اسناد محرمانه آمریکایی چه میگویند؟/اتحاد ضدایرانی پوتین با کاخ سفید!
شش ماه بعد از جنگ 12 روزه اسرائیل علیه ایران و عدم حمایت نظامی روسیه از تهران و ناامیدی مردم ایران از آن و کمتر از سه ماه از نخستین مداخله جویی سرگئی لاوروف در مسایل داخلی ایران علیه تیم مذاکراتی برجام و تکرار این اقدام در دو هفته پیش، اکنون انتشار اسناد جدیدی از شورای امنیت ملی آمریکا حاکی از برگ دیگری از خباثتهای مسکو در مورد ایران و حتی همسویی آن با ایالات متحده در این خصوص است. با این تفاوت که این بار نام شخص ولادیمیر پوتین رییس جمهور روسیه، بر بالای اسناد دیده میشود.
به گزارش یورونیوز پس از آنکه شورای امنیت ملی آمریکا بخش جدیدی از اسناد محرمانه این نهاد را از طبقهبندی خارج کرد، سه سند افشا شد که در هر سه آنها ولادیمیر پوتین سخنانی را به جورج بوش پسر گفته است که شراکت راهبردی روسیه با ایران را زیر سوال میبرد.
سند نخست؛ رقابت پوتین با منافقین

نخستین سندی که منتشر شده، نشان میدهد، ولادیمیر پوتین در دیداری که 16 ژوئن سال 2001 (26 خرداد 1380) با جورج بوش پسر در اسلوونی داشته است، بعد از ابراز نگرانی رئیسجمهوری آمریکا درباره برنامه هستهای ایران و فروش تسلیحات به آن، به وی وعده میدهد که فروش فناوری موشکی به تهران را محدود خواهد کرد. او همچنین میگوید: «کارشناسان ایرانی در گفت و گو با کارشناسان هستهای ما پرسشهای حساسی مطرح میکنند. بیتردید آنها به دنبال دستیابی به تسلیحات هستهای هستند اما من به کارشناسان کشورم گفتهام که هرگز با آنها درباره چنین مسایلی صحبت نکنند.»
ولادیمیر پوتین در حالی بر مساله تمایل ایران به داشتن تسلیحات هستهای تاکید و چنین ادعایی را نزد بوش مطرح کرده است که بر اساس اطلاعاتی که در کتاب سیر تحولات فناوری هستهای در ایران (1336 - 1386) توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده ، ماموران اطلاعاتی آمریکا در اواسط سال 1380 یعنی مدتی بعد از همان زمان دیدار پوتین و بوش ، ادعا کردند ایران دارای برنامه و تاسیسات هستهای نظامی است. بوش در بهمن ماه همان سال (ژانویه 2002) نیز ایران، عراق و کره شمالی را «محور شرارت» نامید و مدعی شد رسالت تاریخی آمریکا مقابله با این سه کشور است.
نکته قابل توجه آن است که تازه یک سال بعد از دیدار پوتین با بوش در اسلوونی بود که علیرضا جعفرزاده، سخنگوی منافقین در سپتامبر 2002 (شهریور 1381) تصاویری از سایت نیروگاه اتمی نطنز و اراک را افشا کرد و مدعی شد، ایران در محدوده این دو شهر دارای تاسیسات غنیسازی و رآکتور آب سنگین است.
این به آن معنا است که پوتین پیش از منافقین خبر تکاپوی ایران برای نه غنیسازی که حرکت به سمت تسلیحات هستهای را به بوش داده بوده است.
سند دوم، چراغ سبز برای حمله به ایران و رای به قطعنامههای شورای امنیت علیه ایران
دومین سند منتشر شده در اسناد شورای امنیت ملی آمریکا نیز مربوط به دیدار 16 سپتامبر 2005 (25 شهریور 1384) روسای جمهوری آمریکا و روسیه در کاخ سفید است. در این دیدار کاندولیزا رایس و سرگئی لاوروف، وزرای خارجه وقت دو کشور و دونالد رامسفلد، وزیر دفاع وقت آمریکا نیز حضور داشتند.
بنا بر این سند، این دیدار بر برنامه هستهای ایران و راههای جلوگیری از آن متمرکز بوده است. در این جلسه آمریکا خواهان ارجاع پرونده هستهای ایران به شورای امنیت بودهاست. روسیه هرچند با این اقدام مخالفت کرده اما در لفافه گزینه حمله به تاسیسات هستهای ایران را مطرح کرده و گفته است: «بردن پرونده هستهای ایران به شورای امنیت، باعث میشود مسیر کره شمالی را تکرار کند. در این صورت اگر ایران بخواهد به سلاح هستهای دست پیدا کند، کنترل خود را بر آن از دست میدهیم. آن وقت باید چه کنیم؟ حمله؟ به چه کسی؟ به کجا؟ آیا از اطلاعاتی که دارید مطمئن هستید؟ البته با جورج موافقم اگر ایران قوانین بینالمللی را نقض کند، حق داریم آن را به شورای امنیت ببریم.»
پوتین در همین دیدار همچنین تاکید کرده که به محمود احمدینژاد که در آن زمان تازه یک ماهی بود دور نخست ریاست جمهوری خود را آغاز کرده بود، گفته است که اگر ایران بخواهد این مسیر را ادامه دهد و به مذاکرات با اروپاییها ادامه ندهد، «منزوی» خواهد شد.
سخنان پوتین در شرایطی در نشست سال 2005 او با بوش بیان شد که یک سال پس از آن آمریکا در میان سکوت پوتین و البته موافقت سال گذشته آن با ایده وی که « اگر ایران قوانین بینالمللی را نقض کند، حق داریم آن را به شورای امنیت ببریم» پرونده ایران به شورای امنیت رفت. البته روسیه کلاه خود را نیز از این نمد میبرد، زیرا هم نگرانیاش درباره وضعیت هستهای ایران به عنوان یک همسایه بر طرف میشد، هم به این ترتیب در پرونده هستهای ایران صاحب نقش میشد و میتوانست بر سر آن معامله کند و هم سود اقتصادی خود را از تحریمهایی که میتوانست در پی آن رخ دهد، میبرد. زیرا میدانست رفتن پرونده ایران به شورای امنیت، یعنی سرآغاز موج تحریمها علیه ایران!
روسیه در سالهای 2006 تا 2010 به چندین قطعنامه شورای امنیت علیه ایران رای داد و در بقیه موارد نیز رای ممتنع میداد. این قطعنامهها شامل قطعنامه 1696 (31 جولای 2006)، قطعنامه 1737 (23 دسامبر 2006)، قطعنامه 1747 (24 مارس 2007)، قطعنامه 1803 (3 مارس 2008)، قطعنامه 1835 (27 سپتامبر 2008) و قطعنامه 1929 (9 ژوئن 2010) بودند.
سند سوم؛ توهین به مقامات ایران و سرکار گذاشتن آنها با اس 300

سومین سند افشا شده از دیدارهای پوتین و بوش نیز مربوط به آخرین دیدار آنها در سال 2008 در شهر سوچی روسیه است. این دیدار نیز اختصاص به برنامه هستهای ایران داشت. پوتین در این دیدار به بوش میگوید که ایران در برخی موارد میخواهد امور را بصورت «مخفیانه» پیش ببرد و تاکید میکند: «پیدا و مجازاتشان میکنیم!»
پس از آن نیز در پاسخ به تعارفات بوش که از او بابت طرح هوشمندانهاش درباره فروش اورانیوم غنیشده به ایران برای مصارف صلح آمیز به جای ساخت تاسیسات غنیسازی تشکر میکند، میگوید: «آنها دیوانهاند. چیزی که باعث شگفتی من میشود این است که هرچند ایدئولوژی دیوانهواری دارند اما هوشمند هستند و تحصیلات دانشگاهی دارند.»
او همچنین درباره سامانههای موشکی اس 300 هم میگوید که دادن این سامانه به ایران را مشروط به تغییر رفتار این کشور کرده و اینکه «مسکو چهار سال پیش این قرارداد را با تهران امضا کرد اما هنوز اجرا نشده است!»
روسیه تا سال 2016 نیز حاضر به دادن سامانه موشکی اس 300 به ایران نشد و تازه در این سال و بعد از توافق برجام بود که نخستین محموله این سامانه را از طریق بندر انزلی وارد ایران کرد؛ یعنی 9 سال بعد از امضای قرارداد! و البته در آن زمان دیگر خط تولید این سامانه در روسیه متوقف شده بود و ایران نیز دیگر به دریافت این سامانه که با پیشرفتهای نظامی جهانی در آن یک دهه همخوانی نداشت، متمایل نبود و خواهان دریافت مدل جدیدی از آن بود. ایران و روسیه قرارداد جدیدی هم برای دریافت این سامانه جدید امضا کردند اما هنوز خبری از تحویل آن نیست و حتی زمان تعیین شده برای این کار نیز مشخص نشده است.
البته مرداد ماه امسال بعد از جنگ 12 روزه، لاوروف در پاسخ به پرسش خبرنگاران درباره فروش سامانه اس 400 و جنگنده سوخو به ایران مدعی شد، کشورش در حال تامین نیازهای نظامی ایران است. اما از رسیدن این سامانه و جنگنده سوخو به ایران هنوز خبری رسمی منتشر نشده وشنیده های آوش نیز می گوید تاکنون هیچ کمک نظامی از سوی روسها به سوی ایران روانه نشده است.
خاطره تلخ فرمانده سپاه از روسها و برگشتن ورق
همزمان با انتشار مکالمات جرج بوش و پوتین در مورد ایران خاطرهای نیز از سردار شهید حاج احمد کاظمی از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران منتشر شده که تاییدی است بر رفتار دوگانه روسیه با ایران. شهید کاظمی چندین سال پیش خاطرهای از بازی درآوردن روسها در جریان سفرش به همراه شهید حسن طهرانی مقدم به روسیه برای خرید موشک روایت و اشاره کرده بود، اکنون سپاه موشکهایی ساخته که همین روسها حسرتش را میخورند.
هرچند در میان همه این افشاگری ها نباید فراموش کرد روسیه نیز همچون سایر کشورها منافع ملی خود را در اولویت دارد اما این موضوع باید تلنگری باشد برای کسانی که تصور می کنند قدرتهای جهانی چه روسیه و چین و چه آمریکا و اروپا برای ایران هزینه می کنند. این خود ما هستیم که باید سیاستها و اقدامات خود را بر اصول منافع و امنیت ملی خود هماهنگ کرده و در انتظار کمک آنها نباشیم.