هوش مصنوعی؛ انقلاب یا تهدید برای نیروی کار؟
گفته میشود توسعه هوش مصنوعی شغل حدود ۳۷۵ میلیون نفر در جهان را با خطر از بین رفتن مواجه کرده است.

به گزارش سرویس اقتصادی آوش، هوش مصنوعی در حال تغییرات سریع و عمیقی در بازار کار است. طبق گزارش اخیر صندوق بینالمللی پول (IMF) این فناوری میتواند ۳۳ درصد از مشاغل در اقتصادهای پیشرفته، ۲۴ درصد در اقتصادهای نوظهور و ۱۸ درصد در کشورهای کمدرآمد را تحت تأثیر قرار دهد. این آمارها نه تنها نگرانکننده هستند، بلکه نشاندهنده تغییرات اساسی در آینده مشاغل در سراسر جهان هستند.
پیشبینیها نشان میدهند که این تحولات میتوانند منجر به رشد سریع مشاغل در برخی حوزهها و کاهش شدید اشتغال در برخی دیگر شوند. علاوه بر این موسسه مککینزی پیشبینی کرده که تا سال ۲۰۳۰، حدود ۳۷۵ میلیون نفر در سراسر جهان ممکن است شغلهای خود را از دست بدهند یا مجبور به تغییر شغل شوند.
۴۷ درصد از مشاغل در معرض اتوماسیون
خطرات مربوط به از دست دادن مشاغل تنها یک جنبه از تغییرات ناشی از هوش مصنوعی است. طبق تحقیقی از دانشگاه آکسفورد، در آمریکا نزدیک به ۴۷ درصد از مشاغل در معرض خودکارسازی و هوش مصنوعی قرار دارند. بسیاری از مشاغل که تا پیش از این نیازمند کارگر انسانی بودند، حالا بهراحتی توسط رباتها و الگوریتمها انجام میشوند. در نتیجه الگوریتمهای هوشمند اکنون قادرند تحلیلهای مالی، پیشبینیهای بازار و حتی بررسیهای پزشکی را انجام دهند.
حذف ۹۴ درصدی مشاغل حسابداری
برخی مشاغل در صنایع مختلف در معرض خطر بیشتری قرار دارند. در صنعت مالی الگوریتمهای هوش مصنوعی در حال جایگزینی تحلیلگران مالی و مشاوران سرمایهگذاری هستند. طبق آمار مؤسسه بروکینگز، ۹۴ درصد از مشاغل حسابداری میتوانند در آیندهای نزدیک خودکار شوند. در این صنعت نرمافزارهایی وجود دارند که میتوانند تحلیلهای پیچیده مالی را به راحتی انجام دهند.
تهدیدها و فرصتها
در صنعت حملونقل، خودروسازیهای بزرگ در حال توسعه خودروهای خودران هستند. این خودروها نهتنها میتوانند رانندگان تاکسی را جایگزین کنند، بلکه رانندگان کامیون و سایر وسایل نقلیه سنگین را نیز تهدید میکنند. طبق گزارشها تا سال ۲۰۳۰، حدود ۵ میلیون شغل رانندگی تنها در آمریکا میتواند از بین برود.
خدمات مشتری یکی دیگر از حوزههایی است که بهسرعت تحت تاثیر هوش مصنوعی قرار گرفته است. چتباتها و سیستمهای پاسخگوی خودکار اکنون قادر به مدیریت و پاسخگویی به ۷۰ درصد از درخواستهای مشتریان در شرکتهای مختلف هستند. این سیستمها قادرند بهطور دقیق و سریع به سوالات مشتریان پاسخ دهند و درخواستها را دستهبندی کنند؛ این تغییرات باعث میشود که نیاز به استخدام اپراتورهای انسانی کاهش یابد.
اگرچه این فناوریها تهدیدی برای مشاغل سنتی هستند، اما در عین حال فرصتهایی جدید نیز به وجود میآورند. برای مثال، در صنعت فناوری اطلاعات تقاضا برای مهندسان هوش مصنوعی و تحلیلگران داده در حال افزایش است. این فناوریها نیازمند نیروهای متخصصی هستند که قادر به طراحی و پیادهسازی سیستمهای هوش مصنوعی باشند. دادهکاوی و امنیت سایبری نیز حوزههایی هستند که در سالهای اخیر رشد چشمگیری داشتهاند و انتظار میرود که در آینده همچنان به این رشد ادامه دهند.
لزوم پرداخت به مهارتهای جدید
ایجاد فرصتهای شغلی جدید و از بین رفتن مشاغل قدیمی بدون چالش نخواهد بود. بسیاری از کارگران که در مشاغل سنتی مشغول به کار بودهاند، برای انتقال به مشاغل جدید به آموزش و مهارتهای جدید نیاز دارند.
طبق گزارشی از صندوق بینالمللی پول، کمبود مهارتهای دیجیتال یکی از بزرگترین موانع برای افرادی است که قصد دارند خود را با تحولات جدید هماهنگ کنند. در نتیجه دولتها باید سرمایهگذاریهای قابلتوجهی در آموزش و مهارتآموزی انجام دهند. آموزش در زمینههای دیجیتال و هوش مصنوعی باید به یکی از اولویتهای اصلی سیاستگذاران تبدیل شود.
مالیات بر رباتها
برخی کشورها شروع به بررسی ایدههایی مانند مالیات بر رباتها کردهاند. هدف این مالیاتها این است که منابع مالی برای حمایت از کارگرانی که مشاغلشان را از دست میدهند، دوباره ایجاد کنند. این نوع سیاستها میتواند به دولتها کمک کند تا بهجای ایجاد نارضایتی اجتماعی از این تغییرات حمایت کنند. بهعلاوه ایجاد طرحهای حمایتی برای افرادی که در معرض خطر بیکاری قرار دارند، میتواند به تسهیل فرآیند انتقال از مشاغل سنتی به مشاغل جدید کمک کند.
سرنوشت هوش مصنوعی در بازار کار بستگی به نحوه مدیریت آن توسط دولتها، شرکتها و نیروی کار دارد. هوش مصنوعی یک تغییر اجتنابناپذیر است و این تغییر میتواند به افزایش بهرهوری اقتصادی کمک کند، اما اگر بهدرستی مدیریت نشود، میتواند منجر به افزایش نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی شود. اگر دولتها بهدرستی به این چالشها پاسخ دهند، هوش مصنوعی میتواند فرصتی بزرگ برای رشد اقتصادی و پیشرفت باشد. در غیر این صورت میتواند به عاملی برای بیکاری گسترده و نارضایتیهای اجتماعی تبدیل شود.