خلق یک جهان شعری تازه در «جلز؛ با کل سطح ممکنِ پوست»
مراسم رونمایی از مجموعه شعر «جلز؛ با کل سطح ممکنِ پوست»، سروده «حسن متین راد»، عصر چهارشنبه (نهم مهرماه)، در انجمن ادبی «ترنم یاس» برگزار شد.

حسن متینراد، شاعر مجموعه «جلز؛ با کل سطح ممکنِ پوست»، در ابتدای این مراسم با اشاره به فضای کلی آثار به معرفی این مجموعه پرداخت و گفت که این کتاب دو بخش دارد.
متینراد در ادامه توضیح داد بخش اول مجموعه شامل ۱۲ قطعه است که حول محور شخصیتی به نام «مهدی» شکل گرفته است. این شخصیت همزاد، همبازی و پسرعمویی است که با شاعر بزرگ شده است.
او اشاره کرد که این بخش فضایی مرثیهگون و روایی دارد و روایتهایی از زندگی و تجربههای «مهدی» است.
در ادامه، شاعر به بخش دوم کتاب اشاره کرد که به پیوند و حس میان دو انسان میپردازد؛ یکی که باقی میماند و دیگری که زودتر ترک میکند. او گفت: این موضوع تلاشهای زیادی را از سوی خود شاعر در طول هشت سال گذشته طلب کرده است.
متینراد تصریح کرد: در طول کار بر این مجموعه، به این نتیجه رسیدم که همهچیز تصویر نیست و همهچیز داستان نیست، بلکه تلفیقی از هردو است. اثرگذاری در شعر بهمعنای صرفا داشتن تصویر یا داستان نیست، بلکه تنظیم درست و هماهنگی اجزای ادبی در اثر اهمیت دارد. هدف من در این مجموعه، تمرکز بر زبانیت و ساختار ادبی بوده است.
شعر سپید باید زمینههای مشترک ادبی و فرهنگی ما را دربر داشته باشد
هرمز علیپور، نویسنده و شاعر، ضمن ابراز خوشحالی از حضور در جمع شاعران و علاقهمندان، ابتدا به متینراد تبریک گفت و بیان کرد: پیش از این نسخه PDF کتاب را در اختیار داشتم، اما بهدلیل مشکلات بینایی و شرایط جسمی، مطالعه آن برایم دشوار بود.
او افزود: مقدمهای که استاد ختایی، دوست نزدیک من، برای کتاب نوشتهاند، باعث شد که با دقت و تامل بیشتری به متن کتاب توجه کنم.
بهگفته علیپور، نگاه و دیدگاه استاد ختایی نسبت به شعر معاصر و آثار متینراد بسیار قابل تامل و همسو با نظر او بوده است.
علیپور درباره ویژگیهای شعر سپید گفت: اغلب کسانی که در شعر سپید موفق هستند، سابقهای در شعر کلاسیک دارند؛ یعنی در آن کار کردهاند و از آن عبور کردهاند و سپس به شعر سپید روی آوردهاند.
او معتقد است که شعر سپید باید زمینههای مشترک ادبی و فرهنگی ما را در بر داشته باشد و اینطور نیست که هرکسی به دلخواه خود بخواهد شاعر شود و کتابی چاپ کند.
این شاعر با اشاره به شعر اول کتاب گفت: هنگام خواندن آن، به یاد سخنی از مولوی افتادم: «حاصل عمر سخن بیش نیست، خام بدم، پخته شدم، سوختم.»
بهنظر او، کتاب «جلز؛ با کل سطح ممکنِ پوست» برای اهالی شعر قابل درک و تامل است و امید میرود که معرفی و مطالعه آن مفید باشد.
در پایان، علیپور اعلام کرد که قصد دارد درباره این کتاب مفصل بنویسد و آن را معرفی کند.
شعر سپید، از استعداد ناب زبان فارسی برآمده است
نادر ختایی، شاعر و طنزپرداز، سخنران بعدی این مراسم بود؛ او به نکات مهمی درباره شعر سپید و وضعیت ادبیات معاصر پرداخت. او اظهار کرد: صحبتکردن درباره شعر سپید کار سادهای نیست و قبل از ورود به بحث اصلی، لازم است مقدماتی مطرح شود.
او با تاکید بر اینکه شعر سپید نمایانگر استعداد ناب زبان فارسی است، گفت: «شعر سپید توانسته است زبان فارسی را به زیبایی نشان دهد.»
ختایی افزود: «شعر سپید در حدود صد سال پیش و با همان ۳۲ حرف الفبای فارسی بهوجود آمد و شعری است که حامل معنا و وزن و موسیقی است. این شعر از استعداد ناب زبان فارسی برآمده است.
او ادامه داد: شعر سپید، برخلاف تصور بسیاری، شعری مردمی نیست و در واقع شعر برای شعر و شعر برای شاعر است و تحول بزرگی در ادبیات ما ایجاد کرده است. اگر شعر سپید نبود، شعر سنتی امروز ما به شکل امروزی خوانده نمیشد.
این شاعر به تمایز شعر سپید و شعر کلاسیک اشاره کرد و گفت: سپید با حافظ و خیام متفاوت است، اما هر دو دارای جایگاه ویژهای هستند.
ختایی همچنین بیان کرد: شعر سپید هنوز نتوانسته از مرزهای هنری شاعران و ادبیاتدوستان فراتر رود و به درون خانههای مردم وارد شود.
این شاعر انتقاد کرد برخی افراد یا سطحی به شعر سپید نگاه میکنند یا آن را نمیفهمند و به سادهنویسی آن میخندند.
او افزود: برخی از شاعران توانایی لازم برای شعر سپید را ندارند و تنها تعداد انگشتشماری شاعر سپید موفق داریم. بسیاری یا تنبلی میکنند یا ضربهزننده به این سبک هستند.
ختایی درباره آموزش شعر سپید گفت: این حوزه هنوز بهطور کامل آموزش داده نمیشود و حتی برخی شاعران بزرگ نیز در این مسیر هنوز در حال یادگیریاند. آموزش باید کامل و دقیق باشد تا شاعر بتواند با تفکر و اندیشه شعر بسازد، در غیر این صورت شعر به سقوط یا سکته ادبی دچار میشود.
او در ادامه از برخی بزرگان معاصر مثل حسین منزوی و علیپور یاد کرد و نظر خود را درباره جایگاه آنان در شعر سپید بیان داشت.
ختایی بر اهمیت توجه به فرهنگ و زیست محلی شاعران تاکید کرد و گفت که معرفی شاعران شهرستان و پرداختن به زبان و زندگی محلی، میتواند باعث غنای بیشتر ادبیات معاصر شود. وقتی شعر به زبان محلی و با اشاره به زندگی واقعی مردم سروده شود، قدرت تاثیرگذاری و ماندگاری بیشتری خواهد داشت.
ختایی همچنین به استفاده از کلمات خارجی در اشعار مجموعه « جلز؛ با کل سطح ممکن پوست» اشاره کرد و گفت که برخی کلمات مثل «دموکراسی» با قدرت خاصی در شعر وارد شدهاند و در جان آن نشستهاند و این نکتهای است که باید مورد توجه قرار گیرد.
در نهایت، او به ضرورت کاملشدن آموزش شعری و اهمیت جسارت و خلاقیت در شعر تاکید کرد و بیان داشت که اینها کلیدهای موفقیت در ادبیات امروز هستند.
نسل جدیدی از شعر فارسی در قرن بیست و یکم
حسین نمکین، نویسنده، مترجم و پژوهشگر ادبی نیز در ادامه این مراسم اظهار کرد: مواجهشدن با نقد جدی برای هر شاعری اتفاق خوشایندی است و این اتفاق برای هرکسی رخ نمیدهد.
او افزود: در واقع درباره یک گسست در شعر فارسی صحبت میکنیم که این گسست با نام نیما یوشیج گره خورده است. هرچند نیما از گذشته جدا شده، اما اینطور نیست که کارش بهطور کامل از گذشته بریده شده باشد.
نمکین با اشاره به اهمیت نظام موسیقی در شعر گفت: ما با نیما با یک گذار طرفیم؛ گذر از نظام وزن عروضی (نظامی که طی قرنها شکل گرفته) به سطح تازهای که میتوان آن را «موزیکالیته» نامید؛ صحبت درباره موزیکالیته در شعر مدرن به اینمعنا نیست که شعر هیچ نظام موسیقاییای ندارد، بلکه شعر سپید، درک مدرنتری از موسیقی کلام دارد و پیچیدهتر است.
این نویسنده و مترجم در ادامه گفت: نیما نام رخداد بنیانگذار شعر معاصر فارسی است؛ شعر فرخزاد و شاملو، رویا، الهی و بسیاری دیگر هم در حقیقت از خلال نوعی تکرار خلاق و وفادارنه همین رخداد برسازنده تولید شدهاند.
او تاکید کرد که چالش بزرگی که در خواندنِ شعر متینراد وجود دارد، ناخوانایی و دیریابی المانهای شعری است، اما اینها بهاین دلیل است که متینراد جزو آن دسته خلوتتر شاعران مدرن است که توانستهاند یک «دنیای شعری» خلق کنند؛ دنیایی که هر دو کتاب شاعر تکههایی از آن هستند.
نمکین با اشاره به مولفههای بومی حاضر در کتاب و استفاده خاص متینراد از این عناصر افزود: گویش مادری شاعر زمینهای برای خلق یک «لحن» تازه و پر از ابداعات لحظهای و نیروی فشرده ایجاد کرده است.
نمکین در بخش پایانی، شعری از این مجموعه را برای حضار خواند.