حذف صفر از پول ملی یا مشاطهگری عروس بیمار؟
علی اصغر سمیعی زفرقندی- کارشناس بازارهای مالی

روز 23 اردیبهشت در رسانههای رسمی کشور مطالبی از قول رئیسکل بانک مرکزی منتشر شده بود. یکی از این موارد، مربوط به کاهش نرخ تورم نسبت به سال گذشته بود. البته هنوز نرخ تورم نقطه به نقطه حدود ۳۶ درصد اعلام میشود، که رقم کوچکی نیست و همچنان بیش از ۳۰ درصد با نرخ تورم در کشورهای حوزه دلار فاصله دارد.
مطلب دیگر درباره انتشار اوراق قرضه ارزی بود؛ بخشی از این اوراق عرضه شده و بخش دیگری نیز در حال انتشار است. البته این اقدام، بهشرط آنکه قیمتها به سمت واقعی و واحد شدن حرکت کند، اقدامی مفید و مبارک خواهد بود.
اما نکتهای که تیتر صفحه اول روزنامه شد، موضوع «حذف چهار صفر از پول ملی تا پایان سال» بود. این موضوع مرا یاد ۷ سال پیش انداخت. زمانی که در دولت آقای روحانی هم این بحث مطرح شده بود. در همان زمان، در مقالهای که در برخی روزنامهها نیز چاپ شد، این نظرات اعلام شده بود.
واقعیت آن است که صرفا با حذف چند صفر از پول ملی، وضعیت اقتصادی کشور تغییر نمیکند. با جمعآوری اسکناسهای قدیمی و جایگزینی آنها با پول جدید، و همچنین با تحمیل هزینههای سنگین ناشی از تغییر سیستمهای حسابداری و نرمافزاری، معجزهای رخ نمیدهد.
تنها در دو حالت میتوان گفت که حذف صفر اقدامی منطقی است:
اول، زمانی که تعداد صفرهای زائد و غیرکاربردی آنقدر زیاد شود که حسابداری را دچار مشکل کرده باشد. مانند آنچه در برزیل اتفاق افتاد، جایی که ۱۲ صفر از پول ملی حذف شد، چون عملاً حسابداری دیگر ممکن نبود. در کشورهایی مانند آرژانتین نیز چنین اتفاقاتی رخ داده است. خوشبختانه، چنین وضعیتی هنوز در اقتصاد ما وجود ندارد. در حال حاضر، حداکثر دو یا سه صفر غیرکاربردی داریم که دستوپاگیر نشدهاند و فرآیندهای حسابداری نیز بدون مشکل در جریاناند. بنابراین، از این منظر ضرورتی برای انجام این جراحی احساس نمیشود.
دوم، زمانیست که عواملی که باعث تضعیف پول ملی شدهاند، بهطور کامل برطرف شده باشند. مثلاً، نرخ تورم به سطح استانداردهای جهانی رسیده باشد، نرخ بهره و نرخ بیکاری کاهش یافته باشند، و ثبات نسبی در شاخصهای کلان اقتصادی ایجاد شده باشد. متأسفانه، این شرایط هنوز در اقتصاد ما فراهم نیست. هماکنون، نرخ بهره و نرخ تورم در ایران با کشورهای دارای پولهای معتبر فاصله معناداری دارد.
بنابراین حتی اگر بخواهیم این اقدام را با هدف تسهیل معاملات یا زیباتر کردن ظاهری پول ملی انجام دهیم، شایستهتر آن است که ابتدا ریشه دلایل تضعیف پول ملی را در این چهلوچند سال شناسایی و برطرف کنیم. پس از آن میتوان به فکر زیباسازی ظاهری پول نیز بود.
حذف صفرها بهتنهایی، تأثیری واقعی بر کاهش تورم نخواهد داشت. اما اگر همزمان با اصلاح نظام پولی و بانکی، و رساندن نرخ تورم و بهره به زیر ۵ درصد و بهبود نرخ بیکاری انجام شود، میتوان از فرصت تعویض اسکناسها و طراحی پولهای جدید برای شفافسازی مالی، مقابله با پولشویی، و تقویت مدیریت اقتصادی بهره برد.
در غیر این صورت حذف صفر در شرایطی که تورم بالای ۳۰ درصد و نرخ بهره غیرمنطقی بر کشور حاکم است، چیزی نیست جز مشاطهگری برای زنی بدسیرت.
ایکاش بهجای برداشتن زیر ابرو به فکر معالجه چشم عروس باشیم و با واقعی و واحد کردن قیمت ارز، اعتماد عمومی به سیستم اقتصادی کشور را بازسازی کنیم. نتیجهی چنین اعتمادی، به جریان افتادن سرمایههای راکد در خانههای مردم خواهد بود؛ سرمایههایی که اگر وارد چرخه تولید و سرمایهگذاری شوند، سود آن به کل اقتصاد و عموم مردم بازخواهد گشت.