والیبال پایه؛ میدان رقابت واقعی باشگاههای بخش خصوصی
رقابتهای قهرمانی نوجوانان باشگاههای کشور صحنهای بود که نشان داد باشگاههای بخش خصوصی همچنان نقش اصلی را در ساختن نسل آینده والیبال ایران ایفا میکنند؛ باشگاههایی که برای هزینهای که میپردازند هدف، برنامه، نظارت و دقت دارند و از زیرساخت تا سطح حرفهای مسیر مشخصی را دنبال میکنند.
شهداب یزد با مدیری جوان و آشنا به همه ظرایف والیبال ایران، بدون هیاهو و تبلیغات اضافی، از دل محلات استانهای مختلف استعدادهای تازه را کشف میکند. این باشگاه، عباس میرحسینی—مربی باسابقه بینالمللی و پیشین تیم ملی—را مأمور کرده تا نوجوانان مستعد را در اردوهای شبانهروزی زیر نظر بگیرد و تحت آموزش و ارزیابی حرفهای قرار دهد. شهداب اگرچه در مسیر سازندگی بیمهریهایی دیده، اما «از خار مغیلان نهراسیده» و مسیر را با جدیت ادامه میدهد.
در اسلامشهر نیز باشگاه طبیعت با برنامهریزی منسجم، محور اصلی سازندگی شده است. ابراهیم وادی در این باشگاه با بهکارگیری مربیانی کاربلد چون ولی نورمحمدی—فوقستاره دهه گذشته والیبال ایران—پایههای یک سیستم استعدادیابی اصولی را بنا کرده است. منطقه اسلامشهر از مستعدترین مناطق کشور در والیبال پایه است و این باشگاه تلاش میکند این ظرفیت بزرگ را به ثمر برساند.
در سوی دیگر، رازین پلیمر طی چند سال اخیر با اتکا به سرمایه بخش خصوصی وارد میدان شده و نگاه حرفهای خود را حفظ کرده است. مصطفی هداوندی بارها به مربیانش تأکید کرده است که به هیچوجه زیر بار بازیکنان سفارشی نروند و بدون پارتیبازی، در نهایت صداقت به نوجوانان پایتخت خدمت کنند؛ طرز فکری که در والیبال پایه امروز ایران کمنظیر است.
تابستان گذشته، بازدیدی از یکی از باشگاههای معتبر صنعتی انجام شد تا روند سازندگی آن بررسی شود؛ اما نتیجه شگفتانگیز بود. حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ بازیکن از سراسر کشور در تمرین حضور داشتند، اما در دو ساعت تماشای تمرین، مشخص شد بیش از ۹۰ درصد آنها حتی یکبار هم به توپ دست نزدند. این بینظمی، بیش از آنکه برنامهای برای استعدادیابی باشد، شبیه یک شور و شوق بیهدف بود.
واقعیت این است که والیبال پایه ایران نیازمند بازنگری جدی، تشویق و تنبیه واقعی و طرحی نو است. باید به مربیان سازنده باشگاههای موفق بها داده شود. یکی از راهها میتواند دعوت مربیان باشگاههای برتر به اردوهای ردههای سنی تیم ملی باشد؛ اقدامی که هم انگیزه ایجاد میکند و هم عدالت در فرآیند انتخاب را بالا میبرد.
نباید اجازه داد همشهریگری و رفیقبازی برخی مربیان ملی جای زحمات مربیان سازنده را بگیرد و موجب دلسردی باشگاههای پایه شود.