شکاف نسلی؛ واقعیتی اجتنابناپذیر در جامعه امروز
شکاف نسلی امری طبیعی و نشانه رشد جامعه است و ناشی از تغییر سریع ارزشها و رفتارهاست. ذیرش این تفاوتها و آموزش سازگاری میان نسلها، کلید پویایی و تحول اجتماعی است.
در سالهای اخیر، شکاف میان نسلها به یکی از دغدغههای جدی تبدیل شده است. بزرگترها از تغییر رفتار، ارزشها و نوع تفکر جوانترها گلایه دارند، در حالی که نسل جوان، خود را قربانی نپذیرفتن و نادیدهگرفتن از سوی نسلهای قبل میداند.
برای بررسی ریشهها و پیامدهای این پدیده، با امانالله قراییمقدم، جامعهشناس، گفتوگو کردیم که معتقد است شکاف نسلی نهتنها پدیدهای منفی نیست، بلکه لازمه پویایی و رشد جامعه است.
قراییمقدم در ابتدای گفتوگو با اشاره به اینکه شکاف نسلی «ذات جامعه» است، گفت: «این تفاوت میان نسلها امری طبیعی است. شما با مادرتان فرق دارید، مادرتان با مادر و مادربزرگش متفاوت بوده و فرزند شما هم با شما فرق خواهد داشت. چون محیط اجتماعی، هنجارها، ارزشها و معیارها مرتب در حال تغییرند و جامعه هیچوقت ثابت نمیماند.»
او افزود: «جامعه موجودی زنده است که شتاب و حرکت دارد. اگر قرار بود همیشه در یک وضعیت بماند، از بین میرفت. در جوامع عقبماندهتر، شکاف نسلی کمتر است چون تغییرات کندتر اتفاق میافتد. اما هرچه جامعه پیشرفتهتر شود، این فاصله بیشتر میشود.»
این جامعهشناس با اشاره به نظر دیوید رایزمن گفت: «به گفته رایزمن، جوانان امروز خردگرا و دنبالرو عقل و دانش خودشان هستند. یعنی دیگر مثل گذشته از پدر و مادرشان تبعیت بیچون و چرا نمیکنند، بلکه بر اساس فهم و آگاهی خود تصمیم میگیرند. این تفاوت در شیوه اندیشیدن، نشانه رشد جامعه است.»
قراییمقدم توضیح داد: «جامعه امروز با گذشته تفاوت زیادی دارد. در زمان مادربزرگهای ما، تغییرات بسیار کند بود و زندگی سادهتر پیش میرفت. اما حالا فضای مجازی، اینترنت و تلفن همراه باعث بمباران فکری مداوم شدهاند. شما دیگر نمیتوانید لحظهای از جریان اطلاعات جدا باشید. به همین دلیل، افکار، ارزشها و رفتار نسل امروز به سرعت دگرگون میشود.»
او با اشاره به اینکه در جوامع مدرن سعی میشود این تغییرات به شکل هماهنگتری پیش برود، گفت: «در کشورهای پیشرفته، نظام آموزشی و فرهنگی بهگونهای طراحی شده که بین نسلها سازگاری بیشتری ایجاد شود. اما جامعه ما هنوز نپذیرفته که فرزندان امروز مثل پدران و مادرانشان فکر نمیکنند. نسل گذشته هنوز میخواهد فرزندش همان رفتارها و ارزشها را تکرار کند و همین باعث تعارض میشود.»
این کارشناس ادامه داد: «مادران و پدران ما هنوز تصور میکنند زمان ایستاده است. مثلا مادری به دخترش میگوید چرا مثل من رفتار نمیکنی، در حالی که دنیای دخترش کاملا متفاوت است. این نپذیرفتن تغییر، ریشه اصلی شکاف نسلی است. نسل جدید میگوید فکر من با تو یکی نیست، اما نسل قبلی میخواهد همان الگو را تحمیل کند.»
او با اشاره به این تعارض افزود: « هنوز هم در برخی مناطق کشور، قتلهای ناموسی اتفاق میافتد. پدر، برادر یا پسرعمو ممکن است دختری را به خاطر داشتن رابطه عاطفی بکشند. در مازندران، خوزستان، لرستان یا کردستان نمونههای متعددی از این اتفاقها وجود دارد. این یعنی جامعه هنوز در برابر تغییرات مقاومت دارد.»
این جامعهشناس با تاکید بر اینکه این شکاف «جبری اجتماعی» است، گفت: «نمیشود جلوی تغییر را گرفت. زمان، متغیر و شتابدار است و ارزشها و رفتارها مدام در حرکتاند. هنوز مردم ما، بهویژه در اقشار پایین، این تغییرات را نپذیرفتهاند. اما جامعه به هر حال در مسیر دگرگونی است و نمیتوان مانع آن شد.»
قراییمقدم ادامه داد: «شکاف نسلی به معنای گسست کامل از گذشته نیست. هنوز پیوندهایی بین نسلها وجود دارد. هنوز ارزشهای فرهنگی و خانوادگی پابرجاست. اما این پیوندها سطحیتر از گذشته شدهاند و هرچه جامعه به سمت مدرنیته پیش میرود، فاصلهها بیشتر میشود.»
او افزود: «باید از طریق آموزشوپرورش، رسانهها، فیلمها، سریالها و حتی کتابهای درسی، به مردم بیاموزیم که جامعه تغییر کرده است. سالمندان و نسلهای قبل باید بپذیرند که جوان امروز مثل دیروز فکر نمیکند. این نه نشانه بیاحترامی است، نه نافرمانی؛ بلکه نشانه تحول اجتماعی است.»
این کارشناس خاطرنشان کرد: «وقتی کارفرما حاضر نیست نیروی جوان را استخدام کند، یعنی هنوز در گذشته مانده است. این نوع تفکر، همان مقاومت در برابر تغییر است. ما باید یاد بگیریم تغییر را بپذیریم تا جامعه زنده بماند.»
قراییمقدم در پایان گفت: «اختلاف عقیده و تفاوت در باورها، لازمه حیات جامعه است. اگر تغییر نباشد، جامعه میمیرد. شکاف نسلی پدیدهای منفی نیست، بلکه شرط رشد و پویایی جامعه است. باید آن را شناخت، درک کرد و به جای مقاومت، برای هماهنگی میان نسلها تلاش کرد.»