وقتی پلتفرمها میمیرند
تا سال 2015 اسکایپ بیش از 300 میلیون کاربر فعال ماهانه داشت، اما در کمتر از یک دهه این پلتفرم پیشگام ارتباط تصویری زیر سایه رقبا خاموش شد.

پایان اسکایپ پایان دورهای از اینترنت است که در آن «تماس تصویری رایگان» یک شگفتی بهحساب میآمد. دورهای که تماس با آدمهایی در آن سوی دنیا قلبمان را به تپش میانداخت و برای بسیاری از ما وسیلهای بود برای زنده نگهداشتن فاصلهها. اما جهان تکنولوژی هیچوقت قابل پیشبینی نبوده است. امروز اسکایپ هم مثل خیلی از پیشگامان جهان دیجیتال از کوی رقابت باز ماند و به تاریخ پیوست.
داستان تکراری در دنیای فناوری
اسکایپ تنها قربانی این چرخه نیست. اگر دقیق نگاه کنیم دنیای فناوری پر است از برندهایی که روزی مثل خورشید میدرخشیدند، اما حالا جایشان فقط در خاطرههاست. یاهو مسنجر، مایاسپیس، اورکات، وایبر، Google Talk، MSN Messenger، بلاگفا (در شکل کلاسیکش) و حتی کلابهاوس. هرکدام در دورهای تجربهای نو، پرهیجان و ضروری بودند. اما با ظهور پلتفرمهای هوشمندتر، سریعتر، یا گاهی خوشظاهرتر آرامآرام به حاشیه رفتند.
چیزی که همه اینها را به هم پیوند میدهد، فقط ازکارافتادن کد یا تعطیلی سرور نیست؛ بلکه ناتوانی در همراه شدن با زمان است.
کاربران وفادار نیستند اما حق دارند
کاربر امروز مثل کاربر دههی ۸۰ یا ۹۰ نیست. او صبور نیست، وفادار نیست و از همه مهمتر منتظر نمیماند. میخواهد هرجا که هست با یک کلیک متصل شود. امنیت، سرعت، تجربه کاربری روان، قابلیتهای اشتراکگذاری و یکپارچگی با بقیه ابزارها امروز مهمترین اصل هستند.
اسکایپ با اینکه زمانی پیشرو بود، اما در بسیاری از این حوزهها عقب ماند. رابط کاربری قدیمی، ناهماهنگی در موبایل، کندی در تماسهای گروهی و نبود نوآوری چشمگیر در سالهای اخیر باعث شد کاربران به سمت رقبایی مثل Zoom، Google Meet یا WhatsApp سوق پیدا کنند. حتی مایکروسافت هم اسکایپ را رها کرد و تمام سرمایهگذاریاش را روی Microsoft Teams گذاشت.
آیا پلتفرمها احساس دارند؟
در مواجهه با خاموشی پلتفرمها گاهی حس میکنیم تکهای از خاطراتمان دفن شدهاند. هرکدام از ما لااقل یکبار با یاهو مسنجر چت عاشقانه کردهایم. در اورکات درباره علاقهمان به موسیقی «راکی» نوشتهایم. در اسکایپ اشک ریختهایم، یا لبخند زدهایم. اینها فقط اپلیکیشن نبودند، بلکه زیستگاههایی بودند در جهان مجازی، که در آنها دوست پیدا کردیم، موفق شدیم، شکست خوردیم و بزرگ شدیم. وقتی این پلتفرمها میمیرند، چیزی درون ما هم انگار باید بپذیرد که آن نسخهی قدیمیتر ما هم دیگر زنده نیست.
چه چیزی جایگزین میشود؟
سئوال این نیست که «چه چیزی جایگزین اسکایپ میشود؟» چون از نظر فنی جواب واضح است: Microsoft Teams، Zoom، Google Meet، حتی Discord. اما سؤال عمیقتر این است که «آیا تجربهی احساسی و شخصی ما هم جایگزین میشود؟»
واقعیت این است که پلتفرمها میآیند و میروند، اما چیزی که از آنها در حافظهی ما میماند، بیشتر از جنس حس است تا عملکرد. همانطور که امروز وقتی صدای خاص زنگ یاهو مسنجر یا اسکایپ را میشنویم، یک لحظه برمیگردیم به جایی دور...
تغییر، تنها راه بقاست
اسکایپ رفت، چون تغییر نکرد. چون از رقبایش درس نگرفت. چون صدای کاربر را نشنید. و این درسیست نه فقط برای شرکتها، بلکه برای هرکسی که در دنیای دیجیتال میخواهد بماند. هیچ محبوبیتی همیشگی نیست، هیچ موفقیتی تضمینی ندارد و حتی بزرگترین برندها هم فراموش میشوند.