نفهمیدیم تخصص مدیریتی زاکانی چگونه حل شد؟/ به عنوان یک اصلاحطلب همیشه نگرانم انگ بخورم و درگیر مشکلات قضایی شوم
فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: در این دوره درباره تخصص و ورود آقای زاکانی هزار و یک حرف بود، آخر هم نفهمیدیم قصه تخصصی مدیریت ایشان چه شد؟ وقتی یک گرایش سیاسی به شورای شهر بیاید و کل شورا را بگیرد، این به عملکرد خدماتی شهر لطمه میزند، چون نظارت، دقت و مقابله با شهردار از بین میرود.
«شایستهسالاری» نکته کلیدی گفتوگوی تفصیلی مهدی تندگویان، فعال سیاسی اصلاحطلب، با آوش است. او که پیش از این در انتخابات شورای شهر و مجلس شورای اسلامی تجربه ردصلاحیت شدن را دارد، میگوید: «فضا به نحوی شده که شایستگان ردصلاحیت میشوند و افرادی که نزد مردم منفور هستند، تایید صلاحیت میشوند.»
در ادامه گفتوگوی آوش با مهدی تندگویان، فعال سیاسی اصلاحطلب، را میخوانید:
* در حال حاضر که در خدمت شما هستیم، کمتر از ۶ ماه به انتخابات شورای شهر باقی مانده است. در مقایسه با دورههای قبلی، فضای فعلی کشور آماده استقبال از برگزاری انتخابات است؟
باید نگاه کلی به وضعیت واکنشهای جامعه و کنشگران داشته باشیم. فقط موضوع شورای شهر نیست بلکه مشارکت عمومی مردم در همه اتفاقات مهم است. باتوجه به مدیریت در ادوار مختلف در شوراهای شهر و رفتاری که در مجلس توسط برخی نمایندگان مجلس شکل گرفت، همه اینها نشان میدهد در هر دوره شاهد کاهش مشخصِ مشارکت از سمت مردم بودیم و این پیام چندان خوشایند نیست.
شورای شهر دو مدل دارد. کلانشهرها و مراکز استان بهخصوص پایتخت و شوراهای روستا و موضوعات قومی، قبیلهای، منطقهای و محلی. این دو مدل متفاوت است. فکر میکنم در مدلهای محلی، بومی و روستایی شور و شوق وجود داشته باشد چون ارتباطها نزدیکتر است، روابط قومی و قبیلهای حاکم است، روابط اقوام و فامیلی برقرار است و شاید مردم محسوستر ثمره عملکرد نمایندههایشان را میبینند.
30 درصد مردم تهران از وظایف شورای شهر اطلاع ندارند
هرچه بیشتر به سمت مراکز استانها میآییم، این مسئله خیلی کمرنگ شده و کاهش پیدا کرده است. اگر در حال حاضر وارد جامعه عمومی شویم و سؤال کنیم که شورای شهر چیست و چه وظایفی دارد؟ خیلی خوشبینانه میگویم، ۳۰ درصد مردم شهر تهران نمیتوانند پاسخ مناسبی ارائه بدهند.
گاهی بخشی از مردم اینها را میدانند اما چون کارایی ندیدهاند، در نهایت بیانگیزه شدهاند. زیرا طی ادوار مختلف احساس کردهاند هیچکدام از منافعشان یعنی منافع شهروندی عمومی رعایت نشده و آن انتظاری که از این جایگاه و پایگاه دارند، برآورده نشده است.

* بنابراین مردم با عدم مشارکت خود به نوعی پیام میرسانند؟
سالهاست مردم همین کار را میکنند و این پیام را به قدر کافی رساندهاند. پیام مردم رسیده و مشخص است.
* به نظر شما مهمترین جایی که نیاز به اصلاح دارد، کجاست؟
بهترین اتفاق توجه به خودِ مردم است توضیح آنچنانی نمیخواهد. اگر در ساختارهای حکومت و حکمرانی برای مردم جایگاه و پایگاه مشخصی قائل باشیم و به آنها ثابت کنیم حضورشان کاملاً در تغییر رفتارهای حاکمیت تأثیر دارد، حتماً مشارکت بالا میرود. نتوانستیم این را به اثبات برسانیم یا شاید هم این کار را نکردهایم. قضایایی که در سالهای اخیر اتفاق افتاده بخشی از آن، باعث اعتراضات مردم شده و قسمتی هم باعث دلگیری مردم با عناوین مختلف شده است. برای نمونه گران شدن بنزین یا هر موضوع دیگر، اینها نشان میدهد مردم احساس میکنند پای صحنه و کنار حاکمیت و حکمرانی بودهاند اما توجهی به نیازها و خواستههایشان نشده است. برای مثال من مدیریت شهری خواندهام و تخصصم همین است و در این زمینه کار کردهام، یک دوره در شورای شهر تهران بودهام، اگر از من بپرسند بزرگترین و بهترین کاری که شهردار باید انجام دهد چیست، میگویم نظافت شهر. این یک واقعیت است، یعنی شهردار بودن یک کار صَد درصَد خدماتی است و شورای شهر بودن هم، همینطور.
شورای شهر یک جایگاه خدماتی است نه رویکرد سیاسی
* منظور شما این است که الان نظافت شهر تهران در وضعیت مطلوب نیست؟
هیچ چیزی در وضعیت مطلوب نیست و با جایگاه واقعیِ عملکردیِ شورای شهر خیلی فاصله داریم. شورای شهر یک جایگاه خدماتی است نه سیاسی. خیلیها میگویند اینکه یک پزشک عضو شورای شهر باشد، غلط است. به نظر من اگر پزشکی کار اجرایی کرده باشد نه پزشکی که صرفاً طبابت کرده باشد، یعنی مدیریت بیمارستان برعهده داشته، به شورا بیاید، زمان مصوبه درمان و نیازهای درمانی مردم حتماً مؤثر است. همچنین حضور ورزشکاران در شورای شهر موثر است.
ورزشکاری که کار اجرایی کرده میتواند در شورای شهر کارایی داشته باشد
* تعدادی از ورزشکاران هم عضو شورای شهر بودند؟
بله، 4 ورزشکار بودند. من نمیخواهم هیچکدام را زیر سؤال ببرم یا قصد توهین داشته باشم. آقایان هادی ساعی، عباس جدیدی، حسین رضازاده و علیرضا دبیر حضور داشتند. اگر من فقط مدالآوری کرده باشم آیا میتوانم در شورای شهر کارایی داشته باشم؟ از نظر مدیریت شهری میگویم نه. ولی اگر ورزشکاری کار عمرانی و کار اجرایی در حوزه ورزش انجام داده باشد، قطعاً میتواند در شورای شهر کارایی داشته باشد.
برای نمونه در شهر کراچی پاکستان، تقریباً ۲۷۰ نفر عضو شورای شهر هستند و همه تخصصها و گرایشهای سیاسی در شورای شهر حضور دارند. همه آنها دارای سوابق اجرایی و مدیریتی هستند اما شورای شهر آنها پایگاه سیاسی، ورزشی و هنری نشده است.
غلبه سیاست در یک امر خدماتی کاملاً کار اشتباهی است
* شما به این نکته گاهی اشاره میکردید که فضای شورای شهر نباید سیاسی باشد. به نظر شما الان شورای شهر فعلی سیاسی است؟
معتقدم آدمهایی که اهل سیاست و کار جریانی و حزبی هستند، میتوانند در صورتیکه شایستگیهای مدیریت شهری را داشته یا طی کرده باشند، در شورا حضور داشته باشند ولی غلبه سیاست در یک امر خدماتی، کاملاً کار اشتباهی است.
شوراهای شهر کاملاً سیاسی شده است
* فضای شورای شهر فعلی را چگونه ارزیابی میکنید؟
نمیتوانیم به مردم دروغ بگوییم. متأسفانه شوراها کاملاً و صددرصد سیاسی شدهاند. علت اینکه شهرداران ما در تهران تصمیم میگیرند رئیسجمهور شوند، همین است. شهردار باید کسی باشد که بتواند زبالههای مردم را خوب جمع کند. اینکه میگویم زبالههای مردم را خوب جمع کند، اصلیترین کار یک شهرداری است که تا همین امروز که من خدمت شما هستم و نزدیک ۵۰ سال از انقلاب اسلامی میگذرد، هنوز هیچ شهرداری نتوانسته زباله این شهر را درست جمع کند. هنوز تفکیک زباله از مبدأ و فناوری ارزشگذاری زباله را نداریم. زباله طلای سیاه است و درآمد فوقالعاده هنگفتی دارد. تا آنجایی که به خاطر دارم ماهیانه ۸ هزار تن در شهر تهران تولید زباله داریم؛ شاید هم بیشتر شده باشد.
خم شدن کودکان کار در سطل زباله نشان میدهد شهردار به اصلیترین وظیفه خود عمل نکرده است
اگر روی زباله درست کار میکردیم، الان نزدیک به ۱۵ تا ۲۰ همت درآمد از زباله داشتیم. کدام شهرداری از اول انقلاب تا حالا این کار را انجام داده است؟ ما زبالهگرد غیرقانونی و کودکان کار داریم و اینها تا کمر در سطلها خم میشوند، اینها نشان میدهد منِ شهردار به اصلیترین وظیفه خود عمل نکردهام. بحث خدمات و حملونقل عمومی شهر، توسعه زیرساختهای تاکسیرانی، مترو، اتوبوس در شهر تهران درست مدیریت نشده و اینها وظایف شهر است.
هیچکسی حاضر نیست تضمین دهد اتوبوسهای برقی تهران در کاهش آلودگی نقش موثر دارند
واردات اتوبوس شهری جزو تکالیف خدماتیِ همه شهرداران است؛ یعنی توسعه زیرساخت خدمات حملونقل عمومی شهر تهران؛ آن هم اَبَرشهری که آلودگی هوای آن، همه را میکُشد. اینکه چهار اتوبوس از یک کشوری با این همه قصه خریداری کنیم که البته هیچکسی حاضر نیست تضمین دهد در کاهش آلودگی موثر خواهد بود یا نه، هنر نیست. باید به سمت حملونقل برقی و هیبریدی میرفتیم تا آلودگی اتفاق نیفتد. سیستم ناوگان هم فرسوده است، که اصلاً آبرویی برای ما نگذاشته است.
از ابتدای ساخت ایستگاههای مترو بحث پناهگاه، مطرح نبود
* در دوره جنگ ۱۲ روزه حتی ایستگاههای مترو توانایی و ظرفیت این را نداشتند که بهعنوان پناهگاه برای مردم باشند. به نظر شما مشکل از کجاست؟
در این مورد 2 موضوع مطرح است. ایستگاههای مترو باید به این استاندارد برسند که خدمات حملونقل عمومی را خوب، ارائه بدهند. پناهگاه بحث دیگری است. در موضوع پناهگاه شدن مترو باید موضوعات پدافند عامل و غیرعامل مدنظر باشد.
* از ابتدای ساخت ایستگاههای مترو بحث پناهگاه بودن آنها مطرح نبوده است؟
پدافند عامل و غیرعامل بعد از پروسه مترو در ایران شکل گرفته است. علاوه بر این تهران شهر زلزلهخیز است. باید با چه ایستگاههایی طرف باشیم که اگر زلزله هشتدهم ریشتر آمد، ایستگاه مترو آسیب نبیند؟
فاصله هر شهروند تهرانی با ایستگاه مترو باید 20 دقیقه باشد
اگر امروز بحث حکمرانی شهری را مطرح میکنیم، یعنی هر شهروندی که در تهران زندگی میکند نهایت فاصلهاش با اولین ایستگاه مترو باید ۲۰ دقیقه باشد. ما الان شهروندانی داریم که برای رسیدن به ایستگاه مترو باید دو منطقه شهری را طی کنند؛ یعنی باید تاکسی یا اسنپ بگیرند تا به ایستگاه مترو برسند و این خیلی بد است. در بسیاری از شهرهای توسعهیافته دسترسیها به ایستگاه مترو حدود ۸ تا ۱۰ دقیقه است.
قانون انتخابات تناسبی به هیچ نتیجه مشخصی نخواهد رسید
* آقای تندگویان از بحث انتخابات خیلی فاصله گرفتیم، به نظر شما قانون انتخابات تناسبی میتواند منجر به افزایش مشارکت شود؟
برای اولین بار قانون انتخابات تناسبی در حال اجراست. اگر بحث احزاب باشد، فکر میکنم به هیچ نتیجه مشخصی نخواهد رسید، در حال حاضر احزاب ما در ایران عملکرد مناسبی ندارند.
هنوز در ایران احزاب و تحزبگرایی شکل نگرفته است
به جز حزب کارگر که حزب صنفی است و سابقه آن به قبل از انقلاب برمیگردد، بقیه احزاب کجا هستند؟ مردم چقدر آنها میشناسند؟ عملاً در ایران احزاب و تحزبگرایی شکل نگرفته است. یک سری احزاب داریم که هیچوقت اجازه فعالیت درستوحسابی به آنها داده نشده، از آن طرف یکسری احزاب داریم که هر کاری دلشان میخواهد در این کشور انجام میدهند. من اصلاحطلب همیشه نگران گفتههایم هستم که با کوچکترین موضوع انگ نخورم و درگیر مشکلات قضایی و قوه قضاییه نشوم.
ما یکباره با ۳۰،۴۰ حزب مطرح در دو طیف مختلف مواجه هستیم. مگر میشود اینها را به راحتی ساماندهی کرد؟ ای کاش احزاب و جریانهای سیاسی انتخاب خود را بر روی متخصصین امور خدمات شهری با هر گرایشی بگذارند.

آخرش هم نفهمیدیم قضیه تخصص مدیریتی زاکانی چگونه حل شد
وقتی یک طیف به شورای شهر میآید شهردار را از طیف خود برمیگزیند مانند وضعیت فعلی. یا مثل دوره قبل که اصلاحطلبان شهردار را از گرایش خودشان انتخاب کردند. در این دوره درباره تخصص و ورود آقای زاکانی هزار و یک حرف بود، آخر هم نفهمیدیم قصه تخصصی مدیریت ایشان چه شد؟ وقتی یک گرایش سیاسی به شورای شهر بیاید و کل شورا را بگیرد، این به عملکرد خدماتی شهر لطمه میزند، چون نظارت، دقت و مقابله با شهردار از بین میرود.
در شورای شهر هفتهای نبود که با قالیباف دچار چلنج شهری نباشیم
اگر کسی به صفحه شخصی من در فضای مجازی مراجعه کند، هنوز خیلی از آن فایلها موجود است. هفتهای نبوده که ما با آقای قالیباف دچار چلنجِ شهری نباشیم. بحث من سیاسی نیست. در موضوع زباله، پلاسکو، بحثهای تخصصی شهرسازی، خامفروشی شهری، تبلیغات شهری و درآمد پایدار شهری با ایشان چلنج داشتیم. در دوره حضور من در شورای شهر، اینطور نبود که بگوئیم ما یک گرایش مشخص هستیم و این شهردار، شهردارِ خودمان است بنابراین هیچ مطالبهای نداشته باشیم.
به قانون انتخابات تناسبی خوشبین نیستم
من به انتخابات تناسبی خوشبین نیستم. فکر نمیکنم که این تغییر نام یا عنوانِ مدلِ برگزاری انتخابات در کلان شهرها و در استان تهران، رونق آنچنانی به انتخابات شورای شهر بدهد و شاید کاهش مشارکت هم بهوجود بیاورد. مستقلینِ متخصصی در شهر تهران داریم که وابستگی حزبی ندارند. ای کاش به جای بحث احزاب، بحث انجمنهای تخصصی شهر را مطرح میکردیم. یعنی میگفتیم انجمن مهندسان مشاور، انجمن مدیریت شهری، انجمن مهندسان عمران و انجمن حملونقل شهری و…
اگر دوباره ردصلاحیت نشوم در انتخابات شوراها داوطلب خواهم شد
* آقای تندگویان در انتخابات شورای شهر آینده کاندیدا میشوید؟
ممکن است؛ البته اگر دوباره ردصلاحیت نشوم. من مدیریت شهری خواندهام و در این حوزه کار کردهام و در کنار شورای شهر، کار عمرانی و ساختوساز انجام دادهام بنابراین چرا در انتخابات شرکت نکنم؟
در دوره قبل یعنی همان دورهای که رأی آوردم، همان سال ردصلاحیت شدم که سپس موافقت کردند و آمدم. برای مجلس پارسال هم شرکت کردم و ردصلاحیت شدم و سپس تائید صلاحیت شدم. امیدوارم این قصهها تمام شود. آقای رئیسجمهور میگوید من خودم رئیسجمهوری هستم که ردصلاحیت شده بودم ولی الآن رئیسجمهور هستم.
در دوره احمدی نژاد به خیلی از ما انگ زده شد
* در همه ردصلاحیتها چه اتفاقی افتاد که تائید صلاحیت شدید؟
ما الآن یک رئیسجمهوری داریم که همین بَلا سرش آمده است. در دوره احمدینژاد انگهایی به ما زده شد که واقعیت نداشت. اینکه مدام بنویسند «عدم التزام به دین مبین اسلام»، یعنی اینها بازیهای بد سیاسی است و ای کاش تمام شود. اجازه بدهیم شایستگان ثبتنام کنند.
یکی از دلایل کاهش مشارکت همین موضوع است؛ مردم حس میکنند آدمهایی که صاحب حرف و تخصص هستند و میتوانند کاری انجام بدهند، با انگهای مختلف سیاسی کنار گذاشته میشوند و کسانی میآیند که نه تخصص لازم را دارند، نه آن جایگاه و پایگاه را. این موارد باعث کاهش مشارکت میشود.
متاسفانه بخشی از شایستگان رَدصلاحیت میشوند و بخشی از کسانیکه برای این جامعه شایسته نیستند، صلاحیتشان تأیید میشود و به مجلس میروند. بدترین اتفاق این است که به آنها نمیگویند نماینده شهر تهران بلکه میگویند، نماینده کشور جمهوری اسلامی و مجلس جمهوری اسلامی ایران.
* موضوع رَدصلاحیت شما با گفتوگو حل شد؟
بله و مشخص میشد آن عنوانی که به ما گفتند درست نبوده است.
* تمایل دارید شهردار آینده تهران شوید؟
باید آن توان باشد. کار سختی است. ای کاش وقتی سمتی به ما پیشنهاد میشود، سنجشی داشته باشیم که آیا توان آن را داریم یا خیر.
اگر پیشنهاد شهرداری تهران را داشته باشم، قبول میکنم
* اگر ریاست شهرداری تهران به شما پیشنهاد شود، قبول نمیکنید؟
اگر توان فیزیکیاش را داشته باشم. بنده معاون امور جوانان بودم و خیلی دوست دارم این سمتها به جوانان برگردد. جوان کسی است که جسارت و خلاقیت دارد. من نسبت به ۱۰ سال پیش که در شورای شهر بودم، خیلی از جسارتها را از دست دادهام. انسان سنش که بالا میرود، مصلحتاندیش میشود و توانایی او کاهش پیدا میکند. فکر نمیکنم کسی من را برای شهرداری تهران کاندیدا کند اما اگر کاندیدا شوم، قبول میکنم. در کابینه این دولت هم اوایل یکسری شایعات در رابطه با وزارت بنده مطرح شد، مشکلی نبود؛ چون در سنی نیستم که از کار افتاده باشم و تجربهام هم به قدر کافی است. تقریباً ۳۰ سال است که در مشاغل مختلف کار مدیریتی انجام دادم. حاکمیت و انقلاب برای امثال بنده هزینه کرده و الآن موقع بهرهبرداری از توانایی ماست.
* شما به این نکته اشاره کردید که وقتی عضو شورای شهر بودید با آقای قالیباف تقابلاتی داشتید. باتوجه به شناختی که او دارید، مدیریت مجلس را چگونه ارزیابی میکنید؟
مردم باید قضاوت کنند. ایشان رئیس مجلس جمهوری اسلامی است و تکتک مردم حق دارند درباره عملکرد روسای قوا اظهارنظر کنند. آقای قالیباف میگوید و مدعی است که یک مدیر اجرایی است. تا قبل از اینکه به مجلس برود واقعاً کار اجرایی انجام داده بود.
اگر ته دل خود آقای قالیباف را بپرسیم، خودش راضی به مدیریت مجلس نیست
جایگاه مجلس متفاوت است. اگر ته دل آقای قالیباف را بپرسیم، خود او هم راضی به مدیریت مجلس نیست. اینکه قالیباف حریف تندروها هست یا نیست، یک بحث است. اگر پایگاههایی برای اینکه شایستگان حاکم شوند وجود داشت، شاهد بسیاری از مشکلات نبودیم.
تندروها در شورای نگهبان نفوذ کردهاند
* ما با پدیده تندورها در مجلس مواجه هستیم. در رابطه با حضور آقای ظریف در کابینه دولت و فیلترینگ حساسیت نشان دادند. ارزیابی شما از این اقدامات چیست؟
متاسفانه دایره بستهای در کشور شکل گرفته است که این مدل آدمها در جایگاههای تصمیمگیری و انتخابات نفوذ پیدا کردهاند. یعنی در شورای فیلترینگ، شوراینگهبان و در پایگاههای مختلف نمایندگانی نفوذ کردهاند و بهصورت ریشهای، در حکمرانی هستند.
یکسری از نهادها باید پوستاندازی داشته باشند و ساختار آنها اصلاح شود. نفوذ این آدمها و شبکهشان در جایگاههای تصمیمگیری کلان نظام گسترده شده و این خیلی خطرناک است.
تندروها در جنگ 12 روزه سکوت کرده بودند
خیلی از آدمهایی که برای نظام سینه میدَرند، در جنگ ۱۲ روزه هیچ خبری از آنها نبود و سکوت کرده بودند و انگار وجود نداشتند. این افراد امروز دوباره صدایشان درآمده است. ای کاش جای دیگری اجازه نمیدادیم برخی آدمهای بیاخلاق و ناشایست وارد کارزار انتخابات شوند.
در شرایطی که مردم مشکلات رفاهی، معیشتی و گرفتاریهای شدید اقتصادی دارند، موضوع مجلس این میشود که چرا آقای ظریف فلان جا است؟ در حال حاضر مشکل مردم این است؟ مشکل آموزش، بهداشت و کشاورزی برطرف شده است؟
بحث اول همه ما اخلاق است. مهم نیست من اصولگرا هستم یا اصلاحطلب؛ باید اخلاق شایسته داشته باشم و به مردم توجه کنم.
تندروها تقریباً پیش اکثریت مردم منفور شدهاند و مردم توجهی به آنها ندارند اما چون در برخی پایگاهها نفوذ کردهاند و نیروهایی دارند که اجازه میدهند این افراد در چنین پایگاههایی حاضر شوند، وضعیت فعلی ایجاد شده است.

* نکته پایانی.
باتوجه به همه حرفها و بحثهایی که داریم، مردم بدانند آنها درباره سرنوشتشان تصمیمگیر هستند. در انتخابات ریاست جمهوری، شوراهای شهر و مجلس مردم نقش دارند. درست است گاهی منفعل شدهایم اما خود مردم شاهد بودند، در مواقعی که وارد صحنه شدند، اثرگذاری ایجاد شده است. شاید من الان از مدل دولت یا حکمرانی فعلی راضی نباشم ولی خوشحالم نگاهی که ممکن بود خیلی بدتر باشد، حاکم نشده، این هم ناشی از حضور مردم است.
اینکه کامل منفعل شویم و کنار بایستیم، آیا نظر ما را محقق میکند؟ خیر. حاکمیت باید به پیام مردم توجه کند و تمام توان خود را به کار گیرد تا مشارکت همیشه بالا باشد. اینگونه نباشد که در یک مدت زمانی مشخص، مثلاً یک ماه یا دو ماه به همه مردم میکروفون، جایگاه و رسانه ملی بدهیم و تا چهار سال بعد فراموششان کنیم.
اگر مردم احساس کنند که همیشه در رسانه حضور دارند آن رسانه، رسانه ملی است. اگر مردم احساس کنند همیشه در فرآیندها حضور دارند و حاکمیت پشت درهای بسته تصمیم نمیگیرد، بلکه آنها را در تصمیمسازیها و تصمیمگیریها مشارکت میدهد، انگیزه مشارکتشان بیشتر میشود. این بخش خطاب به مسئولین و حاکمیت است.
خطاب من به مردم این است که با کنار رفتن، در خانه نشستن و واکنش نشان ندادن به جایی نمیرسیم و فقط باعث میشویم یک حداقلی که حتی نظرات ما برایشان ارزشی ندارد، بیایند و برای ما تصمیمگیری کنند. این وضعیت روز به روز بدتر میشود و کمکی به کشور نمیکند.