ترامپ به جنگ سازمان ملل رفت؛ کشورها به جنگ ترامپ
رئیسجمهوری آمریکا در سخنرانی سالانه خود در مجمع عمومی، این نهاد جهانی و به عبارتی همه سران کشورهایی که در آن حضور داشتند را به توپ بست.

دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا، در سخنرانی سالانه خود در مجمع عمومی، این نهاد جهانی و به عبارتی همه سران کشورهایی که در آن حضور داشتند را به توپ بست و جنگ خود با سازمان ملل را آشکارا آغاز کرد.
سایت شبکه خبری بیبیسی نیز در گزارشی نوشت، سخنرانی دونالد ترامپ در مجمع عمومی از جمله سخنرانیهای او بود که به آشکارترین شکل ممکن دیدگاه او نسبت به جهان و ایدئولوژیاش در این جهان را به تصویر کشید.
ترامپ که در طول حدود یک ساعت سخنرانیاش یک به یک مخالفانش را هدف تیربار کلمات خود قرار داد، سخنانش را با ستایش کشورش آغاز کرد و تصویری با شکوه از «عصر طلایی» ایالات متحده تحت رهبری خودش ارائه کرد و گفت که «بخاطر پایان دادن به هفت جنگ شایسته جایزه نوبل صلح است.» او بعد از ستایش خود به سران حاضر هشدار داد «کشورهای شما دارند به جهنم میروند.»
آغاز حملات به سازمان ملل
ترامپ سپس به سازمان ملل حمله کرد و گفت «سازمان ملل هیچ کمکی به صلح نکرده و جنگی را پایان نداده است.»
او اهداف سازمان ملل را زیر سوال برد و تاکید کرد «این سازمان پتانسیل خوبی دارد اما از آن استفاده نمیکند و فقط نامههای تند و تیزی مینویسد اما نمیداند کلمات توخالی به جنگها پایان نخواهند داد.»
رئیسجمهور آمریکا همچنین به سازمان ملل به دلیل کمکهایش به پناهجویانی که امیدوار بودند وارد ایالات متحده شوند، حمله کرد و گفت: «سازمان ملل قرار است جلوی تهاجمات را بگیرد نه اینکه آنها را ایجاد و تأمین مالی کند.»
او سازمان ملل را تا آنجا زیر سوال برد که چرا پله برقی و تله پرامپتر (دستگاه متن خوان) خراب بوده و باعث اختلال در بازدید و سخنرانی او شده اند.
ترامپ بعد از زیر سوال بردن سازمان ملل اعلام کرد در نقطه مقابل ایالات متحده «دست رهبری و دوستی خود را به سمت هر کشوری در این مجمع که مایل است در ایجاد جهانی امنتر و مرفه تر به آن بپیوندد» دراز میکند. او به این ترتیب با کنار گذاشتن چندجانبهگرایی تحت رهبری سازمان ملل بر مجموعهای از روابط دوجانبه تحت سلطه ایالات متحده تاکید کرد.
درست اما نادرست
شاید بخشی از انتقادات ترامپ تا حدودی درست باشد؛ نه فقط ترامپ که پیش از این بسیاری از تحلیلگران درباره اثربخشی سازمان ملل در حل منازعات سخن گفته و آن را زیر سوال بردهاند و از جمله در شرایط کنونی که جهان در آتش بحرانهای مختلف میسوزد، درباره بن بست در شورای امنیت و بوروکراسی غیرپاسخگوی این سازمان هشدار دادهاند.
از طرف دیگر اگر دقیقتر نگاه کنیم، میبینیم خود ترامپ یکی از عواملی بوده که باعث شده سازمان ملل اثربخشی خود را از دست بدهد زیرا معتقد است بحرانهای جهانی باید توسط مردان قدرتمندی مانند خود او حل شود. مردانی که دور هم جمع شوند و معاملهای را نهایی کنند نه اینکه از نهادهای چندجانبهای مانند سازمان ملل برای یافتن راه حلهای جمعی استفاده کنند. ترامپ به همین منظور در چند ماه گذشته بخش زیادی از بودجهای را که ایالات متحده سالانه به سازمان ملل تخصیص داده بود، قطع کرده و این سازمان را مجبور به کاهش فعالیتهای بشردوستانه خود در سراسر جهان کرده است.
بد نیست بدانید، وضعیت مالی سازمان ملل هشت دهه پس از تأسیس آن در پایان جنگ جهانی دوم کاملا اسفبار است و در یک بحران بودجه غرق شده طوری که 2.4 میلیارد دلار (1.77 میلیارد پوند) بدهی معوقه پرداخت نشده از کشورهای عضو در مقابل بودجه کلی 3.5 میلیارد دلاری برای سال 2025 دارد که بیشترین بدهی حدود 1.5 میلیارد دلار مربوط به آمریکاست.
جهان بدون رهبری آمریکا
روزنامه گاردین در تحلیلی به قلم پاتریک وینتور، درباره سخنرانی ترامپ و تلاش او برای به چالش کشیدن سازمان ملل نوشته است، این سخنرانی یک چیز را واضح ساخت، جهان بیش از این نباید به آمریکا به عنوان یک رهبر قدرتمند جهانی نگاه کند.
بر اساس این تحلیل، در پی این سخنرانی نمایندگان شوکهزده و خجالتزده اندونزی و ترکیه سخنرانی کردند و از قضا در هر دو سخنرانی شاهد کلماتی مشابه درباره اینکه زور نمیتواند حق باشد، هیچ کشوری حق ندارد مایه آزار دیگران را فراهم آورد و بیعدالتی باعث اتحاد میشود، بودیم. پیش از ترامپ نیز رئیسجمهوری برزیل سخنرانی کرد و او نیز بر چندجانبهگرایی در مقابل یکجانبهگرایی سخن گفت و اینکه با وجود یکجانبهگرایی، دموکراسی به خطر میافتد.
اما در میان چنین سخنرانیهایی که تلاش میکردند در جهان همسویی قابل توجهی مقابل ظلم و بیعدالتی ایجاد کنند، ترامپ به چیزهایی پرداخت که این سوال اجتناب ناپذیر را به شکلی آشکار مطرح کرد که جهان در غیاب رهبری واحد چگونه خواهد بود؟
اتحاد علیه آمریکا
این سوالی نبود که فقط برای جنوب جهانی مطرح باشد بلکه برای اروپا در مواجهه با روسیه، برای آسیا در کشمکش با قدرت چین و برای خلیج فارس در کشمکش با سلطه نظامی اسرائیل نیز وجود دارد.
پاسخ را باید در ائتلاف ضد ترامپی جستوجو کرد که توسط رهبران دموکرات در حال شکلگیری است. این ائتلاف جدا از سازمان ملل که با حق وتوی بلوکهای قدرتمند دچار بنبست شده در حال شکل گیری است.
اما تلاشها برای ایجاد یک اتحاد قوی ضد ترامپ با گرد هم آوردن جنوب جهانی و اروپا با مسئله استانداردهای دوگانه در قبال دو جنگ مشابه غزه و اوکراین تضعیف شده است. این چیزی بود که پدرو سانچز، نخستوزیر اسپانیا، در سخنرانی خود برای 500 دانشجوی دانشگاه کلمبیا، بارها مطرح کرد و درباره آن به همتایان اروپایی خود هشدار داد تا درک کنند اتهام استانداردهای دوگانه چه آسیبی به وجهه آنها وارد کرده است.
به همین دلیل هم هست که این روزها سانچز به سرعت در حال تبدیل شدن به رهبر اروپایی جنبشی است که بیشترین تمایل را برای ایستادن برابر ترامپ دارد. او در کلمبیا با دفاع از فضایل مثبت مهاجرت مورد تشویق قرار گرفت و گفت: «جوامع باز بهترین پادزهر برای تعصب هستند». این اظهارات به دلیل تلاشهای ترامپ در دانشگاه کلمبیا برای خاموش کردن اعتراضها به اسرائیل اهمیت بسیاری داشت.
سانچز با این کلمات محبوب دانشجویانی که در سخنرانی او حضور داشتند، شد؛ «وقتی صدای یک جامعه خاموش میشود، در نهایت میمیرد. جوامع باز با کلمات شکوفا میشوند. آزادی بیان، عقیده، حق مشارکت در زندگی اجتماعی به شهروندان قدرت میدهد. از دست دادن آزادی مخالفت، گشودن در به روی استبداد است.»
اما این اتحادهای جهانی هنوز نوپا و ناهماهنگ هستند. خطر بزرگ این است که هر دولت-ملت تحت تأثیر سیاستهای داخلی و اقتصادی خود در مورد چگونگی مقابله با قدرت آمریکا یا تسلیم شدن در برابر آن تصمیم بگیرند. خطر بزرگتر این است که هر کشوری هنگام این تصمیمگیری از قدرت دیپلماسی باجگیری ترامپ آگاه خواهد بود و باید دید چنین فاکتوری آینده چنین اتحادی را به کدام سو خواهد برد.