EN
به روز شده در
کد خبر: ۶۳۴۶۵

آیا اسرائیل، موازنه قدرت در خاورمیانه را تغییر داد

اسرائیل در طول دو سال گذشته وارد نبردی جدی و چند سویه با محور مقاومت شد تا خاورمیانه جدیدی را بنا نهد که در آن خود برتری قابل توجهی نسبت به سایر کشورهای این منطقه داشته باشد. تل‌آویو در این راه ضربه‌هایی قابل توجه نیز بر پیکر برخی از گروه‌های مقاومت نیز وارد کرد. با این حال هنوز به طور کامل به آنچه که می‌خواست دست نیافته است.

آیا اسرائیل، موازنه قدرت در خاورمیانه را تغییر داد

مرکز مطالعات شبکه خبری الجزیره در تحلیلی با همین موضوع نوشته است: خاورمیانه در پایان جنگ عزه که به سراسر منطقه نیز تسری یافت، وارد مرحله جدیدی شده و در آن تغییراتی غیر قابل انکار در موازنه قدرتی رخ داده است. ایده «تغییر در خاورمیانه» را اولین بار نخست وزیر اسرائیل پس از 7 اکتبر 2023 مطرح کرد و مقصود او از این ایده تغییر قدرت منطقه‌ای بنا بر خواسته اسرائیل بود. اسرائیل در طول دو سال گذشته طوری عمل کرد که گویی می‌خواهد به وعده خود عمل کند و همزمان وارد نبردهایی با غزه، لبنان، یمن، ایران و در این اواخر سوریه شد. با این حال نتایج به دست آمده از این نبردها تصویری پیچیده از دستاوردهای جزئی، مقاومت پایدار و هزینه‌های استراتژیک جدید را نشان می‌دهد.

پیش از جنگ غزه، قدرت منطقه‌ای در خاورمیانه بین ترکیه، ایران، عربستان و اسرائیل تقسیم شده بود و هر یک بر مبنای بنیان‌های اقتصادی، نظامی و ایدئولوژیکی خود حرکت می‌کردند. ۷ اکتبر حس آسیب‌ناپذیری اسرائیل را کمرنگ کرد. تل‌آویو در واکنش حمله حماس را نه تنها با یک جنگ تمام عیار علیه غزه که با کارزاری با هدف سرکوب مقاومت و سلطه‌جویی در منطقه پاسخ داد.

به این ترتیب بود که غزه در معرض تخریب بی‌سابقه‌ای قرار گرفت. حماس و پایگاه اجتماعی آن هدف این تخریب قرار گرفتند اما نتیجه آن ویرانی غزه و کشتار وسیع غیرنظامیان شد. البته نمی‌توان انکار کرد که این جنگ دو ساله حماس را تضعیف و آن را مجبور کرد، آتش‌بسی سخت را بپذیرد و به واگذاری حکومت فکر کند، با این حال اسرائیل نیز نتوانست این جنبش را از نظر نظامی یا سیاسی شکست دهد. حماس هنوز هم ده‌ها مبارز مسلح دارد و به عنوان یک نیروی سیاسی قدرت را در غزه در دست دارد.

اسرائیل فراتر از غزه در چند جبهه دیگر نیز وارد عمل شد. در لبنان دبیرکل حزب‌الله را ترور کرد، مواضع این جنبش را در هم کوبید و با توافق‌هایی که با دولت لبنان کرد، حزب‌الله را به پشت رود لیتانی به عقب راند. اما حزب‌الله با وجود ضربه‌های سختی که خورد و مجبور شد به لاک دفاعی فرو رود، پایگاه مردمی و توانایی بازیابی خود را حفظ کرد، دولت لبنان نیز هنوز نتوانسته آن را خلع سلاح کند.

در یمن نیز حملات اسرائیل نتوانست حوثی‌هایی که توانایی خود را در مختل کردن کشتیرانی جهانی نشان دادند و از طریق حمایت خود از غزه، مشروعیت منطقه‌ای کسب کردند، از اقدامات خود منصرف کند.

اسرائیل همچنین از این جنگ برای پیگیری اهداف دیرینه خود علیه ایران استفاده کرد. حملات مستقیم و غیر مستقیم اسرائیل علیه ایران در سال 2025 به اوج خود رسید و آمریکا نیز به کمک آن آمد تا توان دفاع هوایی ایران، برخی فرماندهان و تاسیسات هسته‌ای آن را هدف گیرد. ایران در این حملات هرچند آسیب‌هایی دید اما تخصص خود را حفظ کرده و احتمالا هنوز هم اورانیوم غنی شده خود را در اختیار دارد. ضمن اینکه به ترمیم آسیب‌های وارده با حمایت روسیه و چین سرعت بخشید. جنگ نقاط آسیب‌پذیر ایران را عیان کرد اما نتوانست آسیب زیادی به قدرت منطقه‌ای آن وارد کند.

در سوریه، فروپاشی رژیم اسد که یک پیامد ناخواسته از اثرات منطقه‌ای جنگ بود، باعث تغییرات زیادی در این کشور شد. طوری که نفوذ ایران و حزب‌الله در آن کاهش یافت. اما اسرائیل نیز بخاطر حملات نظامی، حمله به دارایی‌های سوریه و مداخله در جنوب این کشور رو در روی حاکمیت جدید قرار گرفت. اسرائیل به جای اینکه از این تغییرات در جهت تثبیت آرامش در جبهه شمال شرقی خود استفاده کند، عرصه نبردی جدید را نیز در این خطه گشود و سوریه تضعیف شده پس از اسد را به کانون جدید تنش تبدیل کرد.

این تحولات، روابط گسترده منطقه‌ای را تغییر داد. هم نفوذ ایران در سوریه را کاهش داد و هم احساس تهدید استراتژیک عربستان را! اما بخاطر اقدامات اسرائیل در غزه و سایر مناطق خاورمیانه عادی‌سازی را غیرممکن کرد. طوری که رهبران عربستان به طور علنی هرگونه عادی‌سازی را به تشکیل کشور فلسطین گره زدند.

در عین حال، روابط اسرائیل و ترکیه هم به شدت رو به وخامت گذاشت. برای اولین بار از سال ۱۹۵۰، آنکارا دیگر رویارویی مستقیم با اسرائیل را رد نکرد و در مقابل نیز نهادهای اسرائیلی شروع به برخورد با ترکیه به عنوان دشمن استراتژیک بالقوه، به ویژه بر سر سوریه کردند.

به طور کلی، جنگ دو ساله در خاورمیانه این منطقه را تغییر داد، اما سلطه استراتژیک روشنی برای اسرائیل به ارمغان نیاورد. اسرائیل دشمنان خود را تضعیف کرد اما نتوانست آنها را از موازنه قدرت منطقه‌ای حذف کند. تل‌آویو با این کار نه فقط فرصت‌های دیپلماتیک بزرگی را از دست داد که خصومت با کشورهای کلیدی منطقه را عمیق‌تر و انزوای خود را تقویت کرد. به همین دلیل نیز اکنون با منطقه‌ای بی‌ثبات‌تر مواجه هستیم و هیچ نظم پایداری در چشم‌انداز دیده نمی‌شود.

ارسال نظر

آخرین اخبار