از «غزال تیزپا» تا «بوق ممتد»؛ جمع کنید آقای عزیزی!
عادیسازی فحاشی، رفتارهای خارج از شأن و پرسشی تکراری: چرا هیچکس با خداداد عزیزی برخورد نمیکند؟
خداداد عزیزی، مهاجم سابق تیم ملی و یکی از چهرههای محبوب نسل طلایی فوتبال ایران، این روزها بیش از آنکه با تصمیمات مدیریتیاش در باشگاه تراکتور خبرساز شود، با ادبیات ناپسند و رفتارهای جنجالیاش در صدر بحثها قرار دارد؛ گویی «وایرال شدن» حالا برای او به جایگاه و اعتبار فوتبالیش میچربد. آنچه طی ماههای اخیر دیدهایم، نه یک خطا یا لغزش مقطعی، بلکه رفتاری تکراری، مستمر و آگاهانه است که عجیبتر از خود این رفتار، نبود کوچکترین برخورد بازدارنده از سوی ارکان قضایی ورزش کشور است.
فحاشی روی آنتن زنده؛ تلاشی برای «عادی سازی» یک رفتار غلط
ماجرا از جایی بالا گرفت که خداداد در مراسم قرعهکشی جام جهانی، با میکروفونی باز، الفاظی مثبت هجده را خطاب به رئیس فیفا به کار برد؛ رفتاری که برای بسیاری شوکآور بود اما برای او ظاهراً نهتنها نشانهای از خطا نبود، بلکه فرصتی برای تثبیت یک «کاراکتر جدید» هم بود.
چند روز بعد، او در میکسدزون دیدار ذوبآهن و تراکتور همان الفاظ را با خونسردی تکرار کرد و بیتعارف گفت این نوع ادبیات «طبیعی» است و هرکسی خلاف این رفتار کند «ترسو و ریاکار» است. این در حالی است که او ظاهراً فراموش کرده پخش زنده تلویزیونی مخاطب زیر سن قانونی هم دارد؛ کودکانی که قرار است ستارههای سابق فوتبال را الگوی رفتار و احترام ببینند، نه الگوی فحاشی.
وقتی ورزشکار سابق ملی، چنین ادبیاتی را «معمولی» جلوه میدهد و رسانههایی هم برایش کف میزنند، خطر آنجاست که جامعه تصور میکند این واژهها بخشی از گفتار عادی و روزمرهاند.
رفتارهای تکراری اما بدون پیامد
خداداد عزیزی تنها در موضوعات لفظی جنجالآفرین نیست. او چند هفته قبل با یکی از هواداران خیبر درگیر شد و به او توهین کرد؛ اتفاقی که طبق انتظار باید حداقل یک محرومیت جدی برای او در پی میداشت. اما نتیجه چه شد؟ صد میلیون تومان جریمه؛ مبلغی که باشگاه تراکتور بدون لحظهای تأمل میتواند پرداخت کند.
چرا رفتاری که برای یک بازیکن، مربی یا مدیر معمولی میتواند منجر به محرومیت طولانیمدت شود، برای خداداد عزیزی به یک جریمه سطحی ختم میشود؟ چرا هیچیک از نهادهای نظارتی، نه محرومیتی سنگین و نه حتی تذکری رسمی به او ندادهاند؟
این بیعملی، ناخواسته این پیام را منتقل میکند که برخورد با برخی چهرهها، بسته به جایگاه و ارتباطاتشان «گزینشی» است.
پشتگرمی از کجاست؟
رفتارهای تکراری خداداد عزیزی یک سؤال را مدام برجسته میکند: پشت او به کجا گرم است که این حجم از خطا، توهین، فحاشی و بیاخلاقی بیهیچ پیامدی رها میشود؟ نه محرومیت، نه تعلیق، نه محرومیت از ورود به ورزشگاه، نه ممنوعیت فعالیت… هیچ. برعکس، تریبونها و میکروفونها بیشتر مقابلش قرار میگیرد و او نیز با اعتمادبهنفس بیشتری مسیر قبلی را ادامه میدهد.
از یک ملیپوش شناختهشده، چنین رفتارهایی عجیب است
خداداد عزیزی سالها یکی از محترمترین نامها در فوتبال ایران بود. بازیکنی که به واسطه تلاش و غیرتش محبوب شد اما آنچه امروز دیده میشود، در تضاد با تصویری است که او از خود در تاریخ فوتبال ایران ثبت کرده است.
اصرار بر فحاشی، تمسخر رسانهها، توهین به مقامات رسمی و عادی جلوه دادن ادبیات زننده آن هم در رسانههایی که میلیونها نفر تماشا میکنند، نه تنها در شأن یک مدیر ورزشی نیست، بلکه مسئولیت اجتماعی یک ملیپوش سابق را زیر سؤال میبرد.
فوتبال ایران نیاز به قهرمانسازی از فحاشی ندارد
اگر امروز با خداداد عزیزی برخوردی جدی نشود، فردا نوبت به کسانی میرسد که برای جلب توجه، راه آسانتر را انتخاب میکنند: درشتگویی، فحاشی، توهین و وایرال شدن.
فوتبال ایران سالها برای بازسازی وجههاش تلاش کرده؛ نمیتوان اجازه داد یک مدیر ورزشی، با این حجم از رفتارهای غیرحرفهای، ارزشهایی مثل احترام، اخلاق و الگو بودن را به سخره بگیرد.