فیلمتئاتر «ژان مقدس» نقد و بررسی شد
جلسه نمایش فیلمتئاتر «ژان مقدس» و نقد و بررسی آن ۲۱ آبان در سینماتک خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
در چهل و هشتمین برنامه از سلسله جلسات نمایش فیلمتئاترهای شاخص، فیلمتئاتر «ژان مقدس» (ژاندارک) براساس متن نمایشنامه ژرژ برناردشاو و به کارگردانی خوزه رورکه و تونی گرچاسمیت از بسته «دراماتورژیهای مدرن؛ فردیت در برابر جامعه»، چهارشنبه ۲۱ آبان به نمایش درآمد.
این فیلم تئاتر با همکاری مشترک انجمن منتقدان، نویسندگان و پژوهشگران خانه تئاتر و سینماتک خانه هنرمندان ایران، با اجرای سامان بیات و پگاه صمدزاده (نویسنده و منتقد تئاتر) برگزار شد.
این اثر درباره دختری نوجوان به نام ژان است که، هنگام حمله انگلیس به فرانسه، با تصوراتش از قدیسان به سوی چارلز هفتم میرود تا چارلز از او حمایت کند.
پگاه صمدزاده نویسنده و منتقد تئاتر، در ابتدای این نشست با اشاره به پیشینه تاریخی شخصیت ژاندارک و نمایشنامه «ژان مقدس» اثر جرج برنارد شاو، به بررسی ریشههای تاریخی و فرهنگی این چهره پراخت و گفت: ژاندارک در سال ۱۴۱۲ میلادی در دهکدهای در شمال شرقی فرانسه به دنیا آمد. او در دوازدهسالگی ادعا کرد صداهایی را از سوی قدیسان میشنود. در هفدهسالگی، بر پایه همان الهامات، به دربار فرانسه رفت و اعلام کرد که میتواند رهبری معنوی ارتش را برای بازپسگیری مناطق اشغالشده کشور بر عهده بگیرد.
این منتقد یکی از ویژگیهای شگفتانگیز ژان را قدرت متقاعدکنندگی او در نخستین برخوردها دانست و گفت: همین توانایی موجب شد تا فرماندهی ارتش را به دست گیرد و در نخستین نبرد خود یکی از مناطق اشغالشده را بازپس بگیرد. طی دو ماه پس از آن، او پیروزیهای متعددی در نقاط مختلف فرانسه کسب کرد و توانست ولیعهد را برای تاجگذاری متقاعد کند.
وی توضیح داد: پس از تاجگذاری ولیعهد، ژان انتظار داشت فرماندهی نبردهای بیشتری را برعهده گیرد، اما نه کلیسا و نه حکومت از این موضوع استقبال نکردند. نگرانی از قدرت، استقلال و نفوذ او سبب شد تا حضورش محدود شود. ژان در سال ۱۴۲۹، در یکی از نبردها اسیر شد و توسط متحدان انگلستان، به مبلغی بالا به آنها فروخته شد. در سال ۱۴۳۱، در نوزدهسالگی، در دادگاهی به هزینه دولت انگلستان با ظاهری مذهبی اما نیتی سیاسی، محاکمه شد. این دادگاه در شهر روشن برگزار شد که آن زمان تحت اشغال انگلیسیها بود و در نهایت ژاندارک در همانجا سوزانده شد. بیستوپنج سال بعد، در سال ۱۴۵۶، به درخواست مادر ژان و چند روحانی، دادگاه تجدید نظری برگزار شد. واتیکان در این دادگاه اعلام کرد که ژان بیگناه بوده است؛ هرچند در آن زمان هنوز قدیسه محسوب نمیشد. از قرن پانزدهم تا قرن هجدهم، نام ژاندارک در اروپا چندان پررنگ نبود اما در باور عامیانه مردم و در روایتهای محلی زنده ماند. در همین دوران، کلیساهایی در اورلئان و روئن(شهری که ژان در آن محاکمه شد) به نام او ساخته شد. با آغاز قرن هجدهم و در دوران پس از انقلاب فرانسه و جنگهای ناپلئونی، ناپلئون به قهرمانی ملی برای انسجام مردم نیاز داشت. در سال ۱۸۰۳، ژان دارک توسط ناپلئون به عنوان قهرمان ملی فرانسه معرفی شد. از این زمان به بعد، اسناد دستاول محاکمه او منتشر و در اختیار عموم قرار گرفت.
صمدزاده، منتقد تئاتر، در ادامه تحلیل خود از نمایشنامه «ژان مقدس» نوشته برنارد شاو، به چرایی انتخاب شخصیت ژاندارک بهعنوان قهرمان اثر پرداخت و گفت: سه دلیل اصلی ایرلندی بودن شاو، پروتستان بودن او و گرایش فمینیستیاش را دلیل پرداختن به ژاندارک دانست. این مدرن سازی افراطی، با وجود جذابیت بصری، برخی لایههای فلسفی و اگزیستانسیالیستی اثر را کاهش داده است. برای مثال، زمانی که ژان دارک در کلیسا میگوید «خدا با من سخن گفت»، در متن کلاسیک این جمله بار احساسی و ترسناک دارد و اسطوره ژان را میسازد، اما وقتی در بستر مدرن نمایش، مثلاً در یک اتاق کنفرانس شرکت بیان میشود، همان اثرگذاری و عمق اولیه را ندارد. در این اجرا، طراحی صحنه تغییرات زیادی داشته است؛ از جمله استفاده از میز کنفرانس شیشهای، نمایش وقایع روی صفحه بزرگ به شکل اخبار بورس، حضور دو مجری واقعی، لپتاپ و موبایل، که از نظر او، بیشتر جلوههای بصری بودند و کارکرد دراماتیک چندانی نداشتند.
وی توضیح داد: تضاد بین دنیای مردانه مدرن و شخصیت ژان که در قرون وسطی مانده، گاهی تمرکز مخاطب را از متن اصلی منحرف میکند. مردان کت و شلوار پوش، نماینده قدرت و نظام مردسالار هستند، در حالی که ژان لباس و سبک خود را حفظ کرده و با همان روح کلاسیک در متن حضور دارد. این کنتراست، گاهی باعث پرتاب ذهن مخاطب به خارج از فضای داستان میشود. با این حال، در بعضی از صحنههای گفتوگو محور، متن شاو حفظ شده است و تلخیص کلی متن شاو باعث شده اجرا ریتم پرشتابی داشته باشد که سقوط اجتنابناپذیر ژان را نشان دهد. این تلاش نشان میدهد که با وجود مدرن سازی، احترام به متن کلاسیک همچنان حفظ شده است. برخی از عناصر مدرن موفق بودهاند، مانند ترکیب صحنه و طراحی نور، اما برخی از ابزارهای مدرن کارکرد دراماتیک نداشته و لایههای فلسفی جدلهای شاو به طور کامل منتقل نشده است. تغییراتی که برای بهروز شدن زمان و مکان نمایش انجام شده، گاهی ضروری بوده، مثلاً اشاره به مسائل ناسیونالیسم در فضای امروز اما در عین حال، روح فلسفی متن اصلی در برخی صحنهها کمرنگ شده است.