صابر؛ سروِ فرو افتاده و تبرزنهای مترصد
میگویند «درخت که میافتد، تبرزن زیاد میشود» و متأسفانه همین حکایت حالِ این روزهای سروِ افتاده والیبال ایران، صابر کاظمی است.
 
                              این روزها بعضیها نمک روی زخم میپاشند، برخی دیگر از دور دستی بر آتش دارند و برداشتهای شخصیشان را به عنوان واقعیت مطرح میکنند و معدودی هم فرصت را برای تسویهحساب پیدا کردهاند. جامعه والیبال ما همیشه چنین بوده است؛ افرادی که در گوشهای کمین میکنند تا حق یا ناحق فریادی بزنند و دیده شوند.
متأسفانه برخی از اهالی رسانه نیز بلد نیستند خلاف جریان آب شنا کنند؛ ترجیح میدهند سر بیدرد را با دستمال نبندند و فقط زیرآبی بروند.
شامگاه دیشب، هنگام بازگشت تیم نوجوانان به ایران، فرهاد قائمی- مربی تیم و همشهری و دوست نزدیک صابر- گفت: «از مردم میخواهم در این شرایط کنار خانواده صابر باشند.»
او در مورد حواشی دو سال قبل و موضوع کمیته انضباطی صابر توضیح داد: «برخی افراد- که نمیخواهم اسم بیاورم- به صابر مشاوره غلط میدادند. اما با این حال تقوی با صابر جلسه گذاشت و سوءتفاهمها برطرف شد. من خودم شاهد آن جلسه بودم. بعد از آن جلسه رابطه صابر و رئیس فدراسیون در حد برادری شد. اما باز هم عدهای شیطنت کردند و از آب گلآلود ماهی گرفتند.»
قائمی ادامه داد: «تقوی دوست داشت صابر در ایران بماند. میتوانید از مدیرعامل وقت پیکان و پیمان اکبری بپرسید چه اتفاقاتی افتاد. حتی صابر با پیکان قرارداد امضا کرده بود، اما باشگاه اندونزی رضایتنامه نداد. استقلال گنبد هم امسال صابر را میخواست و او علاقه داشت در این تیم بازی کند، اما این درخواست زمانی مطرح شد که صابر با الریان قرارداد بسته بود.»
اما آقای قائمی…
ما شما و بازیکنان نسل طلایی را مثل کف دست میشناسیم. چرا با احتیاط حرف میزنید؟ چرا کسانی را که به صابر مشاوره غلط دادند و از آب گلآلود ماهی گرفتند معرفی نمیکنید؟ این فقط یک پرونده نیست، پای آینده یک جوان و حتی سرنوشت جوانان دیگر در میان است. شجاع باشید. نامها را بگویید تا درس عبرتی شود. شما یک فرد معمولی در والیبال نیستید؛ عضو نسل طلایی هستید. وجیهالمله بمانید.
و اما آخرین خبرهای مربوط به وضعیت صابر:
طبق گفته نزدیکان، پروفسور سمیعی پس از بررسی مدارک و شواهد بالینی اعلام کرده است: «دیگر کاری نمیشود انجام داد.»
واقعاً در دوحه چه گذشته که هیچ مسئولی شفافسازی نمیکند؟ چرا حقیقت پشت پرده پنهان مانده است؟
پایان ماجرا هنوز نوشته نشده؛ اما حقیقت دیر یا زود خود را نشان خواهد داد.
 
       
                               
                               
                               
                               
                                         
                                         
                                        