ائتلاف منطقهای جدید برای دور زدن ایران
۲ مسیر ترانزیتی جدید با محوریت ترکیه و عراق در بحبوحه تنشهای اخیر منطقه معرفی شدند. طرحهایی که نشان میدهند برخی از بازیگران منطقهای قصد دارند ایران را بهطور هدفمند از شبکههای اصلی حملونقل کنار بگذارند.

انتشار ۲ نقشه ترانزیتی جدید از سوی خبرگزاری دولتی ترکیه نشاندهنده تلاش هماهنگ برخی کشورهای منطقه برای طراحی مسیرهای جایگزین و حذف ایران از معادلات کلان ترانزیتی بین آسیا، خاورمیانه و اروپا است.
رقابت ژئوپلیتیکی در قلب اوراسیا
پس از پایان جنگ ۱۲ روزه میان ایران و اسرائیل انتشار دو نقشه توسط خبرگزاری رسمی آناتولی ترکیه توجه ناظران منطقهای و بینالمللی را به خود جلب کرد.
این دو مسیر موسوم به «کریدور میانی» و «جاده توسعه» نهتنها تحرکات جدید در حوزه لجستیک و تجارت جهانی را نمایان میکنند، بلکه نشانهای آشکار از تلاش برای کاهش نقش ایران در ترانزیت منطقهای نیز به شمار میروند.
کریدور میانی یا راه ابریشم مدرن
طرح اول به «کریدور میانی» یا همان مسیر ترانزیتی آسیای میانه تا اروپا اشاره دارد که پیشتر نیز اشاراتی از سوی برخی دولتهای منطقه به آن شده بود.
این مسیر که از چین آغاز میشود پس از عبور از قزاقستان، دریای خزر، جمهوری آذربایجان، گرجستان و ترکیه به اروپا متصل میشود. مقصد نهایی این مسیر بندرهای اروپای غربی از جمله وین و پاریس هستند.
بر اساس اطلاعات منتشرشده ظرفیت بالقوه حجم تجارت ریلی از این مسیر در حدود ۷۵ میلیارد دلار برآورد شده است. مدت زمان تحویل کالا بین آسیا و اروپا از طریق این کریدور به حدود ۱۵ روز کاهش خواهد یافت. رقمی که در مقایسه با مسیرهای دریایی سنتی تفاوت معنادار و قابلتوجهی خواهد داشت.
این مسیر بخشی از پروژههای گسترده چین برای توسعه «یک کمربند، یک جاده» محسوب میشود. ترکیه نیز با سرمایهگذاری و لابی گسترده تلاش کرده نقش کلیدی در این زنجیره ایفا کند. باید توجه داشت که اتصال مستقیم به بازارهای اروپایی (بدون عبور از خاک ایران) مزیتی راهبردی برای آنکارا و باکو محسوب میشود.
جاده توسعه و اتصال خلیج فارس به مدیترانه
تصویر دوم منتشرشده از سوی بنگاه خبرپراکنی آناتولی به «پروژه جاده توسعه» پرداخته است. این طرح شامل احداث یک محور جادهای و ریلی از بندر بصره در عراق تا مرز ترکیه و سپس به اروپا است.
این مسیر از شهرهای مهمی مانند نجف، کربلا، بغداد، موصل و در ادامه به مرز ترکیه و شهر مرزی فیشخابور میرسد. در این طرح یک خط آهن و یک جاده اصلی در نظر پیشبینی شده تا کالاها از طریق بصره وارد عراق شوند و سپس با عبور از این مسیر به اروپا صادر شوند.
بر اساس اطلاعات رسمی و اظهارات مقامات، این پروژه قرار است موقعیت عراق را به عنوان «هاب ترانزیتی» تقویت کند و همکاریهای منطقهای را گسترش دهد. گفته شده این مسیر میتواند جایگزینی برای ترانزیت ایران باشد و عراق را به بازیگری فعالتر در تجارت منطقهای تبدیل کند.
باید توجه داشته عراق با وجود اینکه کشوری نسبتا وسیع محسوب میشود اما دسترسی چندانی به آبهای آزاد ندارد. بنابراین پروژه جاده توسعه در صورت اجرایی شدن میتواند نقش تعیینکنندهای برای بغداد ایفا کند.
حذف ایران از معادلات ترانزیتی
نکته کلیدی و مشترک در هر دو طرح حذف ایران از مسیرهای اصلی ترانزیت کالا بین آسیا، خاورمیانه و اروپا است. ایران به دلیل موقعیت جغرافیایی ممتاز خود همواره یکی از کوتاهترین و ارزانترین مسیرها برای انتقال کالا بوده است.
اما تحریمهای بینالمللی، مشکلات زیرساختی و تنشهای منطقهای (از جمله جنگ اخیر بین ایران و اسرائیل) کشور را از مسیرهای اصلی کنار گذاشته است.
حالا به نظر میرسد پس از جنگ ۱۲ روزه نگاه کشورهای منطقه به امنیت ترانزیت از ایران بیش از پیش همراه با تردید شده باشد. در این بین آنکارا، بغداد و حتی تلآویو نیز درصدد بهرهبرداری از این موقعیت ایجاد شده برآمدهاند.
این وضعیت، فرصت را برای رقبا فراهم کرده تا با طراحی کریدورهای جایگزین، ایران را دور زده و از مسیرهای ترانزیتیسنتی در غرب آسیا کنار بگذارند.
انگیزه اردوغان و علیاف چیست؟
آنکارا و باکو در حدود ۱۵سال اخیر همواره تلاش داشتند تا موقعیت ژئوپلیتیکی خود را تقویت کنند. پروژه «زنگزور» و بحث دالان نخجوان تنها بخش کوچکی از تلاشهای این رجب طیب اردوغان و الهام علیاف برای توسعه نفوذ ترانزیتی در قفقاز جنوبی و آسیای میانه است.
ترکیه با سرمایهگذاری در بنادر و شبکه ریلی داخلی (بهویژه در مرسین و استانبول) در پی ایفای نقشی محوری در اتصال شرق به غرب است. این کشور همچنین با استفاده از ظرفیتهای عراق و آذربایجان قصد تضعیف مزیتهای سنتی ایران در حملونقل و تجارت منطقهای را دارد.
پیامدهای اقتصادی و امنیتی برای ایران
حذف ایران از مسیرهای ترانزیتی آسیای میانه و خلیج فارس به اروپا پیامدهای اقتصادی و امنیتی قابلتوجهی بههمراه خواهد داشت. درآمدهای ترانزیتی ایران در دهههای اخیر یکی از منابع مهم درآمدی و ابزار نفوذ سیاسی محسوب میشد.
کنار گذاشته شدن ایران از این کریدورها منجر به کاهش درآمد ارزی، از دست دادن بازارهای ترانزیتی و محدود شدن اهرمهای چانهزنی منطقهای میشود.
این وضعیت همچنین پیام روشنی برای تصمیمگیران ایرانی دارد. نخست و مهمتر از همه آنکه در دنیای ژئوپلیتیک مدرن، امنیت پایدار و روابط متوازن با همسایگان و بازیگران بزرگ اولویت اصلی حفظ جایگاه ژئواکونومیک کشور است. امری که با توجه به شواهد موجود به کلی مورد توجه تصمیمسازان و سیاستگذاران نبوده است.
نمایش خطرناک
انتشار نقشههای جدید از سوی مهمترین و بزرگترین خبرگزاری ترکیهای تنها یک نمایش رسانهای ساده نیست. بلکه این اقدام بازتابی از تحولات عمیق ژئوپلیتیکی و اقتصادی منطقه است که نباید از دید تهران دور بماند.
پرواضح است که ترکیه و آذربایجان با همکاری چین و عراق در تلاش هستند مسیری مستقل از ایران طراحی کرده و به بازیگر اصلی ترانزیت اوراسیا تبدیل شوند.
این دو پروژه در صورت تحقق کامل بهطور مستقیم جایگاه ترانزیتی ایران را تضعیف خواهد کرد و میتواند اقتصاد کشور را در بلندمدت با چالشهای جدی مواجه کند.
در شرایطی که منطقه درگیر بحرانهای امنیتی و درگیریهای جدید است، این طرحها اهمیت استراتژیک ویژهای پیدا کردهاند. شاید بتوان گفت همسایگان شمال غربی ایران قصد دارند بهنوعی نقشه جدید قدرت در خاورمیانه و آسیای مرکزی را با کپی برداری از این دو مسیر ترسیم میکنند.
نباید فراموش کرد که حدود ۶ ماه قبل نیز بحث طرح توسعه خلیج عقبه در اندیشکدههای اسرائیلی و آمریکایی نیز مطرح شده بود. طرحی که متأسفانه مورد استقبال ریاض، ابوظبی و حتی دوحه نیز قرار گرفت.
بنابراین به نظر میرسد که سیاستگذاران ایرانی باید هرچه سریعتر فکری به حال این ماجرا کنند. در غیر این صورت ممکن است شاهد ارائه طرحهای جدیتر و عملیاتیتری خواهیم بود که حتی امکان همکاری اردوغان، علیاف و نتانیاهو را نیز برای دور زدن ایران فراهم خواهد کرد.