یک دهه بعد از توافق، از برجام چه بر زمین مانده است؟
برجام را چه دوست داشته باشیم چه نه تاثیرات غیر قابل انکاری بر زندگی اقتصادی سیاسی و اجتماعی ما داشت در ۱۰ سالگی این توافق مهم بینالمللی به بررسی ابعاد آن پرداختهایم.

حالا دیگر تصاویر محو شده است. تنها چیز شفافی که از آن روزها باقی مانده شعلهای گرم در دل شاهدان و تلاشگرانی است که وقتی به عقب نگاه میکنند میگویند «میشد»٬ و البته عکسهای رنگی. تصویری از بالکن هتلی که مذاکره کنندگان برای فرار از شنود احتمالی در آن مینشستند٬ تصویری از قدم زدن در فضای باز، باز هم برای جلوگیری از شنود احتمالی و آن عکسهای سراسر ذوق و شور و امید از خیابانهای تهران و چند شهر دیگر ایران٬ شب آن روزی که اعلام شد «توافق امضا شده است». صدای بوق ماشین مردمی که در خیابان به سوی آینده میرفتند و از پایان یک دهه تحریم که قطعنامهدان جهان را پاره نکرده بود اما خون مردم ایران را در شیشه کرده بود، شاد بودند.
توافق را برجام نامگذاری کردند برنامه جامع اقدام مشترک. یک توافق سیاسی بینالمللی که بین ایران و گروه ۱+۵ (آمریکا، روسیه، چین، فرانسه، بریتانیا و آلمان) به همراه اتحادیه اروپا در شهر وین در تاریخ ۲۳ تیر ۱۳۹۴ نهایی شد. در مذاکرات تقریباً ۲۰ ماهه از مهر ۹۲ تا تیر ۹۴، ابتدا تفاهم لوزان در اردیبهشت ۹۴ شکل گرفت و سپس به عنوان برجام معرفی شد.
برجام حاصل یک تغییر جهت در سیاست داخلی ایران در انتخابات سال ۹۲ بود؛ جایی که حسن روحانی، کاندیدای جریان اصلاحطلب و میانهرو، تعهد کرد کنترل پرونده هستهای ایران را از شورای امنیت ملی، که نهادی عمدتا غیر انتخابی است، خارج میکند و در اختیار وزارت خارجه، که نهادی تحت کنترل دولت انتخابی و با وزارت محمدجواد ظریف، دیپلمات کهنهکار ایرانی است، قرار میدهد. برنامه انتخاباتی و اجرایی اصلی او برای دولت رفع مشکلات ایجاد شده با غرب در جریان دولت محمود احمدینژاد و عادیسازی وضعیت ایران از یک تهدید جهانی به یک کشور همراه با جامعه جهانی بود و این هدف با امضای توافقی که کشور را از زیر تحریمهای فصل هفت منشور سازمان ملل خارج میکرد، محقق شد.
مفاد کلیدی برجام
پیش از این در دولت احمدینژاد، ایران ضمن محدود کردن دسترسی بازرسان آژانس انرژی اتمی به تاسیسات خود غنیسازی ۲۰ درصدی را در دستور کار قرار داده بود. طبق متن توافقنامه برجام، با تائید شورای امنیت سازمان ملل، کلیه قطعنامههای مرتبط با فعالیت هستهای علیه ایران (مثل ۱۶۹۶، ۱۷۳۷، ۱۷۴۷ و…) لغو و تحریمهای اتحادیه اروپا و آمریکا متوقف شد. تحریمهای اقتصادی شامل حوزههایی مانند نفت، پتروشیمی، بیمه، سوئیفت، کشتیرانی، بانک، ترانزیت، طلا، خرید هواپیما و … بودند که طبق مفاد پیوست دوم توافق برداشته شدند و در مقابل ایران تعهد داد ذخایر اورانیوم غنیشده را به میزان 300 کیلوگرم کاهش دهد و سطح غنیسازی را محدود به ۳.۶۷ درصد کند. ایران همچنین متعهد شد تعداد سانتریفیوژها طی حداقل ۱۵ سال به حدود دوسوم از نوع نسل اول کاهش یافته و استفاده از سانتریفیوژهای پیشرفته محدود و تحقیق و توسعه نیز با محدودیتهای همراه شود. آژانس بینالمللی انرژی اتمی بر اساس پروتکل الحاقی، بهصورت منظم و دقیق بر تمامی تأسیسات هستهای نظارت داشت. نتیجه این بازرسیها این بود که در پانزده گزارش آژانس از فعالیتهای هستهای ایران در طول دوران اجرای برجام تاکید شده ایران به تعهدات برجامی خود در مورد عدم انحراف به سمت مقاصد نظامی هستهای پایبند بوده است.
از سوی دیگر توافق برجام به شکل قابل ملاحظهای اوضاع اقتصادی ایران را تغییر داد. طبق دادههای بانک جهانی در سالهای ۹۱ و ۹۲ اقتصاد ایران تحت فشار تحریمها وارد رکود شد. رشد واقعی تولید ناخالص داخلی (GDP) در ۹۲ صفر یا منفی بود، در حالی که در سال ۹۳ با توافق موقت (JPOA) رشد حدود ۳درصد تجربه شد و تورم (CPI) در مسیر کاهش بود، به شکلی که از حدود ۴۵ درصد در پائیز ۹۴ به حدود ۱۲،۱۳درصد در اردیبهشت و خرداد ۹۶ رسید.
پس از لغو تحریمها در زمستان ۹۴، رشد سال مالی ۹۵ به شکل قابل توجهی بالا رفت: (بر اساس گزارش بانک مرکزی ایران) رشد اقتصادی تا پایان ۲۰۱۶ تا ۱۳.۴درصد افزایش یافت و رشد میانگین برای دوره ۹۵-۹۷ حدود ۴.۵–۴.۶درصد پیشبینی شد. در زمستان سال ۹۴ و سه ماه اول سال ۹۵، رشد سالبهسال ۷.۴درصد گزارش شد که عمدتاً از افزایش تولید و صادرات نفت ناشی میشد اما رشد بخش غیرنفتی کمتر از یک درصد بود. تورم در سال ۹۵ برای اولین بار طی بیش از یک دهه یک رقمی شد و به عددی در حدود ۸‑۹درصد کاهش یافت و برای ۲۰۱۷ نیز در همین محدوده پیشبینی شد. تراز حساب جاری نیز به حدود ۳.۹درصد مثبت در ۹۵ ارتقا یافت و کسری بودجه به حدود ۲.۲درصد از GDP رسید.
با وجود اینکه نتایج مثبت اجرای برجام غیرقابل انکار است باید به خاطر داشت بخش عمده رشد اقتصادی پس از برجام ناشی از احیای سریع تولید و صادرات نفت بود؛ اما بخش غیروابسته به نفت به دلیل عدم اجرای همه تعهدات طرف غربی و نگرانی شرکتهای خصوصی، همچنان با رشد ضعیف و بیثباتی روبرو بود.
فصل بعد از توافق، میوهها و ریشهها
امضای برجام مشکلات ساختاری اقتصاد ایران از قبیل ساختار دولتی، ضعف سیستم بانکی، تحریمهای غیرهستهای و فساد گسترده را برطرف نکرد و به دلیل فراهم نشدن زمینههای سرمایهگذاری خارجی در ایران، خروج از برجام را برای کشورهای طرف توافق بسیار کم هزینه و آسان کرد.
با این وجود توافق برجام در سیاست داخلی ایران بیش از اقتصاد آن تاثیرگذار بود. در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۶، توافق برجام نقش کلیدی در تقویت پیروزی حسن روحانی داشت؛ بر اساس نظرسنجیهای دانشگاه مریلند/IranPoll، بسیاری معتقد بودند پیروزی روحانی در سال ۹۶ نشانه تائید سیاست خارجی او و توافق هستهای (JCPOA) است، حتی اگر تأثیر اقتصادیاش ناچیز بوده باشد. حدود دو سوم رأی دهندگان با برجام موافق بودند و بین حامیان روحانی، این موافقت به حدود ۸۰ درصد میرسید. (Policy Public of School UMD ،Iskanews) ضمن اینکه طی رقابتهای انتخاباتی، رشد دوباره حمایت از برجام و سیاست تعاملگرای روحانی افزایش یافت. نرخ مشارکت در انتخابات سال ۹۶ حدود ۷۲٪ بود که نشان از حمایت گسترده افکار عمومی از دولت داشت.(Iskanews) روحانی با نزدیک به ۵۸ درصد آراء به پیروزی رسید که از رایی که در دوره قبل انتخابات ریاست جمهوری به دست آورد هم بیشتر بود.
در پی انتخاب ترامپ به ریاست جمهوری آمریکا در سال ۲۰۱۸ و خروج آمریکا از توافق برجام، وضعیت اقتصادی ایران یک بار دیگر به مرزهای شکننده قبل از توافق برگشت. اقتصاد ایران که در دوران برجام از رکود خارج شده بود پس از اعلام خروج آمریکا از برجام در اوت ۲۰۱۸، طبق دادههای بانک جهانی یک بار دیگر با بحران روبهرو شد. نرخ تورم CPI از حدود ۱۰ درصد در زمستان ۹۶ تا بهار ۹۷ (که به حدود ۹.۷ درصد کاهش یافته بود) به ۲.۲۴ درصد در پائیز ۹۷ رسید که بالاترین نرخ تورم طی ۱۶ سال قبل از آن به حساب میآمد. نسبت کفایت سرمایه نظام بانکی (CAR) کاهش یافت و نسبت وامهای غیرجاری (NPL) افزایش یافت؛ وضعیت مالی بانکها بههم ریخت و در نهایت کمپین فشار حداکثری ترامپ علیه ایران باعث سقوط رشد. GDP شد. درآمد نفتی به شدت کاهش یافت، ذخایر نقدی دولت سقوط کرد و کسری بودجه (مثلًا خروج نسبی از رکود، رشد تا ۴–۵ درصد تشدید شد. هر چند در مقاطعی در سالهای ۹۸ تا ۱۴۰۰ رشد مثبت گزارش شد.
اما این رشد عمدتا ناشی از صادرات نفت چین و قیمت جهانی نفت بود و سایر بخشها همچنان ضعیف بودند. تحلیلهای سازمان ملل و IMF حاکی از افزایش شمار فقرا، کاهش شدید ارزش ریال (از حدود سه هزار و ۳۰۰ تومان به بیش از چهل هزار تومان در سال ۱۴۰۳) تورم رسمی و غیررسمی بالای ۴۰ درصد و گسترش فقر غذایی و کاهش قدرت خرید بودند.
پس از خروج یکجانبه آمریکا از برجام (JCPOA) در اردیبهشت ۹۸، اعمال مجدد تحریمهای آمریکا از زمستان ۹۸، صادرات نفت ایران را به شدت محدود کرد؛ پیش از برجام تولید حدود ۳.۸ میلیون بشکه در روز بود اما پس از آن صادرات تا کمتر از ۰.۵ میلیون بشکه در روز سقوط کرد (Group Crisis). رشد اقتصادی ایران که در طول اجرای برجام مثبت بود (۱۲.۵ درصد در ۹۵ و ۳.۷درصد در ۹۶) از سال ۹۷ سقوط کرد و در ۹۷ حدود ۵.۴- درصد و در ۹۸ حدود ۷.۶- درصد گزارش شد. نرخ تورم که در سالهای برجام به زیر ۱۰ درصد رسیده بود، در ۹۷ به ۲.۳۱ درصدو در ۹۸ به ۴.۴۱ درصد افزایش یافت؛ پیشبینی میشد در ۲۰۲۰ حدود ۷.۳۴ درصد باقی بماند. ذخایر ارزی بانک مرکزی به شدت کاهش یافت؛ از حدود ۷۰ میلیارد دلار در ۹۶ به تنها ۴ افزایش یافت و برخی گزارشها می گویند که بیش از میلیارد دلار در ۹۹ سقوط کرد. بدهی دولت و وابستگی به نفت شدیداً ۲۰۰ میلیارد دلار درآمد نفتی از دست رفته بود.
در نتیجه از بین رفتن برجام جمعیت زیر خط فقر به شدت افزایش یافت: بین ۲۷ تا ۵۰ درصد جمعیت زیر خط فقر قرار گرفتند و بیثباتی معیشتی گسترده شد. تورم بالا، کاهش شدید قدرت خرید، کمبود دارو و کالاهای اساسی را برای اکثر جمعیت ایجاد کرد. اعتراضات مردمی بارها ابعاد جدی به خود گرفت؛ چندین نوبت ناآرامی در اعتراض به افزایش قیمت سوخت یا سیاست اقتصادی ایجاد شد، که با سرکوب شدید همراه بود.
نوبت بازی ایران
ایران در پاسخ به وضعیت جدید و در واکنش به خروج آمریکا از برجام، به سرعت غنی سازی را افزایش داد: تا سال ۱۴۰۰ سطح غنی سازی را به ۶۰درصد رساند. روابط ایران به سوی همکاریهای استراتژیک با روسیه و چین پیش رفت؛ تحولات توافق ۲۵ ساله با چین و نزدیکی به اعضای بریکس در دستور کار قرار گرفت.
در اردیبهشت ۹۸ ایران اعلام کرده بود که از محدودیت های ذخیره اورانیوم غنی شده و آب سنگین خارج خواهد شد. در تیر و مرداد ۹۸ ایران ذخیره اورانیوم غنی شده را به بیش از ۳۰۰ کیلوگرم که سقف مجاز در برجام بود ارتقا داد. در شهریور تاسیسات فردو غنی سازی بیش از 3.67 درصد که حد مجاز تعیین شده برای غنی سازی در برجام بود را رد کرد. در آبان ۹۸ ایران سانترفیوژهای ir 4 و ir6 را راه اندازی کرد. در دی ۹۸ ایران از تمام محدودیت های عملیاتی در زمینه غنی سازی٬ ذخیره اورانیوم و تحقیق و توسعه عبور کرده بود. این اقدامات در چارچوب بندهای ۲۶ و ۳۶ برجام انجام شد. ایران در این مقطع همواره تأکید کرده که این گامها قابل بازگشت هستند و در صورت رفع تحریمها و بهرهمندی از منافع اقتصادی توافق، به تعهدات خود بازخواهد گشت. در دی و بهمن ۹۸، ایران اعلام کرد که دیگر هیچ محدودیتی در زمینه ظرفیت و سطح غنیسازی اورانیوم، ذخایر مواد غنیشده و تحقیق و توسعه هستهای نخواهد داشت. با این حال، ایران همچنان به همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی ادامه داد و اعلام کرد که در صورت رفع تحریمها و بهرهمندی از منافع اقتصادی برجام، آماده بازگشت به تعهدات خود است.
پس از خروج ترامپ از کاخ سفید و انتخاب بایدن به ریاست جمهوری ایران دور دیگری از مذاکرات برای بازگشت آمریکا به توافق قبلی را آغاز کرد. این مذاکرات در زمستان ۹۹ به نتیجه رسید اما در ایران به دلیل نزدیکی به انتخابات ریاست جمهوری ، برخی افراد و گروهها مانع توافق شدند و امضای مجدد توافق به تاخیر افتاد و گزینه های نزدیک به مسیر دولت روحانی در انتخابات بعدی هم شانس تایید صلاحیت پیدا نکردند.
اما سیاست داخلی
خروج آمریکا از برجام و شکست دستیابی به توافق هستهای، تاثیر قابلتوجهی بر انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ گذاشت. انتخابات خرداد ۱۴۰۰ در ایران با مشارکت بسیار پایین حدود ۴۸٫۵درصدبرگزار شد. این اولین انتخابات ریاست جمهوری در ایران بود که کمتر از ۵۰ درصد واجدین شرایط شرکت در انتخابات در آن مشارکت می کردند. از همین میزان هم حدود ۱۳ درصد از آرای ریخته شده به صندوق ها رای باطله بود. اقدامی اعتراضی در پاسخ به رفتار حکومت در محدود کردن گزینه های پیش روی شهروندان در انتخابات ریاست جمهوری آن سال.
ابراهیم رییسی و تیم سیاست خارجی او که پس از انتخابات کار را به دست گرفتند همیشه منتقد برجام بودند و از هیچ اقدامی برای عدم احیای ان نیز کوتاهی نکردند اما هرگز هم نگفتند که خواهان توافقی بهتر از برجام هستند٬ امیرعبدالهیان وزیرخارجه و علی باقری معاون سیاسی او که مسئول مذاکرات شد با اجرای سیاستهای تند قبل از برجام سعی در کسب امتیازات بیشتر داشت اما عملا راه هر توافق با جنگ اوکراین بسته شد . همچنین در دومین تلاش در تابستان 1401 باز هم سیاستهای برخی افراد اجازه نداد تا توافق نهایی شود و با آغاز ناارامی های مبروط به مرگ مهسا امینی ، عملا احیای برجام که حالا هدف دولت رییسی برای رفع تحریمها شده بود با شکست مواجه شد و ایران به مسیر خود در دور شدن از تعهدات برجامی ادامه داد.
به هر حال با انتخابات زودهنگام در سال ۱۴۰۳ و روی کار امدن سمعود پزشکیان به عنوان رییس جمهور و نقش پررنگ جواد ظریف در این اتفاق ، این تصور ایجاد شد که ظریف در کنار عباس عراقچی که حالا وزیرخارجه هم شده باعث می شود تا مذاکرات موثر هسته ای بین ایران و طرف های دیگر توافق برجام از سر گرفته شود. پزشکیان هم مانند روحانی با وعده بهبود رابطه ایران با جهان در انتخابات حاضر شد . هرچند خروج زودهنگام ظریف از دولت چهاردهم این امیدها را کم رنگ کرد اما از اواخر سال ۱۴۰۳ با برگشت ترامپ به کاخ سفید دور تازه ای از گفت و گو ها برای حصول توافقی که می توانست شامل و فراتر از برجام باشد آغاز شد. در اردیبهشت و خرداد ۱۴۰۴ پنج دور مذاکره غیر مستقیم بین ایران و آمریکا بر سر مساله هسته ای ایران در عمان و ایتالیا انجام شد٬ شفافسازی و راستیآزمایی برنامه هستهای ایران، وضعیت ذخایر اورانیوم غنیشده، و آینده غنیسازی اورانیوم و همزمان رفع تحریمهای ایران محور اصلی این گفت و گوها بود. ایران در این مذاکرات خواستار تضمینهای امنیتی در برابر حملات احتمالی به تأسیسات هستهای خود و لغو تحریمهای هسته ای بود، در حالیکه آمریکا تأکید داشت که ایران باید غنیسازی اورانیوم را متوقف کند.
در حالی که مذاکرات هنوز در جریان بود٬ حمله نظامی اسراییل و آمریکا به ایران و احتمالا نابودی تاسیسات هسته ای ایران٬ بخش عمده ای از موضوعات مطرح شده در برجام را بلاموضوع کرد. مجلس ایران در واکنش به این حمله در ۴ تیر ۱۴۰۴، طرحی را تصویب کرد که به موجب آن، همکاری ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی به حالت تعلیق درآمد. در ۱۱ تیر ۱۴۰۴، رئیسجمهور پزشکیان، دستور تعلیق همکاری با آژانس را صادر کرد. در پی این تصمیم، بازرسان آژانس در ۱۳ تیر ۱۴۰۴ ایران را ترک کردند. این اقدام ایران، که بهعنوان «تعلیق همکاری با آژانس» شناخته میشود، بهطور مستقیم بر روند راستیآزمایی برنامه هستهای ایران تأثیر گذاشته و اعتماد جامعه بینالمللی را بهویژه در میان کشورهای اروپایی و آمریکا کاهش داده است.
در پی این تحولات، مذاکرات احیای برجام با چالشهای جدی مواجه شده است. مذاکرات غیرمستقیم میان ایران و آمریکا که اردیبهشت و خرداد ۱۴۰۴ در مسقط آغاز شده بود، پس از حملات اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران متوقف شد. همچنین، مذاکرات ایران با کشورهای اروپایی (E3) نیز به دلیل تشدید تنشها و عدم دستاورد ملموس، به بنبست رسید.
با این حال برجام هنوز به کلی از صحنه خارج نشده است. مکانیزم حل و فصل اختلافات در بندهای 36و 37 برجام که به «اسنپ بک» (Snapback) معروف شده، بهعنوان ابزاری برای بازگرداندن خودکار تحریمهای سازمان ملل متحد در صورت نقض تعهدات از سوی ایران و بازگشت ایران از تعهدات فنی هسته ای اش در صورت بازگشت تحریمها طراحی شده است. این مکانیزم بهویژه در شرایط کنونی که تنشها میان ایران و کشورهای اروپایی افزایش یافته، اهمیت ویژهای یافته است. بر اساس بند ۳۶ برجام، هر یک از طرفهای توافق میتوانند در صورت مشاهده نقض «جدی» تعهدات از سوی ایران، درخواست بازگرداندن فوری تحریمهای سازمان ملل و قطعنامه های شش گانه را ارائه دهند و ایران نیز می تواند در انتها اگر طرفهای مقابل تحریمها را احیا کردند به تعهدات فنی خود پایان دهد. در صورت عدم توافق در شورای امنیت طی ۳۰ روز، این قطعنامه ها بهصورت خودکار بازمیگردند. این مکانیزم بهمنظور حفظ اعتبار توافق و جلوگیری از نقض یکجانبه آن توسط همه طرفها طراحی شده است.
پس از تعلیق همکاری ایران با آژانس انرژی اتمی، بریتانیا، فرانسه و آلمان (E3) تهدید کردند که در صورت عدم بازگشت ایران به تعهدات هستهای خود، مکانیزم اسنپ بک را فعال خواهند کرد. ژان-نوئل بارو، وزیر دیجیتال فرانسه، در مصاحبهای اعلام کرد که اروپا با ارسال یک نامه میتواند تحریمهای جامع سازمان ملل را علیه ایران بازگرداند. این تحریمها شامل ممنوعیت فروش سلاح، تجهیزات هستهای و محدودیتهای بانکی و بیمهای میشود. دیوید لمی، وزیر امور خارجه بریتانیا، هشدار داده است که در صورت عدم شفافسازی برنامه هستهای ایران و عدم پذیرش بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ممکن است تحریمهای جدیدی علیه ایران اعمال شود.
ایران بهطور قاطعانه به تهدیدات فعالسازی مکانیزم اسنپ بک واکنش نشان داده است. عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، در مصاحبهای با روزنامه «لوموند» فرانسه اعلام کرد که فعالسازی این مکانیزم را معادل یک حمله نظامی میداند و آن را اقدامی خصمانه تلقی میکند. وی تأکید کرد که چنین اقدامی میتواند نقش سازنده اروپا در مذاکرات آینده را از بین ببرد.
در صورت اجرای اسنپ بک٬ ایران به وضعیت پیش از توافق هسته ای بر می گردد با این تفاوت که این بار هر چند دانش فنی کشور در مقایسه با سال ۹۴ بیشتر است اما بخش عمده ای از تاسیسات هسته ای ایران در جنگ از بین رفته است. فعالسازی این مکانیزم میتواند به تشدید تنشها میان ایران و کشورهای اروپایی منجر شود و فضای دیپلماتیک را تیرهتر کند تا جایی که عراقچی گفته اجرای اسنپ بک به نقش اروپا در پرونده هسته ای ایران پایان می دهد. ایران نیز تهدید کرده در صورت فعالسازی مکانیزم اسنپ بک، از پیمان NPT خارج می شود، اقدامی که احتمال دستیابی به توافقی جدید را کاهش دهد.
بر اساس قطعنامه ۲۲۳۱، اسنپبک تنها تا ۲۶ مهر ۱۴۰۴ قابل فعالسازی است. پس از آن، تحریمها به طور خودکار رفع و قطعنامه ها میشوند و امکان رجوع به مکانیسم وجود ندارد، لذا کشورهای اروپایی مایل هستند در اندک زمان باقی مانده تا این سررسید از امکان استفاده از اسنپ بک استفاده کنند.
ایران حالا بیش از چهار است که به تعهدات برجامی خود عمل نمی کند و در واقع مکانیسم ماشه را اجرای کرده است، توافقی که با خروج آمریکا از سال ۹۸ به بعد عملا در حیات نباتی به سر می برد حتی پیش از نوشته شدن هم دشمنان خونی در داخل و خارج ایران داشته که حالا بر فراز پیکر آن پرواز می کنند و انتظار می کشند تا کسی مرگ قطعی آن را اعلام کند. با این حال آنچه از این فصل پر و فراز نشیب تاریخ ایران در خاطرات می ماند احتمالا همان شعله امید است و اعتقاد به این که اگر راهی نیست می شود راهی ساخت.