EN
به روز شده در
کد خبر: ۷۶۶۶
قاتلان اجیر شده به جنایت هولناک اعتراف کردند

زن بلاگر، فرمان قتل شوهرش را صادر کرد

آشنایی مرد آهنگر با زن بلاگر، برایش دردسرساز شد و او را تبدیل به یک قاتل کرد

زن بلاگر، فرمان قتل شوهرش را صادر کرد

. این مرد که فقط برای تبلیغ کارش به سراغ زن بلاگر رفته بود، وقتی با پیشنهاد پول از سوی این زن مواجه شد، وسوسه به جانش افتاد و تصمیم گرفت نقشه قتل شوهر این زن را اجرا کند. او به همراه کارگرش و دوستش دست به این جنایت زد.

ماجرا به اوایل اسفند سال گذشته بر می گردد، در آن زمان، مردی به اداره پلیس مراجعه کرد و خبر از ناپدید شدن برادرش داد.

 با اعلام این موضوع، تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی پایتخت، تحقیقات و بررسی های خود را در این خصوص آغاز کردند. آنها در ابتدا به سراغ همسر این مرد رفتند، ولی او اظهار بی اطلاعی کرد و گفت: «همسرم با من تماس گرفت و گفت که در راه بازگشت به خانه است، ولی دیگر از او خبری ندارم.»

با وجود این اظهارات، ماموران پلیس در بررسی ها متوجه شدند که این زن با شوهرش اختلافات زیادی داشته است. برای همین به او مظنون شده و دستور بازداشت این زن صادر شد. این زن وقتی در مقابل قاضی جنایی قرار گرفت، موضوع را انکار کرد اما ضد و نقیض گویی هایش باعث شد که بازجویی ها از او ادامه یابد تا اینکه او سرنخی را به دست پلیس داد و گفت که مردی به نام یعقوب شوهرش را گروگان گرفته و دیگر از شوهرش خبری ندارد.

با این حال، این زن همچنان سکوت می کرد و اطلاعات دیگری به پلیس نمی داد. تجسس ها در این خصوص ادامه داشت، تا اینکه در نهایت این زن اعتراف کرد که یعقوب، شوهرش را کشته و جسدش را در رودخانه کن انداخته است.

در ادامه تجسس ها ماموران پلیس توانستند یعقوب و مرد دیگری که همدستش بود را شناسایی و دستگیر کنند. اما آنها قتل را به گردن یکدیگر انداختند.

 یعقوب صبح دیروز در مقابل قاضی سالار صنعتگر - بازپرس شعبه سوم دادسرای جنایی تهران- جزییات قتل را فاش کرد و کلید اسرار قتل را در اختیار کارآگاهان جنایی قرار داد.

Img20210720120515827

او در حالیکه به قتل اعتراف می کرد به قاضی گفت: «همسر مقتول بلاگر بود و وضع مالی خوبی داشت. من هم کارگاه آهنگری داشتم مدتی قبل تصمیم گرفتم  در اینستاگرام کارگاهم را تبلیغ کنم، همین شد که با این زن آشنا شدم.

من دستمزد تبلیغات را به او دادم و او نیز کارم را تبلیغ کرد و تا این زمان ما هیچ ارتباطی به جز کار با هم نداشتیم، تا اینکه این زن در حین صحبت های کاری، با من درد و دل کرد و از شوهرش گفت از اینکه زندگی سختی دارند و شوهرش او را طلاق نمی دهد، او به من پیشنهاد دستمزدی داد تا شوهرش را از میان ببرم. اول قرار بود او را گروگان بگیریم و مجبورش کنیم همسرش را طلاق بدهد، ولی همسرش که وضع مالی خوبی داشت، پیشنهاد پول بیشتری داد و قرار شد شوهرش را به قتل برسانیم.

یعقوب ادامه داد: «من به دوستم گفتم که با مقتول اختلاف حساب دارم و باید او را گروگان بگیریم تا پولم را پس بدهد و بعد از آن به بهانه اینکه مامور هستیم، به سراغ مقتول رفتیم، او را سوار خودرو کرده و در کارگاه من زندانی کردیم ، کارگرم که یک تبعه افغانی است، در آنجا حضور داشت. آنجا بود که ماجرا را به دوستم گفتم و قرار شد آن مرد را به قتل برسانیم. به کارگرم هم پیشنهاد پول دادم و او قبول کردخودش کار را تمام کند. ولی زورش نرسید و من و دوستم وارد ماجرا شدیم. ما سه نفری مقتول را کشتیم و جسدش را در رودخانه کن انداختیم.

با اعتراف این مرد، دستور بازداشت کارگر او نیز صادر شد و تحقیقات در این خصوص ادامه یافت.

 

 

برچسب ها

ارسال نظر

آخرین اخبار