به روز شده در
کد خبر: ۵۰۵۷

تفاهم ۲ هنرمند گرانِ ایران بر سر «هیچ»!

امروز در تقویم شمسی، روز تولد پرویز تناولی است؛ هنرمندی که سال‌هاست هنرش زینت‌دهنده خیابان‌های کشورمان است و آثارش سوگلی حراجی‌های داخل و خارج.

تفاهم ۲ هنرمند گرانِ ایران بر سر «هیچ»!

 مجسمه‌های پرویز تناولی در این سال‌ها گاه مورد بی‌مهری و حتی سرقت قرار گرفته‌اند اما دغدغه او، خانواده و شاگردانش برای مرمت این آثار و بازگرداندن آنها به میان مردم، خود گویای عشق این هنرمند به کشور و مردمش است

اما شباهت پرویز تناولی با سهراب سپهری در چیست؟

حدود هفت سال قبل، در مراسمی که به مناسبت نودمین سالگرد تولد سهراب سپهری برگزار شد، تناولی خودش این فرضیه را مطرح و سپس آن را اینگونه تشریح کرد: «من و سهراب سپهری هر دو پی هیچ بوده‌ایم. سهراب سال‌ها از هیچستان می‌گفته و من هیچ را ترسیم کرده‌ام!»

بسیاری تناولی را به عنوان «هنرمند هیچ‌ساز» می‌شناسند. مجسمه‌سازی که پیکره می‌سازد اما خبری از سر و دست و پا نیست. انتزاع در کارهایش حرف اول و آخر را می‌زند؛ آن هم در ترکیبی عجیب و البته محبوب از مدرنیسم و فرهنگ سنتی و عرفان ایرانی.

در همان سال ۹۷ و کمی قبل‌تر از اظهارنظرش درباره شباهت فکری با سهراب سپهری، در نشستی به مناسبت نمایشگاهش در ایران گفته بود: «هیچ» من را رها نمی‌کند؛ هر زمان که آن را رها کردم او دوباره به سراغم آمد در نتیجه بیش از ۴۰ سال است که «هیچ» می‌سازم.

63402272

تفاهم ۲ هنرمند گرانِ ایران بر سر «هیچ»!

او در تعریف مجسمه‌های هیچ هم گفته است: مفهوم «هیچ» نزد غربی‌ها به معنای پوچی و ناامیدی است اما برخلاف این معنی، «هیچ» در کارهای من جسمیت و موجودیت دارد و نمی‌تواند بازگوکننده مفهوم پوچی باشد. معنای درونی «هیچ» قابل بیان نیست و این امر ناشی از راز آلودگی و پیچیدگی هنر است.

عکسی از جوانی ۲ هنرمند گران ایران

در یکی از پیج‌های منتسب به پرویز تناولی در فضای مجازی، عکسی را می‌توان یافت از جوانی دو هنرمند. منتشرکننده این تصویر، پرویز تناولی و سهراب سپهری را نشان کرده است.

در ادامه این تصویر را مشاهده می‌کنید:

63402268

63402273

پشت هیچستان کجاست؟

ابوالقاسم اسماعیل‌پور ـ نویسنده و اسطوره‌شناس ـ در پاسخ به این سوال گفته است: « هیچستان سهراب سپهری، یک مکان اسطوره‌ای یا همان آرمان شهر است. این اساطیر، به زبان نماد و سمبل در شعر سپهری مجال حضور می یابند.»

در پایان شعر پشت هیچستان سهراب سپهری را می خوانید:

به سراغ من اگر می‌آیید

پشت هیچستانم

پشت هیچستان رگ‌های هوا پر قاصدهایی است

که خبر می‌آرند از گل وا شده‌ی دورترین نقطه‌ی خاک

پشت هیچستان چتر خواهش باز است

تا نسیم عطشی در بن برگی بدود

زنگ باران به صدا می‌آید

آدم اینجا تنهاست

و در این تنهایی سایه‌ی نارونی تا ابدیت جاریست

به سراغ من اگر می‌آیید

نرم و آهسته بیایید

که مبادا ترک بردارد چینی نازک تنهایی

منبع: ایسنا

ارسال نظر

آخرین اخبار