قوانین را خواندهام و میپذیرم
از صندوقهای رای تا نصب اپلیکیشنهای موبایلی؛ ما در حال تکرار یک عادت قدیمی هستیم: تیکزدن بدون دانستن. رای میدهیم بدون شناخت، موافقت میکنیم بدون مطالعه و بعد گلایه میکنیم که چرا اوضاع اینطور است. شاید وقتش رسیده با خودمان صادقتر باشیم.

دموکراسی یعنی مشارکت، انتخاب آگاهانه، شناخت برنامهها، تحلیل سابقهها، بررسی اظهارنظرها و بعد تصمیمگیری اما در عمل ما با چهرههای خندان روی پوسترها چند وعده کلی و یکی دو عکس احساسی تصمیم میگیریم که سرنوشت کشور را به چه کسی بسپاریم. هیچکس نمیپرسد این آدم دقیقا چه سیاست عملی در مدت زمان مشخص برای اشتغال دارد یا چطور میخواهد تورم را کنترل کند؟ آیا این برنامهها قابل اجرا در واقعیت و پیگیری روی نمودار هستند؟ ما فقط تیک میزنیم.
پدیدهای به نام «رای هیجانی» سالهاست در انتخابات دنیا شناخته شده است؛ رایهایی که بر اساس احساسات زودگذر، جو رسانهای یا واکنش به چهرهها داده میشوند نه بر اساس شناخت عمیق برنامهها.
از صندوق رای فاصله بگیریم و بیائیم به موبایلهایمان، همانجایی که شبانهروز در حال «پذیرفتن» هستیم. هر بار که اپلیکیشنی نصب میکنیم، پنجرهای باز میشود: «با قوانین و شرایط استفاده موافقم». ما هم بدون لحظهای مکث با نگاهی بیتفاوت روی مربع ضربه میزنیم تا پس از مشاهده تیک تائید به مرحله بعد برویم. مثل رای دادن به کسی که اسمش را هم درست بلد نیستیم.
ما نسل تیکزن هستیم
ما مردمی هستیم که در انتخابات شرکت میکنیم بدون اینکه دقیقا بدانیم چه کسی را انتخاب میکنیم. همان مردمی هستیم که بدون خواندن حتی یک خط تیک میزنیم که «خواندهام و میپذیرم». تفاوت زیادی نیست، در هر دو حالت خودمان را از حق انتخاب واقعی محروم میکنیم.
در هر دو صحنه ما به چیزی اعتماد میکنیم که نه کاملا میفهمیم و نه زحمت فهمیدن را به خودمان میدهیم.
در یک مطالعه تجربی در سال ۲۰۱۷ پژوهشگران شرایط استفاده فرضی یک اپلیکیشن را طوری نوشتند که کاربر با کلیک روی «پذیرش» عملا فرزند اول خود را به شرکت واگذار میکرد! بیش از ۹۰ درصد کاربران بدون خواندن حتی یک خط موافقت کردند. این فقط یک شوخی تلخ نیست؛ تصویری دقیق از بیتفاوتی ما است.
قیمت نخواندن
ما با یک تیک ساده ممکن است اجازه دهیم اپلیکیشنی اطلاعات مالیمان را بخواند یا پیامهای خصوصیمان را تحلیل کند. درست همانطور که با یک رای نسنجیده ممکن است سالها تاوان اقتصادی، اجتماعی یا فرهنگی بدهیم.
حقیقت تلخ این است، بزرگترین دروغ دنیای مدرن همان جملهی ساده است که همه ما بارها گفتهایم بدون آنکه گفته باشیم: «قوانین را خواندهام و میپذیرم.»