و بازندگان، تحلیلهای مختلفی را در این زمینه ارائه داده آن و گمانهزنیهای مختلفی را ارائه کردهاند و از بازیگرانی که برخی از آنها مشتاقانه چشمانتظار گشایش اقتصادیاند و برخی دیگر نگران برهم خوردن توازن منطقهای هستند خبر دادهاند.
بازگشت محتاطانه
به گزارش «آرمان ملی»، علی حریتپرور کارشناس اقتصادی در این باره گفت: ایران بدون تردید یکی از اصلیترین برندگان بالقوه توافق احتمالی با آمریکاست. دههای که با تحریمهای فزاینده، انزوای اقتصادی و کاهش صادرات نفت همراه بوده، اقتصاد ایران را بهشدت فرسوده و شکننده کرده است. دستیابی به توافق، حتی در قالبی محدود و موقت، میتواند دریچهای به سوی کاهش فشارهای اقتصادی و افزایش منابع درآمدی کشور بگشاید. صدور نفت، آزادسازی بخشی از داراییهای بلوکهشده و کاهش محدودیتهای بانکی از جمله آثار فوری چنین توافقی خواهد بود. علاوه بر این در سطح داخلی، دولت میتواند با اتکا به این گشایش، بخشی از فشار تورمی را کاهش دهد و نفس تازهای به بازار ارز تزریق کند، اما از سوی دیگر، برخی از صاحبنظران بر این باور هستند که؛ چنین توافقی الزاماً به معنای پایان چالشهای ساختاری اقتصاد ایران نیست. تداوم فساد، ناکارآمدی، و نبود شفافیت اقتصادی میتواند حتی بهترین فرصتهای پساتوافق را نیز به هدر دهد. به باور برخی از کارشناسان؛ برای آمریکا، توافق با ایران در عمان بیش از آنکه حاصل یک پیروزی دیپلماتیک باشد، تلاشی برای مدیریت تنش در خاورمیانه با حداقل هزینه است؛ دولت فعلی آمریکا با در نظر گرفتن انتخابات پیشرو، بهشدت نیازمند آن است که مانع از درگیری جدیدی در منطقه شود و در عین حال، کنترل پرونده هستهای ایران را از دست ندهد.
او اضافه کرد: توافق با ایران، بهویژه اگر بهصورت گامبهگام و با نظارتهای محدود باشد، میتواند برای دولت واشنگتن، دستاوردی دوگانه به همراه داشته باشد، از یکسو، کاهش قیمت جهانی نفت در سایه بازگشت بخشی از نفت ایران به بازار و از سوی دیگر، آرامسازی متحدان منطقهای که نگران رشد نفوذ تهراناند. با این حال، واشنگتن باید هزینههای حیثیتی چنین توافقی را نیز مدیریت کند. بعلاوه برخی مخالفان داخلی و متحدانی چون اسرائیل، میتوانند این توافق را نشانهای از ضعف تلقی کنند، همچنین اروپا، در سایه بحران انرژی ناشی از جنگ اوکراین، از جمله بازیگرانی است که بهشدت به توافق ایران و آمریکا چشم دوخته است. واردات نفت و گاز از ایران میتواند بخشی از شکاف انرژی ایجادشده توسط قطع منابع روسیه را پر کند. شرکتهای بزرگ اروپایی نیز که در دوران برجام سودهای قابلتوجهی از بازار ایران بردند، اکنون با امید بازگشت، نیمنگاهی به تحولات عمان دارند. اما در میان ذوقزدگی اقتصادی، اروپا با یک چالش استراتژیک نیز مواجه است، این قاره نمیخواهد در میانه رقابتهای آمریکا و چین، یا تنشهای خاورمیانه، نقشی صرفاً تماشاگرانه داشته باشد. توافق احتمالی در عمان، فرصتی است تا اروپا نقشآفرینی مؤثرتری در معادلات منطقهای پیدا کند، اما مشروط به آنکه صدای واحدی از درون اتحادیه شنیده شود؛ موضوعی که با توجه به شکافهای داخلی اروپا، چندان هم ساده نیست.
سیاست بدون هیاهو
حریتپرور ادامه داد: چین، به سبک همیشگی خود، بدون هیاهو و بیسروصدا، یکی از برندگان بالقوه توافق ایران و آمریکاست. پکن که در سالهای اخیر شریک اصلی تجاری ایران بوده، از تحریمهای غرب نه تنها آسیب ندیده، بلکه مسیر تازهای برای تحکیم روابط اقتصادی و انرژی با تهران یافته است. توافق در عمان، اگر به کاهش تحریمها منجر شود، بهصورت طبیعی دسترسی چین به منابع انرژی ایران را تسهیل میکند. از سوی دیگر، چین میتواند بهعنوان یک بازیگر میانجی و قابلاعتماد برای ایران، نقش فزایندهای در آینده مذاکرات منطقهای ایفا کند؛ نقشی که میتواند بر نفوذ سنتی آمریکا در خاورمیانه سایه بیفکند. در نهایت، برای پکن، هر گشایشی در روابط تهران و واشنگتن، فرصتی است برای افزایش سرمایهگذاری، صادرات کالا، و تقویت ابتکار «کمربند و جاده» در قلب خاورمیانه.
نگرانی احتمالی روسیه
او اضافه کرد: در ظاهر، روسیه یکی از متحدان راهبردی ایران است و بهنظر میرسد که باید از هرگونه کاهش فشار بر تهران استقبال کند، اما واقعیت پیچیدهتر از این است. مسکو بهویژه در شرایطی که خود تحت تحریمهای سنگین غرب قرار دارد، نمیخواهد رقیبی تازه در بازار نفت و گاز پیدا کند، چراکه بازگشت نفت ایران به بازار، میتواند فشار مضاعفی بر قیمتها وارد کند و سهم روسیه را در بازارهای جهانی کاهش دهد. از سوی دیگر، ایران در سالهای اخیر با تکیه بر روسیه، بخشی از نیازهای دفاعی و امنیتی خود را تأمین کرده است. توافق تهران و واشنگتن، ولو محدود، ممکن است زمینهساز بازتعریف روابط ایران با سایر قدرتها شود و اتکای تهران به مسکو را کاهش دهد. بنابراین، در حالیکه روسیه در ظاهر ازکاهش تنش در منطقه استقبال میکند، در باطن نگران از دست دادن یک شریک است.
ترس اسرائیل از باخت
این کارشناس همچنین معتقد است: اسرائیل احتمالاً از جمله صریحترین مخالفان هرگونه توافق میان ایران و آمریکاست. این رژیم، از دیرباز برنامه هستهای ایران را تهدیدی برای امنیت ملی خود تلقی کرده و نسبت به هرگونه انعطاف در برابر تهران موضعگیری تند داشته است. تلآویو نگران آن است که توافق، چه بهصورت موقت و چه بلندمدت، باعث تقویت مالی ایران و در نتیجه افزایش حمایت تهران از گروههای مقاومت در منطقه شود. از منظر امنیتی، اسرائیل توافق را فرصتی برای نفس کشیدن ایران میداند؛ فرصتی که میتواند با کاهش فشارها، بازسازی قدرت منطقهای تهران را تسهیل کند. از همین رو، این رژیم تلاش میکند با فشار بر دولت آمریکا، مانع از رسیدن به توافقی شود که بهزعم تلآویو، تنها «خرید زمان» برای ایران است.
بیم و امید همسایگان
او توضیح داد: برای بازیگران خلیجفارس، بهویژه عربستان و امارات، توافق ایران و آمریکا دو وجه کاملاً متضاد دارد. از یکسو، کاهش تنش میان تهران و واشنگتن میتواند فضای امنیتی منطقه را آرامتر کرده و راه را برای توسعه تجارت و جذب سرمایه باز کند، از سوی دیگر، آنها نگران افزایش نفوذ ایران در شرایط پساتوافق هستند؛ نفوذی که میتواند توازن قدرت منطقهای را به زیان آنها تغییر دهد. با این حال، در ماههای اخیر شاهد تحرکاتی در جهت تنشزدایی میان تهران و ریاض بودهایم که احتمالاً تحت تأثیر سیگنالهای همین مذاکرات غیرمستقیم شکل گرفته است. در صورت حصول توافق، عربستان و امارات احتمالاً کوشش خواهند کرد روابط خود با ایران را مدیریتشده و راهبردی نگه دارند؛ بدون خوشبینی زیاد، اما با واقعگرایی بیشتر همراه است. همچنین ترکیه اگرچه مستقیماً درگیر تنشهای مربوط به برنامه هستهای ایران نیست، اما بهعنوان یک بازیگر منطقهای، با دقت تحولات جاری در عمان را دنبال میکند. هرگونه توافق میان ایران و آمریکا میتواند به کاهش فشار اقتصادی در مرزهای شرقی ترکیه بینجامد و امکان توسعه تجارت میان دو کشور را فراهم سازد. همزمان، آنکارا نگران آن است که کاهش فشار بر تهران، باعث افزایش تحرکات ایران در منطقه شود و منافع ژئوپلیتیک ترکیه را تحت تأثیر قرار دهد؛ بهویژه در سوریه، عراق و قفقاز. با این وجود، ترکیه به سنت عملگرایانه خود وفادار خواهد ماند و احتمالاً در پی آن است که از هر توافقی، سهمی اقتصادی یا دیپلماتیک برای خود به دست آورد.
بازتوزیع قدرت
حریتپرور افزود: توافق احتمالی ایران و آمریکا در عمان، چه کامل باشد و چه جزئی، فراتر از یک معامله هستهای، نوعی بازتوزیع قدرت و نفوذ در منطقه خواهد بود. بازیگران مختلف، با چشماندازها و منافع متفاوت، هر یک تلاش میکنند جای خود را در معادله جدید پیدا کنند. اما آنچه مسلم است، اینکه هیچ توافقی بدون هزینه نیست؛ برخی خواهند باخت، برخی خواهند برد، و برخی شاید تنها ناظر باقی بمانند و در نهایت، سرنوشت این توافق نه فقط در متن آن، بلکه در نحوه اجرای آن و پاسخ بازیگران منطقهای و جهانی رقم خواهد خورد. عمان، شاید تنها میزبان یک مذاکره باشد، اما آنچه روی این میز میگذرد، آینده معادلات قدرت در خاورمیانه را دستخوش تغییر خواهد کرد.