ترامپ؛ از تهدید جنگ با ونزوئلا تا استقرار نیرو در حیاط خلوت آمریکا
این اولین بار نیست که آمریکا برای تغییر رژیم در ونزوئلا خیز برمیدارد و سابقه این دست تلاشهای ایالات متحده به بیش از 25 سال برمیگردد تلاشی که تاکنون کاملا بیحاصل بودهاست.

شورای امنیت سازمان ملل به درخواست ونزوئلا و حمایت روسیه و چین نشستی ویژه برای بررسی بحران در روابط واشنگتن و کاراکاس برگزار کرد. اما ناظران معتقدند ترامپ بیش از جنگ خواهان استقرار نیرو در آمریکای لاتین است. این نشست درحالی برگزار شد که تنشها بین آمریکا و ونزوئلا بسیار بالا رفته و هر لحظه احتمال وقوع جنگی تمام عیار از سوی آمریکا علیه کاراکاس وجود دارد. طوریکه مقامات سیاسی و نظامی ونزوئلا در دو روز اخیر تصمیم گرفتند، موانعی را در اطراف پایتخت ایجاد کنند و به طور کامل خود را آماده حمله احتمالی آمریکا به کاراکاس به منظور ایجاد تغییر رژیم در آن کردهاند.
این اولین بار نیست که آمریکا برای تغییر رژیم در ونزوئلا خیز برمیدارد و سابقه این دست تلاشهای ایالات متحده به بیش از 25 سال برمیگردد تلاشی که تاکنون کاملا بیحاصل بودهاست.
تکاپوهای آمریکا برای تغییر رژیم در ونزوئلا
راجر هریس، از تحلیلگران وابسته به دولت ونزوئلا، در تحلیلی بر تلاشهای دو دههای آمریکا علیه این کشور نوشته است، اولین بار سال 2002 در زمان ریاستجمهوری «هوگو چاوز» بود که آمریکا وارد چنین قماری شد و یک کودتای نظامی را در این کشور به راه انداخت. کودتا موفقیت آمیز بود و چاوز سرنگون شد اما فقط 47 ساعت پس از آن مردم به طور خودجوش به پا خاستند و رئیسجمهوری منتخب خود را به قدرت بازگرداندند.
از آن زمان تاکنون ایالات متحده ناامید نشده و بارها و بارها در امور داخلی ونزوئلا دخالت و میلیونها دلار برای تقلب در انتخابات هزینه کرده است اما اپوزیسیون این کشور تاکنون نتوانسته موفق باشد و بدلیل حمایت آمریکا از آن و جوّ ضد آمریکایی مردم ونزوئلا هر بار منزویتر و بیاعتبارتر از قبل شده است.
در تمامی این 25 سال ونزوئلا تحت فشارهای اقتصادی فزایندهای نیز بوده است. طوری که در برخی برههها تورم آن به 2 میلیون درصد نیز رسید. با این حال این کشور با وجود وضعیت اقتصادی بسیار نابسامان همچنان به حیات خود تحت آنچه که انقلاب بولیواری مینامد، ادامه میدهد.
دموکرات و جمهوریخواه فرقی ندارد
یکی از نکات قابل توجه در اقدامات ضدونزوئلایی آمریکا این است که هر دو حزب جمهوریخواه و دموکرات خود را ملزم به شکست دادن حکومت فعلی این کشور میدانند.
به اعتقاد حامیان انقلاب بولیواری، علت دشمنی آمریکا با انقلاب بولیواری علاقهمندی حاکمیت ونزوئلا به ملی کردن نفت، مصادره کردن داراییهای شرکتهای نفتی بینالمللی و استفاده از منابع طبیعی کشور از جمله ذخایر قابل توجه گاز طبیعی، سنگ آهن، بوکسیت، طلا، زغال سنگ و الماس ونزوئلا برای تأمین مالی برنامههای اجتماعی به جای واگذاری آنها به آمریکا بوده است. ضمن اینکه انقلاب بولیواری عامل وحدت بخش کشورهای آمریکای لاتین برای استقلال از ایالات متحده بوده است.
ترامپ، غول مرحله آخر
راجر هریس در پایان تحلیل خود تکاپوی ترامپ برای به راه انداختن جنگ علیه ونزوئلا را هم در همین راستا میبیند و مینویسد، ترامپ پرده آخر این مبارزه است اما با این مشکل مواجه است که در داخل کشور خود با اختلافنظرهایی درباره حمله به ونزوئلا روبهرو است. برخی سناتورها و نمایندگان آمریکایی که اغلب آنها دموکرات هستند، معتقدند باید به جای جنگ راه قدیمی تغییر رژیم را دنبال کرد زیرا جنگ میتواند باعث افزایش حمایتها از مادورو در کشورش شود.
نیاز ترامپ به دشمن
ویژگیهای شخصیتی ترامپ که همواره نظرات دموکراتها را اشتباه میخواند مانع از آن میشود که بخواهد به توصیه آنها گوش کند.
در همین ارتباط جان ففر، در اوراسیا ریویو، نوشته است: دونالد ترامپ حرفه سیاسی خود و حتی کل شخصیت خود را بر دشمن تراشی از هیچ بنا کرده است. او همیشه معتقد است دشمنان فراوانی دارد که میخواهند کار او را خراب کنند. گاه دادستانهای آمریکا را دشمن خود مینامد و گاه رقبای انتخاباتیاش و گاه کارتلهای مواد مخدر که معتقد است در شهرهای آمریکا گرد آمدهاند و او باید برای مبارزه با آنها گارد ملی را راهی ایالات مختلف کند.
او اکنون نیز نیاز به یک دشمن خارجی را احساس میکند و چه کشوری بهتر از ونزوئلا! اما به گفته لئون هادر، کارشناس باسابقه امور بینالملل، ترامپ متوجه این مساله نیست که ونزوئلا تا امروز بیش از هفت میلیون پناهجو و مهاجر به آمریکا فرستاده و فروپاشی دولت آن به راحتی میتواند این تعداد را دو برابر کند. آنگاه آمریکا با این مهاجران چه خواهد کرد؟ احتمالا ترامپ که شخصیتی فیالبداهه دارد، تصمیمی برای این مساله نگرفته است.
اما شاید همین باعث تجدیدنظر او برای راه انداختن یک جنگ علیه کاراکاس شود و چیزی رقم خورد که سیمون تیسدال، در روزنامه گاردین، نوشته و پیشبینی کرده است: «مداخله نظامی تمام عیار در ونزوئلا بعید به نظر میرسد. آنچه میبینیم در واقع یک کمپین فشار شدید با استفاده از بیثباتسازی، تحریمها، حملات دریایی و حملات هوایی و کماندویی علیه ونزوئلا است.» شاید برای اینکه ارتش ایالات متحده را در حیاط خلوت آمریکا و در شهرهای خود مستقر کند.